مدارس آبکنار
همانطوریکه قبلاً اشاره شد اهالی آبکنار در بدو حیات اجتماعی خود ولو اینکه از چندین خانواده تشکیل شده بود به خاطر وجود مرحوم ملا احمد طالقانی به کتاب و کتاب خوانی و سواد آموزی چه به میل و رغبت و چه با زور و خشونت روی می آوردند وخواه ناخواه همانند سایر آبادیهای مترقی در مکتب خانه ها به خواندن قرآن و کتابهای معروف همچون حافظ و گلستان سعدی مشغول می شدند و از همین مکتب خانه ها ده ها نفر روحانی و اهل فضل و کمال، کسب فیض و دانش کردند آقای حجت اله امانی که از مکتب داران قدیمی آبکنار و مدرس بسیاری از شخصیتهای فعلی آبکنار در زمان کودکی شان بوده می نویسد: در سال ۱۳۰۳ شمسی در میان محله آبکنار مدرسه چهار کلاسه به نام خیام آبکنار تاسیس گردید که فقط یک نفر مدیر و دو معلم و یک فراش داشت. چون در این ایام اهالی عادی آبکنار از مزایای علم و فرهنگ جدید چندان اطلاعی نداشتند لذا درباره روانه کردن فرزندانشان به مدرسه نه فقط استقبال نمی کردند بلکه بی میلی نیز نشان می دادند که با تبلیغات اداره معارف آن روز به تدریج مزیت مدرسه نوین آشکار و توجه مردم به آن جلب شد. تا اینکه در سال ۱۳۰۳ شمسی مدرسه ای به نام خیام در آبکنار تاسیس می شود و عده ای از انزلی برای افتتاح مدرسه حرکت و به آبکنار می آیند و مرحوم شیخ خلیل دانش پژوه به مدیریت مدرسه منصوب می گردید. مرحوم شاروتی گفته است: بیش از یکصد نفر دانش آموزان دبستانهای مختلف را که من نیز جزو آنان بودم در میان تعدادی کرجی نشانده و کرجی ها را به دنبال یکدیگر بسته و به پشت (بارکاس ایراندخت) که متعلق به یکی از بازرگانان بوده است یدک بسته به آبکنار رسیدیم و ما را جلوی مسجد محل بردند در آنجا آقای شیخ خلیل معلم ما که معمم نیز بوده بالای بلندی رفته و از مزایای مدرسه و سواد آموزی سخنانی ایراد و آبکناریها نیز به هر یک از ما با یک استکان و جا نباتی پذیرائی کردند و پس از افتتاح مدرسه وسیله با رئیس فرهنگ انزلی مراجعت نمودیم.
با توجه به آمار رسمی سرشماری در سال ۱۳۵۵ شمسی جمعیت آبکنار ۴۰۲۱ نفر و آمار ارائه داده توسط آقای شکوفه تعداد ۱۴۰۰نفر دانش آموز در سال ۱۳۵۴ که اگرکمتر از ۶ سال دارند کنار بگذاریم و مردان و زنان مدرسه نرو را هم به حساب نیاوریم می بینیم رقم بالائی ارائه شده است و همچنین آمار رسمی سال ۱۳۶۵ شمسی کل جمعیت ۴۴۰۹ نفر و میزان باسوادان ۲۴۶۰ نفر اعلام شده که اگر کودکان ۶ ساله به پائین را کنار بگذاریم میزان سواد داران در سطح بالائی قرار دارد. در هر صورت:
_آمار مدارس آبکنار در خرداد ۱۳۶۰ شمسی
دبستان ۳ واحد، دانش آموز ۷۶۵ نفر، کادر آموزشی ۴۸ نفر
مدرسه راهنمائی ۲ واحد، دانش آموز ۳۹۷ نفر، کادر آموزشی ۲۴ نفر
دبیرستان ۲ واحد، دانش آموز ۳۸۳ نفر، کادر آموزشی ۵۰ نفر
جمع مدارس ۷ واحد، دانش آموز ۵۴۵ نفر، کادر آموزشی ۱۲۲ نفر
_ آمار خرداد سال ۱۳۶۸ شمسی
دبستانه پسرانه ۱۷ شهریور با ۶ کلاس، ۱۸۰ دانش آموز، ۹ معلم
دبستان دخترانه۱۷ شهریور با ۶ کلاس، ۱۹۱ دانش آموز، ۹ معلم
دبستان مختلط شهید تشکری با ۸ کلاس، ۱۸۷ دانش آموز، ۱۲ معلم
مدرسه راهنمائی پسران شهید فلاحتکار با ۶ کلاس، ۱۷۲ دانش آموز، ۱۴ معلم
مدرسه راهنمائی دختران شهید فلاحتکار با ۶ کلاس، ۱۶۵ دانش آموز، ۱۳ معلم
دبیرستان پسران شهید بخشنده با ۸ کلاس، ۲۰۲ دانش آموز، ۱۴ معلم
دبیرستان دختران نرجس با ۶ کلاس، ۱۴۰ دانش آموز، ۱۸ معلم
جمع مدارس ۷ واحد با ۴۶کلاس، ۱۲۴۸ دانش آموز،۸۱ معلم
_ آمار اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۰ شمسی
دبستان مختلط شهید لشگری ۱۲۶ دانش آموز
دبستان مختلط هفذه شهریور ۱۹۶ دانش آموز
مدرسه راهنمائی دهقان دخترانه ۱۶۲ دانش آموز
مدرسه راهنمائی پسران شهید فلاحتکار ۱۷۳ دانش آموز
دبیرستان پسران شهید بخشنده ۱۲۵ دانش آموز
دبیرستان دختران نرجس ۱۲۳ دانش آموز
جمع مدارس ۷ واحد با ۹۰۵ دانش آموز
توضیح اینکه دبیرستانهای شهید بخشنده و نرجس همان دبیرستان خیام سابق می باشد که در سال ۱۳۰۳ گشایش یافته است و از همین مدرسه شخصیتهای بلند پایه ای از جمله قاضی عالیرتبه _ سپهبد _ ده ها افسر_ مهندس _ دکتر و حتی استاد دانشگاه در خارج از کشور که معروفیت علمی جهانی دارد به جامعه تحویل داده شد که شاید آبکنار به عنوان روستا با خیلی از شهرها در ایران می تواند جلو تر به حساب آید.
حاکمان آبکـنار
شاید درآمد بیش از حد و چشمگیر اهالی آبکنار در گذشته که از طریق فعالیتهائی در امور صید ماهی _ شکار مرغابی _ کشاورزی خصوصاً نوغانداری کسب می کردند باعث می گردید تا حکومت مرکزی و حکام محلی توجه خاصی به آبکنار داشته باشند، از طرفی همان طورکه قبلاً اشاره شد تعدادی از روستاها تا شیله سر نیز تابع آبکنار بوده است. کما اینکه مالیاتهای تابع آبکنار طبق نوشته “رابینو” در سال ۱۹۱۱میلادی ۱۲۹۰ شمسی برابر ۱۳۲۹ قمری عبارت است از :
ُتربه َبر _ مالیات _ ۷۷/۴۸۹ قران
خمیران _مالیات _ ۷۸/۲۹۵۶ قران
شیله سر و صافخاله _مالیات _ ۵۰/۱۹۲۲ قران
کرکان _مالیات _ ۴۰/۳۷۳ قران
رابینوکه کل مالیات آبکنار را در همان سال مبلغ ۷۶۲۵۴۳ قران در ص ۵۹ همان کتاب آورده است و این مبلغ درآمد در آن زمان رقم قابل ملاحظه ای بوده و نشانگر درآمد سطح بالای اهالی آبکنار در آن سال بوده است.
آقای امانی می نویسد: با روی کار آمدن رضا شاه ۲۰ نفر نظامی به فرماندهی یک درجه دار به آبکنار وارد و زنان را وادار می کردند که حتما چادر به سر نهند و هیچ کس حق نداشت بدون چادر از خانه بیرون آید ۱۳۰۲ نایب الحکومه یاد شده با نفراتش می رود و جایش درجه داری با ۱۲ نفر وارد و دستور می دهد که حتما ًنباید چادر بر سر نهند و بدون چادرهم می توانند از خانه خارج شوند. این شخص برای اینکه اهالی را از خمودگی بیرون آورد در بازار میان محله کشتی گیری محلی برگزار می کند و از شهرهای دور و نزدیک کشتی گیران وارد می شدند و در زمان او مدرسه خیام افتتاح شد. پس از وی نایب الحکومه نظامی دیگری وارد که ضمن تلاش در پیشرفت امور فرهنگی آبکنار سعی می کرد مراسم عزاداری به نحو باشکوهی انجام و روزهای عاشورا با سر و پای برهنه با مردم همیاری می کرد به ترمیم جاده و سیل بند و سدهای ساخته شده می پرداخت و پس از عوض شدن وی امور آبکنار به کدخدایان سپرده شد.
رویدادهای آبکنار
اهالی آبکنار در طول حیات خود با رویدادهای طبیعی و غیر طبیعی فراوانی از جمله شیوع بیماری طاعون و وبا، بارها سایه مرگ خود را بر سر مردم گسترده و به کشت و کشتار آنان پرداخته و باعث کوچ و خانه به دوشیها و تفرقه اقوام آبکنار از محلی به محل دیگر گردید که به تعدادی از این گونه حوادث می پردازیم. آقای امانی می نویسد:
۱_ در تابستان ۱۲۸۰ شمسی زلزله شدیدی در آبکنار بوقوع پیوست که تعدادی از خانه های مسکونی اهالی را با خاک یکسان کرد ولی تلفات جانی نداشت اهالی ناچار شدند در زمینهای ساحلی مرداب (کورفی) یعنی شمال آبکنار اجتماع کنند و در زیر چادر بسر بردند، زیرا زمین لرزه به طور متوالی و پشت سر هم تا چند شبانه روز ادامه داشت.
۲_ در سال ۱۳۱۳ شمسی در فصل زمستان طوفان سخت و برف سنگین در آبکنار بوقوع پیوست که خانه های بزرگ و کوچکی را فرو انداخت خصوصاً خانه های عده ای از صیادان که در دریا مشغول صید بودند و نتوانستند به موقع به برف روبی از بام خانه های خود اقدام نمایند.
۳_ در سالهای ۱۳۰۷_ ۱۳۱۵ _ ۱۳۳۰_ ۱۳۳۴_ ۱۳۳۸شمسی حریقهای کوچک و بزرگی در آبکنار رویداد که هر بار باعث خسارت فراوانی به تعدادی از خانه های اهالی گردید آبکنار غیر از اینگونه رویدادهای طبیعی و غیرطبیعی مرتباً مورد تهاجم تفنگداران حکام و خان های محلی قرار می گرفت که اگر به همه اینگونه اتفاقات بپردازیم برایمان مقدور نیست، فقط به نمونه هائی چند از آنها می پردازیم:
۱_ در اوایل روی کار آمدن نادر شاه قشون روسیه تزاری قصد پیاده شدن در شبه جزیره آبکنار را داشتند که به دستور نادر شاه در خمیران آبکنار به حفر سنگر پرداختند و قوای نادر مدتها در آن سنگر ها به پاسداری مشغول شدند و هنوز راسته سنگر در آبکنار معروف است.
۲_ میرزا کوچک خان در اوایل قیام خود به آبکنار وارد و مهمان کربلائی سلمان آبکنار می شود و با روسای محل به گفتگو می نشیند و اهالی خیلی زود به طرفداری از میرزا کوچک خان برخاسته و تعدادی از مردان و حتی زنان آبکناری به قوای جنگل پیوستند و آبکنار در واقع به صورت سر پلی مطمئن برای حمل اسلحه حهت قوای جنگل بوده است.
۳_ عمال ضرغام السلطنه حاکم طوالش نیز دست به چپاول و غارت اهالی می زند و به جای اینکه کلاه ببرند سر می بریدند، مثلاً غضنفر نامی که از طرف ضرغام السطنه مامور آبکنار بود بخاطر اینکه برای خان از روسیه مهمان می آید شروع به جمع آوری لحاف و تشک مردم می نماید که مشهدی بابا آبکناری نامه ای سرزنش آمیز به ضرغام السطنه نوشته و خان دستور می دهد رفع ظلم شود و آنچه گرفته اند باز پس دهند.
۴_ زمان میرزا کوچک خان فتح اله کتمجان با کمک افراد مسلح شفاوردی به آبکنار حمله ور بطوریکه اهالی در مقابل یورش و غارتگری نفرات بیرحم وی تاب نیاورده ناچاراً محل سکونت خود را ترک کرده و به دهات اطراف پناه بردند و غارتگران به خانه های مردم هجوم برده و هر آنچه می توانستند جمع آوری کردند.
۵_ مورخان بهمبری و تقی خان مفاخر گرگان رودی نیز اهالی آبکنار را راحت نگذاشتند و در یک روز با هجوم مسلحانه ۷۰۰ اشرفی از مردم به زور گرفتند و برای هر تیر هوائی که شلیک می کردند تقاضای ۱ اشرفی می نمودند.
مساجد آبکنار
۱ – مسجد جامع آبکنار :
تا سال ۱۳۴۱ شمسی در آبکنار فقط یک مسجد وجود داشت و آن هم همین مسجدی است که امروزه نظر هر تازه واردی را در ابتدای آبکنار به خود جلب می نماید. با اینکه آبکنار از گذشته های دور دارای سه محله بوده است ومعتمدین و ریش سفیدان محله قدیمی به دور هم نشسته و تصمیم گرفتند در محل فعلی این مسجد، مسجدی بنا کنند که اهالی هر سه محل از آن استفاده نمایند. ابتدا مسجدی کوچک با اسکلت تنه درخت نی و با سرپوش لی بنا کردند دیواره های آن را نیز از نی ساخته و نیز روی آن را با گل پوشانیدند و هر چند سال به مرمت و نوسازی قسمتها یا تمامی مسجد می پرداختند و زمانی که برف سنگینی می آمد و بر سر مسجد می نشست جوانان آبکناری به برف روبی می پرداختند تا سقف مسجد بر اثر سنگینی فرو نریزد و به نمازگزاران آسیببی نرساند. بعدها مسجد را تعمیر اساسی کرده و سقف آن را با سفال و آنگاه شیروانی آن را با حلب سفید پوشانیدند تا اینکه اهالی آبکنار تصمیم گرفتند مسجد بزرگ و آبرومندی برپا دارند. از این رو در سال ۱۳۵۵ شمسی آقای محمد علی پورموسی رئیس انجمن ده که دهبان آبکنار نیز بوده، ازهمه آبکناری ها خصوصاً آنها که در تهران بودند استمداد فکری و مالی نموده و در تاریخ ۳۱/۱/۱۳۵۵ مسجد را به طورکلی فرار کرده تا مسجدی نو با مصالح ساختمانی امروزی احداث نمایند. به منظور پیش بینی های لازم و نگهداری مسجد در آینده امنای مسجد با نظارت اوقاف گیلان انتخاب شدند. همیاری مردم تا آنجا پیشرفت کرد که برخی از زنان برای احداث این مسجد بزرگ مهریه خود را از شوهرانشان گرفته و به مسجد اهداء کردند. برای این مسجد هزار پاکت سیمان، دهها تن آهن مصرف شد و در حدود یکصد هزار آجر و چهار هزار سنگ بلوک برای اسکلت سازی به کار رفت و سقف آن تماماً آهنی است و درب شمالی آن را در قزوین ساخته و آورده اند. طول مسجد ۳۷ متر و عرض آن ۱۱ متر و ارتفاع آن ۵/۶ متر و دارای دو گلدسته که هر یک حدود ۱۴ متر ارتفاع و گنبدی که اخیراً برداشته است. برای احداث این مسجد طبقات مردم انزلی نیز همت کرده و مبلغی حدود ۳۰۰ هزار تومان اهداء نمودند.
۲- مسجد میان محله :
در سال ۱۳۴۲ شمسی در بازار میان محله نیز مسجدی ساخته شد که زمین آن را حاج آقا اکبری اهداء کرده بود و با همیاری مردم خیر و متدین ساخته شد که پس از پایان کار در همین مسجد عده ای بی سواد باسواد شده و خواندن قرآن را یاد
گرفتند.
۳_ مسجد مولی علی (ع) :
در سال ۱۳۵۱ شمسی در میر محله مسجدی به نام مسجد مولی علی (ع) با همت و همیاری اهالی و با پیشگامی عده ای از ریش سفیدان و بزرگان محل این مسجد احداث و در بهار سال ۱۳۵۵ به کلی نوسازی گردید.
گورستانهای قدیمی
۱- گورستان میر محله، سر بازار میر محلی
۲- گورستان کمال ُکل
۳- گورستان زیارت برگه
۴- گورستان درویش دار یا بازار سرا، بعد از ُتربه َبر
درختی از انواع آزاد در داخل و جلوی در ورودی حیاط مسجد جامع که گورستان قدیمی شهر نیز می باشد وجود دارد که محیط آن ۱۴ متر و آبکناریها قدمت آنرا بیش از چهار صد سال می دانند و آقای طیب شفقی که حدود یکصد سال دارد می نویسد: توتستان آبکنار که مساحت تقریبی آن چهار جریب است.
اماکن اقتصادی در نیمه اول سال ۱۳۶۹ شمسی در آبکنار
بانک ۲ شعبه_ نانوائی ۶ باب _ خوار بارفروشی ۱۵ باب _ قهوه خانه ۱۲ باب _ قنادی ۲ باب _ میوه فروشی ۴ باب _تعمیررادیو و تلویزیون ۴ باب _ فروشگاه وسائل الکتریکی ۲باب _ فروشگاه لوازم خانگی ۲ باب _مصلح ساختمانی فروشی ۵ باب _ لوازم التحریر فروشی ۴ باب _ خرازی ۵ باب _ عکاسی ۱ باب _کفاشی ۲ باب _ نجاری ۹ باب _ کاموا فروشی ۱ باب _ قصابی ۲ باب _ دوزندگی مردانه ۳ باب _ دوزندگی زنانه ۳ باب_ بزازی ۲ باب _ آرایشگاه مردانه ۴ باب _ کباب پزی ۳ باب _ کته پزی ۳ باب _ ماهی فروشی ۱ باب مکانیکی اتومبیل ۲ باب_ تعویض روغن ۵ باب _ تعمیرگاه دوچرخه ۴ باب _ کارگاه سنگ بلوک زنی ۷ کارگاه. [ ادامه…]
تاریخچه کامل روستای آبکنار بندرانزلی در صفحات [ ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ]
منبع :آبکنار دات نت
سلامی دوباره ،من اینو یبار گفتم هیچیک توجه نکرد دوباره میگم اونجا جزو اون خانوادهها شما خانواده سمیعی آبکناری رو از قلم انداختین .