عکس : شهید مصیب فلاح کرکان
در منطقه ایی جلگه ایی و در کنار جاده کپورچال- آبکنار در محدوده جغرافیایی شهر انزلی روستایی واقع شده که معروف به کرکان است.
این روستا دارای فاصله هزار کیلومتری با جبهه های دفاع مقدس است اما این فاصله مانع از حضور مردم خونگرم این روستا در جبهه های نبرد حق علیه باطل نشد. جوانان کرکان نیز مانند سایر جوانان دوران جنگ تحمیلی ندای امام خویش را لبیک گفته و به نبرد با بعثی های متجاوز و همدستانشان پرداختند.
روستای کرکان یکی از روستاهای تک شهید استان گیلان است که نام این روستا با نام شهید جاوید الاثر مصیب فلاح کرکان گره خورده و همچون ستاره ایی در غرب گیلان می درخشد.
شهید مفقودالاثر مصیب فلاح کرکان فرزند اکبر فلاح در ۱۷ فروردین سال ۴۱ در روستای کرکان در خانواده ایی کشاورز به دنیا آمد و از پس از پایان تحصیلات دوره راهنمایی وارد ژاندارمری شد. وی در سال ۵۷ اوایل انقلاب ازدواج می کند، سپس ۵ سال به همراه همسر برای حفاظت از مرزهای جنوب کشور به بوشهر منتقل میشود.
بعد از بازگشت به انزلی به هشتپر اعزام شده و نخستین فرزند وی به نام محمدرضا متولد میشود.دومین فرزند وی نیز دو سال و اندی بعد متولد شده که وی را مرتضی نام مینهند.
وی در طول سالهای دفاع مقدس همواره عازم مناطق جنگی می شد و در عملیاتهای مختلف حضوری فعال داشت. وی در ۲۱ تیر سال ۶۷ در یکی از آخرین عملیاتهای جنگی بااینکه نوبت مرخصیاش بود اما از روی تکلیف در میدان می ماند و در حمله شیمیایی دشمن، در خاک زبیدات عراق شیمیایی میشود.
عکس: دکتر مرتضی فلاح کرکان فرزند شهید
مرتضی فلاح، فرزند شهید فلاح با بیان اینکه هنگام شهادت پدر هفت ماه بیشتر نداشتم افزود: تمام ذهنیتی که از پدرم دارم مربوط به خاطراتی است که مادر و مادربزرگ و سایر اقوام برایم تعریف میکنند.
وی ادامه داد: پدرم مردی صادق و در عین سادگی بسیار به پدر و مادر احترام میگذاشت و به همسر خود به نیکی رفتار میکرد و در اکثر امور با او مشورت میکرد.
فلاح با بیان اینکه پدرم از پرسنل نیروی انتظامی بود افزود: وی به مدت هفت سال به مبارزه با قاچاق کالا در مرزهای جنوبی کشور پرداخت و با توجه به وظیفه ای که در زمان جنگ در حفاظت از مرزها داشت دشمنی های بسیاری با وی می کردند.
وی اضافه کرد: بسیاری از سودجویان برای تبادل کالاهای قاچاق خود در جنوب مکررا به منزل ما می آمدند تا با پدرم معامله کنند اما وی در رویارویی با این افراد بسیار سرسخت بود و پایبند به اعتقادات خود.
فرزند شهید با اشاره به تحول روحی که در این شهید به وجود آمد و موجب حضور وی در جبهه نبرد با باطل شد افزود: پدرم دوستی داشت که به جبهه رفته بود و از وقایع نبرد با دشمن و تعرضی که دشمنان به کشور و مردم به ویژه زنان داشتند برای پدرم می گفت و همین نقطه عطف عقیدتی برای او بود که نمی توانست در برابر ظلمی که به مردم به ویژه زنان و کودکان میشد ساکت باشد و راهی جبهه شد.
وی با اشاره به شوخ طبعی پدر به ویژه در مورد غذا تصریح کرد: مادربزرگم بارها هنگام سفره غذا نقل کرده که پدر بسیار خوش خوراک بود و در غذا خوردن و تنقلات زبانزد خاص و عام بوده و همیشه در حال ناخنک زدن به غذاها بود چه در خانه چه در مهمانی.
مرتضی که هم اکنون در حال گرفتن فوق تخصص در رشته پزشکی است گفت: باید شهدا را همانطور که بودند برای جوانان بازگو کرده و از همسان سازی آنها پرهیز کنیم.
وی با اشاره به استقبال خوب مردم از فیلم اخراجیها و محبوب بودن این فیلم افزود: در این فیلم شهدا را از نگاهی دیگر به مردم معرفی کردند و همین موجب جذابیتش شد.
مرتضی تاکید کرد: نباید شهدا را دور از دسترس کرده و این القا را در جوانان ایجاد کنیم که آنها انسانهایی خاص بودند در حالیکه شهدای ما از هر نوع قشر و صنفی بوده و از لحاظ تحصیلات، اعتقادات، وضعیت اقتصادی و خانوادگی کاملا متفاوت بودند اما نقطه عطفی در زندگیشان موجب تحول روحی و در نهایت سعادت شهادتشان شد.