نجات ودوام زندگی مشترک :
مهم ‌ترین نقشی که دوست داشتن در زندگی مشترک ایفا می‌کند نیروی محرکه زندگی و حس آرامش کنار هم بودن زوج‌هاست؛ چراکه این احساس دلیل خوبی است تا زن یا مرد انگیزه لازم برای حل مشکلات زندگی مشترک خود را به دست آورد. پس دوست داشتن و دلنشین بودن همسر برای زندگی مشترک فاکتور مهمی است اما خوشبختانه درصد احتمال شکل گرفتن علاقه و محبت بعد از دلشکستگیها مکرر از یکدیگر نیزصفر نیست.
به عبارتی دیگر اگر به اقتضای مشکلات زندگی دلسردی در زندگی شما ایجاد شد، لازم است پیش از هر تصمیمی، برای دوام و نجات زندگی مشترک خود تلاش کرده و چاره‌‌ای بیندیشید.
در شرایطی که زندگی بدون انگیزه و دوست داشتن از سمت زوج‌ها ادامه پیدا میکند ،نه تنها دردی از زندگی مشترک دوا نمی‌کند ،بلکه مشکل را بدتر میکند. بعضی از زوجین طلاق عاطفی را به جدایی ترجیح میدهند یعنی چون بدلیل بعضی از مسائل نمی توانند از هم جدا شوند لذا در زیر یک سقف ولی بدون عشق و عاطفه به زندگی ادامه میدهند زیرا جدایی و پیامدهای تلخ آن برای هر دو نفر روشن است و بهتر میدانند که به عنوان آخرین راه‌ حل مد نظر قرار گیرد. پس بهترین کار این است که زوج‌های اینچنینی برای بهتر شدن روابط، پذیرفتن شرایط و نگاه مثبت به آن قدمی موثرتر بردارند.

چگونه بمانیم و عشق بسازیم
هر مرد وزنی در زندگی بدون عشق ومحبت، برای ادامه زندگی و فراموش کردن اجبار‌ها وعواقب ترک آن نیاز به ایجاد محبت و علاقه در زندگی مشترک دارد؛ درغیر این صورت تا مدت‌ها باید به یک زندگی عذاب‌آور و تلخ ادامه دهد. از طرفی ایجاد مهرومحبت وهمدلی کار نشدنی و چندان سختی هم نیست؛ البته در صورتی‌که طرف مقابل شما مشکل جدی و آزار‌دهنده‌‌ای که مانع ایجاد علاقه شود نداشته باشد، پس شرایطی را فراهم کنید تا بتوانید با آرامش در کنار همسرتان به زندگی ادامه دهید.
بنابراین برای شروع بهتر سعی کنید حتی اگر کم و کاستی‌هایی در رفتار و ویژگی‌های همسر خود می‌بینید به‌خاطر تداوم زندگی و روبه‌رو نشدن با بحرانی تازه چشم‌پوشی کنید و با در نظر گرفتن خوبی‌ها و نقاط مثبتی که درهمسر خود سراغ دارید و می‌دانید او مرد یا زن خوبی است،دوست داشتن و محبت را ما بین خود و زندگی مشترکتان به وجود آورید و تقویتش کنید.همان‌ طور که همه ما می‌دانیم هیچ کس بی عیب و ایراد نیست.
باید به این نکته توجه کنید که بعد از ازدواج و شروع زندگی مشترک نقص‌هایی را درهم می بینید که تا قبل از آن بر شما پوشیده بوده است؛ تا جایی که بعد از مدتی بیشتر زوج‌ها به این نتیجه می‌رسند که عیب و ایرادهای ندیده وخوبی‌هایی که از دریچه عشق به آنها نگاه می‌کردند،معیارهای باارزشی برای انتخاب همسر مورد علاقه‌شان نبوده است. درحالی‌که با تمرکز به فاکتورهای مثبتی که در همسرتان وجود دارد و پررنگ کردن آنها ونادیده گرفتن ضعفها ونواقص او وکمرنگ کردن آنها میتوانید شروع خوبی برای دوست داشتن و ابراز علاقه ومحبت به او داشته باشید .

  چگونه به آرامش برسید؟
نشستن وغصه خوردن در مورد چیزهایی که به آن نرسیده ایم بجزء اینکه ما را از زندگی دلسرد کند فایده دیگری ندارد بلکه باید با داشته های خود شاد بودوقدر آنها را دانست .اگر بدانیم که دوست داشتن در مورد هر کسی باید بدون شرط باشد.کار آسان تر میشود یعنی به صرف اینکه چون فردی این خصلت را دارد بنابر این لایق دوست داشتن ما نیست ،فکر اشتباهیست . زیرا اگر به اطراف مان بنگریم تمامی عزیزانمان نواقص ونقاط ضعفی دارند که میتوانند ما را از دوست داشتن دلسرد کنند وبخواهیم که ارتباطمان را با او قطع کنیم یا بدلیل این ضعفها وخصلتها او را دوست نداشته باشیم . ولی اگر خوب فکر کنیم اوقاتی را بخاطر میاوریم که همین افراد کمکمان کرده اند . زمانی یارو یاور ما بوده اند وباز هم ممکن است در زمانی به کمک آنها نیاز داشته باشیم همچنین نقاط مثبت فراوانی در افراد مختلف وجود دارند که با در نظر گرفتن آنها می‌شود زندگی‌هاوارتباطات سرد زیادی را سر و سامان داد. مثلا ممکن است از زمان شروع زندگی مشترک تا به امروز مسائل مختلفی در رابطه‌تان پیش آمده است که شما را ناراحت و ناامید کرده و تصمیم‌تان را برای پایان دادن به زندگی مشترک قطعی‌تر کرده است، درحالی‌که بهترین حالت این است که به جای این منفی‌بافی‌ها به این موضوع فکر کنید که چقدراو دراین زندگی مشترک به شما کمک کرده است ،چه خاطرات زیبایی با هم داشته اید ،چه چیزهایی از هم یاد گرفته‌اید. رسیدن به نقاط ضعف رابطه تان اتفاق خوشایندی است که سبب تجربه در شما شده است واز آن درس گرفته اید. پس سعی کنید با شریک زندگی خود وقت‌های دونفره بیشتری را سپری کنید و با در نظر گرفتن جنبه‌های مهمتری از عشق و علاقه شدید وکاذب، در چارچوب منطق و با محبت، به آرامش و امنیت زندگی خود فکر کنید.زیرا آمارها نشان می‌دهند که نارضایتی مردان و زنان درازدواج دوم و سوم با اختلافی به‌ مراتب بالاتر نسبت به ازدواج اول آنان قرار دارد.
پس زمانی که شما می‌توانید رابطه‌‌ای نیمه شکست‌خورده را ترمیم و آن را به یک زندگی آرامش‌بخش تبدیل کنید، چرا با پایان دادن به آن،شرایط سخت‌تر تازه‌‌ای را به وجود آورید؟ برای قطع رابطه و طلاق همیشه زمان هست، پس تا زمانی که می‌توانید راه‌های بهتری را امتحان کنید جدایی آخرین تصمیم‌تان باشد.
.
ارسالی از : فاطمه پورقلی کارشناس ارشد روانشناسی