همان طوری که میدانید شنبه بازار در بندرانزلی، یک شنبه بازار در خمام، دوشنبه بازار در کپورچال، سه شنبه بازار در پره سر، چهارشنبه بازار در رضوان شهر، پنج شنبه بازار در طرف های دارسرا و جایی به همین نام برگزاز میگردد ولی تا پنجاه – شصت سال پیش کپورچال جمعه بازار بود که خیلی پررونق و شلوغ برگزارمی شد چون مدارس تعطیل بود بچه ها با پدر و مادر از جاهای دور و نزدیک به جمعه بازار میآمدند معلمین هم بخاطر تعطیلی مدارس و خرید مناسب از انزلی گرفته تا رضوانشهر به جمعه بازار می آمدند و کارمندان اطراف نیز بعلت تعطیلی و اوقات فراغت در این بازار با خانواده شرکت می کردند، خلاصه یک محل ملاقات عمومی بود و محل خرید مایحتاج هفته مردم و بهشت کودکان و نوجوانان بود که می توانستند شکمی از عزا در آورند از برف و دوشاب و یخ در بهشت تابستان ها گرفته تا گوشت و نخود و جغور بغور زمستان ها و انواع کلوچه ها و قرابی که حداکثر قیمت شان یک ریال بود بعضی ها هم یک ریال در داخل شان شانسی یا جایزه داشت. و بخاطر فروش خوب تمام فروشندگان و تولید کنندگان صنایع دستی اطراف از مسیر رشت گرفته تا مسیر طوالش و مسیر آبکنار و فومنات همه در این بازار پر رونق شرکت می کردند. از خرید و فروش گاو و گوساله گرفته تا مرغ و جوجه و تخم مرغ و تا حصیر، پنیر، ماست چکیده و ترب و سبزیجات و انواع میوه ها. در ابتدای بازار کپورچال روبروی مدرسه درخت نارون زیبای قدیمی بود که سایه چتری بزرگی داشت و در زیر آن نیز چاهی بود که آب خنک و گوارایی داشت و کپورچال به آن چاه ودرخت مشهور بود و هر خسته ای که از راه می رسید زیر آن درخت می نشست و آبی می نوشید و استراحت میکرد وسپس به راهش ادامه می داد که بعدها درب آن چاه را بسته و آب لوله کشی کپورچال را از آن چاه تامین کردند و درخت را هم انداخته چون که جاده جدیدالاحداث آبکنار از حوالی آن عبور میکرد، البته حالا چند ردیف مغازه در اطراف محل چاه تاسیس شده است. ظمناٌ آن خط آهنی که از نزدیکی این چاه تا سیاوزان و از آنجا به پونل کشیده شده بود و چند واگن کوچک که ظرفیت دو نفر را داشت روی آن نصب شده بود و کمکی بود برای انتقال بارهای مردم و محل بازی بچه ها، ولی چون در مسیر جاده مذکور بود جمع شد. فروشندگان بساط خود را از اطراف این چاه و درخت پهن کرده و تا داخل بازار و اطراف آن ادامه می دادند و چادرهایشان را برپا می کردند و هر کسی جای مخصوص خود را داشت. و مغازه دارها هم فروش خوبی داشتند، بیشتر اجناس مغازه ما نیز روز جمعه باتمام می رسید و شنبه باید برای سفارش اجناس جدید می رفتیم. خرید کفش و لباس و پارچه هم جای خود را داشت که هم مغازه دارها و هم دیگر فروشندگان هریک مشتری خود را داشتند، از خرید جوراب ها و دستکش های پشمی صنایع دستی طوالش و چکمه های ضد آب ساخت چکسلواکی قدیم در زمستان ها گرفته تا خرید کتانی و دمپایی و بلوزهای رنگارنگ در تابستان ها.
تا اینکه امام جمعه وقت بندرانزلی طی نامه ای به هیات امنای کپورچال اعلام کردند که در روز جمعه خرید و فروش اشکال شرعی دارد و چون روز دوشنبه جایی در این اطراف بازار نیست شما می توانید روز دوشنبه را بازار برگزار کنید. گویا این قضیه را کسبه بندرانزلی به اطلاع امام جمعه رسانده بودند.این اطلاعیه را در چند جای بازار زدند ولی تا دو سه هفته هیج تغییری حاصل نشد تا این که اطلاعیه شدیداللحهن دیگری فرستادند که تمام ادیان الهی هفته ای یک روز را برای عبادت تعطیل می کنند، جهود ها شنبه ها را و مسیحیّت یک شنبه ها را تعطیل می کنند و مسلمانان روز جمعه را و در سوره جمعه از قران کریم آمده است که در روز جمعه چون اذان بزنند کسب و کار را رها کرده و بسوی نماز جمعه بیایید و دستور داده شد که مغازه دارها می بایست روز جمعه را تعطیل کنند و مغازه ها را ببندند و کسب کار در این روز حرام است. این کار انجام شد و مغازه دارها بطور کلی مغازه های خود را در روز جمعه بستند. ولی فروشندگان دوره گرد همچنان می آمدند و خرید و فروش خوبی هم داشتند و این به زیان بازاریان آنجا بود و دوشنبه بازار هم کسی نمی آمد و برگزار نمی شد و مثل روز های عادی بود بعد از چند هفته رییس هییت امنای آنجا که مردی خیّر و بزرگوار بود و خدایش بیامرزد که اگر کارها خوب پیش نمی رفت به ضرب زور و دیکتاتوری پیش می برد دستور داد یک ژاندارم و چند نفر مامور عادی در هر ورودی بازار روز جمعه کشیک بدهند و به کسی اجازه ورود در بازار را ندهند و اگر مقاومت کرد و بساط پهن کرد اجناسش را دور بریزند. و این برنامه چند هفته ادامه داشت تا همه متوجّه قضّیه شدند، و بدین ترتیب جمعه بازار حذف و به جایش دوشنبه بازار جایگزین گردید. ولی تا یکی دو سال اوّل دوشنبه بارار جا نیافتاده بود چون بین روزهای بازارها فاصله ای نبود و این بازارها همه نوعش در اطراف بود و نیازی به دوشنبه بازار احساس نمی شد. و بعد ها هم دیگر آن رونق را پیدا نکرد، شاید این هم یک نوع امتحان بود همیشه کارهای گناه و مکروه ظاهرش پر زرق و برق و لذّتش بیشتر است. اگر خدا روزی رسونه که روزی همه را باندازه می رسونه و باید توکّل به او کرد و نگران هیچ چیز نبود.
نویسنده: آقای ولی الله پورقلی کپورچالی
منبع: سایت کرکان بندرانزلی
ضمن تشکر از جناب آقای پور قلی برای ارائه گزارشی جامع از تشکیل بازارهای هفتگی در منطقه، نمی دانم ادعای تعطیلی جمعه بازار کپورچال به دستور امام جمعه بندر انزلی چقدر مستند و قابل اثبات میباشد. اما آن چیزی که مبرهن و واضع میباشد اینکه بازارهای هفتگی به عنوان یک پدیده اجتماعی و مورد نیاز جوامع انسانی بسته و محدود تقریبا” در تمامی نواحی ایران مرسوم بوده و رواج دارد. و بیشترین ضرورت آن هم مربوط به عرضه محصولات تولیدی این جوامع به متقاضیان وتامین نیازمندیهای خود از این بازار میباشد. این نوع بازارها را بنده به وفور در دیگر نواحی از جمله پنج شنبه ها در میناب هرمزگان، چهارشنبه در دهدشت کهگیلویه و یا همین دور و بر خودمان دوشنبه ها در فاز ۲شهر جدید اندیشه، چهار شنبه در فردیس، جمعه در صفادشت و… برگزار میگردد. ضمن اینکه کماکان دستور امام جمعه برای تعطیلی جمعه بازار کپورچال مورد ابهام است . زیرا در همان نزدیکی انزلی روزهای جمعه در رشت بازار هفتگی کماکان در حال برگزاری است.
با سلام و تشکّر از نطر دوست عزیزم آقای نادر وطن خواه همانطور که فرمودید این بازارها در همه جای ایران بسته به نیاز مردم در روزهای مختلف برگزار میگردد حتی در خارج از مرز های ایران نیز که بیشتر در روزهای تعطیل برپا میگردد خیلی لذتبخش است و محل ملاقات عمومی و خرید ارزاق مناسب و ارزان می باشد، اما بازار جمعه رشت را من نمی دانستم شاید در بعدازظهرها برگزار میگردد.