تا قبل از اینکه کبریت اختراع شود مردم از سنگ چخماق و با استفاده از مواد آتش گیر نظیر بعضی چربی ها و همچنین پوشال اقدام به روشن کردن آتش می کردند و به دلیل سختی این کار سعی می کردند حتی المقدور آتش را برای مدت طولانی تری روشن نگهدارند.
می گویند یک آبکناری اولین بار که کبریت و کاربرد آسان آن را در انزلی می بیند با هیجان فراوان یک عدد از آن را خریداری کرده و در میان بقیه مایحتاجی که معمولا” برای مصارف هفتگی تهیه می کردند قرار می دهد و زمانی که به آبکنار می رسد ماجرا را برای دوستانش تعریف کرده و آن ها را نیز برای دیدن این وسیله نوظهور دعوت می کند و قهرمان داستان ما کبریت را از خورجین خود خارج و اقدام به روشن کردن آن می کند.
از شانس بد وی کبریت روشن نشد که نشد و این بنده خدا مدام تکرار می کرد” بیچاره فروشنده چند بار از من پرسید: یاد گرفتی؟ و من گفتم بله”
از قرار معلوم طرز روشن کردن کبریت را بطور کامل نیاموخته بود و با اینکه تمام حرکات فروشنده را مو به مو تکرار می کرد، ولی از روشن شدن کبریت خبری نبود. بناچار از دوستانش معذرت خواهی می کند و البته همچنان بر منحصر به فرد بودن کبریت اصرار می ورزید و می گفت شاید آن چیزی که در انزلی دیده بود با چیزی که تحویل گرفته بود کمی فرق داشته باشد. به آنان قول داد در اولین فرصت به انزلی رفته و کبریت به خیال خودش معیوب را تعویض خواهد کرد.
سفر هفته آینده خود را کمی جلو انداخت و با قایق به انزلی رفته و یک راست به فروشنده کبریت مراجعه می کند و با دلخوری می گوید: مشدی این کبریتی که به من دادی خراب است، روشن نمی شود.
فروشنده کبریت را از دست مشتری گرفته و در یک چشم بهم زدن قسمت داخلی آنرا با انگشت خارج کرده و یکی از کبریت ها را روشن می کند و این عزیز آبکناری ما با چشمان از حدقه در آمده نظاره گر حرکات شبیه شعبده بازی فروشنده بود و در نهایت از ایشان می خواهد طرز کار کبریت را به وی آموزش دهد و سپس پیروزمندانه به آبکنار بر گشته و کبریت را به دیگران معرفی می کند و به این ترتیب بود که وسایل قدیمی افروختن آتش بتدریج منسوخ شد.
.
منبع: وبلاگ آبکنار ما
گردآورنده: سایت کرکان بندرانزلی