در گذشته نه چندان دور در ولایت ما ( روستای تر به بر) بزرگواری زندگی میکرده که به همه چیز و همه امور جامعه و محل زندگی حساس بوده و با مداقه در همه رویدادها و رفتار اهالی کلی حرص و جوش می خورده است . هر کسی خبط و خطایی میکرده یا سهل انگاری و کوتاهی در امور شخصی و اجتماعی انجام میداده این بزرگوار عز و جز میکرده و آه و ناله سر میداده است. تا آنجا که به ” تربه بر غصه خوار” (غصه خوار تربه بر)معروف می گردد و از اون زمان به بعد در آبادی ما هر کسی که به مسایل و مشکلات شخصی دیگران و یا به امور اجتماعی حساسیت نشان میدهد. غصه خوار تربه بر گفته میشود.
روایت شده فرد مورد نظر روزی جهت سرکشی به مزرعه راهی بیرون آبادی بوده که با شخصی غریبه روبرو میشود. غریبه از ایشان می پرسد . تا تربه بر چقدر راه مانده؟
عصه خوار جواب میدهد: نه خیلی نمانده ، شما از کجا آمدی؟ با کی کار داری؟
غریبه جواب میدهد: از فلان آبادی و میخواهم غصه خوار تربه بر را ببینم.
غصه خوار می گوید: فکر کن من همانی هستم که دنبالش هستی . چکارش داری؟
غریبه میگوید: میخواهم از ایشان سئوال کنم چرا این همه غصه میخورد؟
غصه خوار بر آشفته و می گوید: مرد مومن من غصه آدمهای مثل تو را می خورم دیگه ، چند فرسخ راه با پای پیاده آمده ای که اینو بپرسی ؟
حالا این روزها اتفاقاتی در محیط پیرامون ما شکل می گیرد که واقعا” انسان نمی تواند نسبت به آنها بی تفاوت باشد و عکس العملی نشان ندهد. یعنی تکلیف انسانی و اجتماعی به آدمی حکم میکند که بی تفاوت نباشد. یعنی اگر به آنها بی تفاوت باشد به جامعه جفا و به رسالت انسانی خود عمل نکرده است . رسالت و وظیفه دینی که جای خود را دارد. وبی درنگ یاد خدا بیامرز غصه خوار تربه بر میافتد بیچاره چی می کشیده؟!
نویسنده: نادر وطن خواه تربه بر
منبع:torbehbar.blogfa.com
گردآورنده: سایت کرکان بندرانزلی
نادر جان شناختی که از شما دارم شما هم مثل من همین خصلت را داریم وایکاش اینجوری نبودم
اقا رضای عزیز . برای چندمین بار کامنت های شما را می بینم . از لطف و عنایت شما بی نهایت سپاسگزارم . اما متاسفانه هنوز شما را بجا نیاورده ام. همچنان دوست داری مجهول بمانی در ذهنم ؟
اگر راضی شی خودت را معرفی کنی ایمیل منnader.torbehbar.@yahoo .com در خدمت هستم.