لطفا متن زیر را تا آخر بخوانید متاسفانه این مشکلات فقط مختص آبکنار نیست مشکل همه ماست و……………
به سادگی از کنار شعور مردم بزرگوار آبکنار نگذریم. شعور مردم آبکنار بسیار بالاست. آگاهانه به این بی توجه و به آن با دست و دلی گشاده نگاه می کنند. اگر در بزنگاههای حساس، آن نکنیم که باید، بخوبی می فهمند و اگر در یک روند آن کنیم که نباید را هم خیلی خوب می فهمند. ساکت هستند نه از آنرو که حرفی برای گفتن ندارند، بلکه آگاهانه انتخاب می کنند که ساکت بمانند. همین چند روز پیش با چند نفر از پدر و مادرهای شصت الی هفت ساله باب سلام و علیک را گشوده بودم. نکاتی در میان حرفهای بسیار عادی و روزمره آنها جولان می داد که تکان دهنده بود. اینکه چرا و چگونه برخی کوشش دارند برای این یا آن حرکت پرونده قطور بسازند، اینکه فلانی چرا از این موج ناراحت است و بهمانی همینکه تریبون ایرنا را دید بجای امتیاز گرفتن برای مردم آبکنار،بجای چارجویی برای انجام کارهای کوچکی چون راه اندازی سطلهای آشغال خاک خورده و بیکار مانده در دهیاری و هزار و یک مشکل کوچکی که می تواند برای زندگی روزمره مردم آبکنار راهگشا باشد و الی آخر، آنقدر از کارآیی خود در این جشنواره گفت و گفت که خودش خجالت زده شد.
حالا هم که ماه برداشت برنج از راه رسیده و در این شرایط حساس تحریم ها، ارزشی بلند دارد و این وظیفه بر عهده مسئولان آبکنار بود که قدمی در جهت قدردانی آنان بردارند که در این شرایط حساس علیرغم بی امکاناتی و تهدیدات طبیعی، کوشش فراوان خود را برای سرپا نگه داشتن این تولید میهنی گذاشته اند متاسفانه خود را به نشنیدن و ندیدن زده اند.
تا همین دو هفته پیش، یعنی درست از فردای روز برگزاری مراسم جشنواره یک عده خودشان را به آب و آتش زدند، که از این تشکر کنید که فلان کرد و سپاسگزار او باشید که بهمان کرد. تا جایی که شب و روز برخی ها سیاه شد وقتی ما اصلی ترین کسانی که در این جشنواره از روز نخست تا چند روز پس از انجام آن همواره در خدمت این جشنواره بودند را بعنوان آبکناریهای شایسته و نیک کردار از سوی سایت آبکناری اعلام کردیم. خدا را شکر که کتاب این جشنواره تمامی اسناد مربوط به شکل گیری و انجام آن را در خود خواهد آورد تا فردا تاریخ بر بستر تاریخ ننویسند.
از شما چه پنهان که این روزها ما درگیر تدوین این کتاب هستیم. از همان ابتدا که آغاز شد، بحث و مشورتهایی که انجام شد تا چند روز پس از برگزاری روز رویداد. یکی یکی باید ویراستاری شود. برخی ها برداشته شود و برخی دیگر در جای خود قرار داده شود. از طرف دیگر کار روزانه انباشته شده روی هم نیز به کندی این پروسه افزوده است. اینطور که بر می آید تا دو هفته دیگر، پیش نویس آن بدون طراحی آماده خواهد شد تا بدست دوستانی که خواهان آن شده اند و دوستانی که ما انتخاب کرده ایم رسانده شود و پس از رضایت این دوستان کتاب نام برده، پروسه طراحی عکسها و طرحها را در خود جای دهد و پس از آن به چاپخانه سپرده شود.
پیداست که جشنواره هندوانه در آبکنار قدمی بود که مردم خونگرم آبکنار لیاقت خود را به نمایش گذاشتند. بزرگی و فروتنی شان را. اینکه چگونه از هر حرکت شایسته ای استقبال خواهند کرد و اگر در مواردی پا پیش نمی گذارند، شفافیت آن حرکت در ذهن و اندیشه شان زیر پرسش قرار دارد. این نکته را در همینجا بخاطر بسپارید و آنوقت چند نکته تکان دهنده دیگر از ما بشنوید.
شاید باور نکنید اما در بایگانی این سایت یک خروار ایمیل بایگانی شده که در جهت بد نام کردن همدیگر ارسال شده است. این علیه او، او علیه این، گاهی این دو علیه یک عده دیگر. برخی از همین افراد دوستان چندین و چند ساله هستند. برخی ها دارای اختلافات کهنه. در یک مورد که نام نمی برم، هفت سری عکس برای اثبات عدم صلاحیت یک فرد. در دو مورد پرونده سازی کاربران اهل قلم نسبت به هم.
از قضا همین دیروز همه این ایمیلها را در زباله سایت ریختم. امیدوارم از این دست ایمیلها دیگر بدستم نرسد. چونکه نخوانده به زباله سایت ریخته خواهد شد. گویا برخی ها فراموش کرده اند که منهم آبکناری هستم. منهم در جریان آنچه گذشته بوده ام. اگر نمی خواهم در این مورد بدانم، از آنروست که حاضر نیستم یک لحظه از وقت خودم و وقت کاربران خوب و صادق این سایت را درگیر کینه هایی کنم که جز دشمنی و کدورت حدیث دیگری با خود نخواهد داشت. این خانه فرهنگی را با نام زیبای آبکناری بنا کرده ایم. هر کس که می خواهد قدمی هرچند کوچک برای آبکنار بردارد، این خانه، خانه اوست. حتی یک شعر پر از سکته. حتی یک نوشته دو خطی. دلم می خواهد فردای آبکنار را بسازیم نه اینکه در خرابه ی دیروز آن با هم دعوا کنیم. آنهایی که می خواهند در دیروز بمانند و در این مورد حرف بزنند، من حاضرم نام هر وب سایتی را که خودشان بخواهند، با دامنه دات کام برایشان به هدیه بگیرم و آنها بروند همانجا و در دیروز بمانند و با هم دعوا کنند. تعارف نمی کنم. از ته دلم می گویم. اما اینجا بگذارید یک خانه فرهنگی برای کارهای آینده آبکنار بماند. بگذارید این خانه در دیروز دست و پا نزند. در آن خرابه جان ندهد و حتی اگر لنگان لنگان هم باشد، بسوی آینده و سازندگی قدم بردارد.
چند روز پیش سرم را با دو دست گرفته بودم و سخت از این موضوع پریشان بودم که چرا در زمان رو در رویی اینهمه فعال و پر انرژی هستیم؟ در همین وقت همسرم آمد و در کنارم نشست و به آرامی یک لطفیه برایم تعریف کرد. ابتدا فکر کردم دارد نگاهم را از این مسئله دور می کند خوب که دقت کردم کنجکاو شدم:
“می گفت یک روز یکی، یک سطل ماست را قاشق قاشق در دریا می ریخت و هم می زد. یکی از راه رسید و پرسید، چه می کنی؟ پاسخ شنید که دوغ درست می کنم. باز هم پرسید، با یک سطل ماست و آب این دریا؟ پاسخ شنید که بله. آنوقت ادامه داد: شما در نظر بگیر که اگر با آب این دریا دوغ درست کنم چه دوغی خواهد شد، آن دوغ؟”
آنوقت رو کرد به من و گفت،” این انرژی که این دوستان برای خراب کردن همدیگر مصرف می کنند، اگر برای آبادانی آبکنار مصرف می کردند، چه گلستانی می شد آبکنار؟”
ماندم چه بگویم. از همان وقت همچنان به این فکر می کنم که چه کار کنیم که انرژی هایمان را تنها در جهت آبادانی آبکنار بکار بگیریم. هنوز نمیدانم چطور و چگونه. شاید شما بهتر می دانید.
.
منبع: سایت آبکناری
سلام وبسایت پرمحتوایی دارید منتظرحضورسبزوپرمهرت هستم
وبسایت زادگاهم روستای سوسف
خدا شاهده با این حرفهای سایت آبکناری بیاد ترانه مرحوم مهستی افتادم که مصداق
بارز سایت آبکناری میباشد.
یه روز مرد خدایی یه روز اهل ریایی یه روز مرد قناعت یه روزحاتم طایی
یه روز آتش خشمی یه روز مظهر مهری یه روز عاشق عشقی یه روز اهل جدایی
یا یکرنگی و موندن به دل عشق و سوزوندن یا یک پارچگی محض یا از ریشه سوزوندن
یه روز پاک و منزه یه روز غرق گناهی یه روز بنای نو گاه یه روز پشت وپناهی
یه روز اهل نوازش یه روز دشمن سازش یه روز خاکی راهی یه روز غریب و سرکش
یا یکرنگی و موندن به دل عشق و سوزوندن یا یک پارچگی محض یا از ریشه سوزوندن
یه روز پاک و منزه یه روز غرق گناهی یه روز بنای نو گاه یه روز پشت وپناهی
سایت محترم ابکناری به این کار شما میگویند فرافکنی چرا اختلافات خانوادگی را در جاهای دیگر هم منعکس میکنید .!!!!!!!
حالا که این سایت را برای بازگو کردن حرفات برگزیدی از شما سوالاتی دارم ؟
۱-چرا به این سایت خوب پناه اوردیده اید پس قبول دارید این سایت مدیر محترمش فقط رسالت رسانه ای خودش را بجا می اورد و دخالتی در حق و نا حق بودن گفتار کاربران ندارد ؟
۲-تا حالا صدها بار برای من سوال پیش امده چرا مانند سایت کرکان امارگیر برای سایت ابکناری بر نمی گزینی تا با ادعاهای شما مطابقت نداشته باشد که بازدیدکنندگان شما از رقم فلان هم گذشته ؟
۳-چرا با وجود تعریف و تمجدید شما از جشن هندوانه هیچوقت در صدد درست کردن باکسی برای جشن و بیان دیدگاه کاربران درست نکردید؟ در صورتی که چندین باکس در سایت شما موجود میباشد که اهمیتش کمتر از این جشن میباشد مانند جلسه مجازی که یک هفته تبلیغ کردید تنها ۱۳نفر در ان شرکت کردند!!
۴-هدف شما از تنبیه -تشویق-و برگزیدن کاربران سایتت بر چه روالی میباشد ایا اینطور نمیباشد فرد باید حواسش جمع باشد و در اول کلام باید از شما تعریف و تمجدید بنمایند و شما را به عنوان نقطه اثر قبول داشته باشند ؟
۵-ایا شما با چنین سایتی حاظر به همکاری هستید که یک جانبه به کاربران بتازد و تازه حق دفاع هم نداشته باشد ؟
۶-ایا به این واضعی به تهدید کاربران میپردازی که فلان ایمیل را از انها داری و بیایند مطیع باشند و توقع داری سایتت به روال گذشته برگردد؟!!! ایا کسانی که در سایت شما باقی مانده اند از تهدید شما ترسیده اند؟
بچه محل گرامی قبول بنما از امتحان رفوزه شده ای و بکوش خودت را دوباره ثابت کن نه اینکه همان آش باشد و همان کاسه.!!!!!!
گفته های شما را که بیان نموده اید چرا ابکنار پیشرفت نکرد را با کمال احترام نمیپذیرم .
سلام به مدیریت محترم سایت مدتیست که مطالب سایت را دنبال میکنم وبرای اولین بار
تصمیم گرفتم که نظرم را منعکس کنم. ما اغلب بر اساس اطلاعات ناقصی که داریم
درباره ی دیگران قضاوت می کنیم،بهتر نیست به جای قضاوت کردندرباره ی شخصیت
دیگران یا کارهایی که در زندگی انجام داده اند،کشف کنید که علت چه بوده وچه شده
که آنهابه چنین جایی رسیده اند؟ سعی کنیم هیچوقت قضاوت نکنیم همه چیز را به او
که مارا آفرید بسپاریم وخطاهای دیگران را ببخشیم تا خود نیز بخشیده شویم.
با آرزوی موفقیت برای همه
خانم مومنی ضمن تشکر از شما که لطف میکنید و سری به سایت ما میزنید
کاملا با حرفهای شما موافقم ما باید خوبی ها و توانایی های همدیگر را بیان کنیم نه اینکه با زبان انتقاد؛ بذر نفرت را در دل همدیگر پرورش دهیم
دوستان قدر همدیگر را بدانید که اجل سنگ است و آدم مثل شیشه
موفق و سربلند باشید
جناب اقای فریدون لوری گرامی سلام
لطفا بجای نصیحت و اندرزگویی کمی به عقب برگردید و عمل کرد سایتی که ازش دفاع میکنید بنگرید شاید خودتان جواب تمام چرا ها بیابید .
برای نمونه جسارتا یک نمونه را یاد اوری میکنم شاید با دقت بیشتری بعد از این به سایت تشریف ببرید .
شخصی امد بعد از جشن انتقادهایی داشت که چرا هیئت برگذارکننده با سواد نبودند هر کس به طریقی جواب ایشان را داد که با کمال تعجب مدیر سایت به میدان امد و گفت کاملا حرفهای شما بجا و درست میباشد و شما از تجربه بالایی برخوردار هستید در صورتی که ان فرد محترم حتی به خدمت سربازی هم نرفته و هیچ تجربه ای هم ندارد و فقط به دلایلی امد و سخن گفت که بر ما پوشیده نیست وگرنه اگر مرد راستگو بود در جشن برنج که مهرداد فراخوان داده بود شرکت میکرد و مردم را ترغیب و تشویق به برپایی ان جشن (برنج)میکرد و دیدید که نکردو جلو نیامد.
اقای لوری بنده از شما سوالی دارم ۲۰ نفر به خانه من دعوت هستند و میخواهیم یک جلسه برای ابکنار برگذار کنیم شما میتوانید ببینید بنده به غیر از چند نفر بله قربان گو با دیگران برخورد نامناسب داشته باشم و تازه انتظارم داشته باشم بازم شما به منزل بنده تشریف بیاورید ؟ (با این عنوان که ما به ابادانی ابکنار فکر میکنم و باید بخوریم و حرف نزنیم ) جسارت به شما نمیکنم وقتی من نمیتوانم از شخصیت خودم دفاع کنم چگونه باید به ابکنار فکر کنم ؟ این سخنان را با شخص محترمی دیگری هم در میان گذاشتم که ایشان با کمال تعجب ما و دوستان ما را به تحجر محکوم کرد و در عوضش ما هم حرف داشتیم که ان اقای محترم در گل و بلبل تشریف داشتند و همه چیز برایش مناسب بود و بفکر همراهانش نبود .
اقای لوری حرف مانند غذا تاثیر عمیقی دارد خدا نکرده تا با دقت مسایل را نگاه نمیکنید شایسته نیست یک سویه سخن بگویید .
با ارزوی سلامتی برای شما و خانواده محترم
سربلند باشید
همیشه یادمان باشد که نگفته ها را میتوان گفت ولی گفته ها را نمیتوان پس گرفت!!
شاید داستان زیر را بارها شنیده باشید
میگن یکی از کشیک های بزرگ مسیحیت هنگام مرگش وصیت میکنه روی سنگ قبرش بنویسند که« روزگاری وقتی که کودکی بودم آروز داشتم دنیا رو اصلاح کنم وقتی به نوجوانی رسیدم دیدم دنیا خیلی بزرگه اگه همون قاره خودمو اصلاح کنم خیلیه.بعد که به جوانی رسیدم دیدم یه قاره خیلی بزرگه و از عهده اش بر نمیام اگه همون کشورمو اصلاح کنم خیلیه. بعدا که به دوره میانسالی رسیدم دیدم کشورم خیلی بزرگه همون شهرمو اصلاح کنم بهتره .وقتی پیر شدم دیدم یه شهر هم خیلی بزرگه اگه خانواده خودمو اصلاح کنم بهترین کاره.الان که دارم از دنیا میرم به این نتیجه رسیدم اگه همون اول خودمو اصلاح میکردم همه دنیا اصلاح میشد…
امروزه اخلاق فرد در یک جامعه مقدم بر اخلاق اجتماع است چرا که اجتماع مجموعه ایست از افراد. یک جامعه سالم و رشد یافته از نظر ارزشهای اخلاقی به ساختمانی میماند که از آجرهای استاندارد و درجه یک ساخته شده و در برابر حوادث ایمن است و یک جامعه فاقد اخلاق الهی وارزشهای انسانی چون ساختمانیست که از آجرهای نادرست و بی دوام ساخته شده دیر یا زود فرو خواهد ریخت.
حضرت علی (صلوات الله علیه)در جمله ای بسیار زیبا میفرمایند:تعجب میکنم از کسی که میخواهد جامعه را اصلاح کند در حالی که خودش را اصلاح نکرده .
پس بیاییم بجای اینکه بدیهای دیگران را آشکار کنیم بدی های همدیگر را بپوشانیم بجای انتقاد منفی از هم خوبی ها و محاسن و توانمندیهای همدیگر سخن بمیان آوریم
بیائید با هم مهربانتر باشیم ………….
باسلام.در خصوص نام مبارک مدیر سایت(فریدون لوری) نمی دانم که درست متوجه شدم یا نه.اگر ایشان است که به نحوی دوست قدیمی و همسایه مهربان ما باید باشد.برایش آرزوی موفقیت و تندرستی دارم.در ضمن باید فرصت را مغتنم شمرده تا فاتحه ای نیز نثار مرحوم داود،هم محلی خوب خود دارم. پدر ایشان انسانی زحمتکش،شریف و مومن بودند.اگر در قید حیاتند خدایا به سلامت دارش.و اگر خدای ناکرده دار فانی را وداع کرده اند خداوند با اولیاء و انبیاء محشورش دارد. ف ه
www.kargan.ir
نیز در دسترس می باشد.
روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .
اين مجموعه درساماندهي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ثبت گرديده است.
آدرس :استان گيلان -بندرانزلي-جاده آبکنار-روستاي"کرکان"بندرانزلي