مقدمه:
موزه ها به عنوان یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری جهان شناخته می شوند انها کارگرد گسترده در زمینه توسعه این کب وکار بزرگ جهان به عهده دارند .جذب گردشگران به مقاصد گوناگون وکسب تجربه ای لذت بخش وگذران اوقات فراغت مردمان ساکن سرزمینهای مقصد از کارکردهای مهم از موزه ها هستند. اما از همه اینها گذشته و مقدم برهمه آنها موزه به عنوان سازمانی غیرانتفاعی در خدمت پیشرفت جامعه شناخته می شود که شواهد مادی مربوط به انسانها و محیط زیست آنها را گردآوری و حفاظت کرده و تعبیر وتفسیر آنها را به نمایش می گذاریم.
بدون شک تاریخ و فرهنگ ، مواردی جدانشدنی از زندگی انسانها هستند.در واقع تاریخ ، توصیف رویدادهای زندگی اقوام گوناگون بشری است که فرهنگ ، آداب وروسوم وسنت های این اقوام راشامل می شود.فهم دقیق هر دو مورد باعث شناخت هویت ملی هر قوم است. البته امروزه داشتن باستان شناسی فرایندی است جدید از چگونگی شناخت فرهنگ ملل مختلف. در حقیقت گسترده فعالیت باستان شناسی ازتاریخ فراتر رفته و باستان شناسان از مطالعه تاریخ اقوام و سکونت گاههای آنان ، به کشف جزیئات زندگی و بازسازی فرهنگ گذشتگان به صورت مستند می پردازند.
این بار سنگین فرهنگ وتمدن به دنبال آثار و بناهای بسیار استواردر دل تاریخ ، جایگاهی بس رفیع در میان سایر ملل، فرهنگ ها وتمدن ها داشته ومابه عنوان پاسداران این هوت سعی خواهیم کرد تا هیچ گاه نگذاریم گزندی به این پیکره تنومند وارد شود.به امید آن روز که هویت وملیت خویش را به سبکی جدید وزنده به مخاطبین خود عرضه داریم .
“موزه رشت “
موزه رشت بنایی قدیمی با قدمت بیش از ۷۰ سال در زمینی به وسعت ۷۰۰مترمربع با زیربنایی به وسعت ۵۶۰ مترمربع که در خیابان طالقانی رشت قرار دارد این بنا منسوب به میرزاحسین خان کسمایی در سال ۱۳۴۹ وزارت فرهنگ وهنر این بنا را خریداری و تبدیل به موزه نمود.بعد از انقلاب تا سال ۱۳۶۷ به نام موزه شهدا زیر نظر اداره کل ارشاد اسلامی گیلان اداره می شود . بعد از تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور این بنا پس از مرمت اساسی در تاریخ دهم مهر۱۳۶۸ بازگشایی شد.موزه از دوبخش مردم شناسی و باستان شناسی تشکیل شده که بازگو کننده پیام های از روند تحول و تصور زندگی مردم این دیار است.
اشیاء بخش مردم شناسی هنوز هم کم و بیش در زندگی روزمره کنونی مردم این منطقه کاربرد دارند و بسیاری از آنها مهرشان اداب وسنتهای کهن منطقه گیلان را به خود دارند وبازگو کننده پیشینه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی این منطقه اند.
اشیاء وآثار طی سالیان متمادی از گوشه وکنار استان گیلان گردآوری شده و این موزهبه روش علمی طبقه بندی و نگهداری می شوند در بخش مردم شناسی نوزده ویترین دیواری کوچک وبزرگ و پنج صحنه بازسازی شده به نمایش گذاشته شده است .شش مجسمه مرد و پنج مجسمه زن حین انجام فنون سراجی ، بافندگی ، کوزه گری ،ابریشم کشی و چادر شب بافی بیانگر حالات خاص بدن هنگام انجام فنون هستند .این مجسمه ها از نقطه نظر تیپ شناسی و مردم شناسی جسمانی کاملاً گیلکی هستند و جنس آنها از موم مخصوص و پارافین است.
“بخش مردم شناسی”
غرفه های مربوط به این بخش در طبقه اول موزه قرار دارد پس از ورود به موزه در سمت راست غرفه ای وجود دارد که در آن مجسمه ای مومی یک مرد چوپان تالش ، ایستاده باپیراهن و شلوار و گیوه ، با چماقی در دست دیده می شود. پیر مرد (چانچو)به دست چناچو چوبی است که بر دوش نهاده می شود.که برای فروش مرغ و تخم مرغ به شهر آورده و در غرفه دوم سه زن گیلان روستایی با لباسهای مجلسی خاص خود قرار دارد ودر ویترین های بعدی از ابزار و وسایل روشنایی و ظروف گوناگون دیده می شود مانند چراغ ، سماور ، چراغ موشی فیتیله دار – پی سوز دار .
درراهروی باریک جنب سالن شرقی غرفه ی دیگری معرف به غرفه زندگی ایوان وجود دارد.این غرفه یک خانه روستایی باسقف کاهی پوش را نشان می دهد که در آن یک زن در حال خواباندن بچه ای در گهواره است ووسایل مورد نیاز یک زندگی روستایی ساده مانند گمج،قندشکن- استکان – خاک انداز- ظرف شیر خوری …
“خانه روستایی “
خانه های روستاهای گیلان در قدیم به صورت پراکنده و یا در وسط مزارع ودور از خانه های دیگر در دوطبقه ویک طبقه ساخته می شده است تعداد طبقات و اتاقهای هر خانه بستگی به شغل و میزان درآمد خانواده دارد..در گذشته نه چندان دور ، برای ساخت خانه های روستایی معمولاً از مصالح موجود و قابل حمل مانند چوب ، گل، کاه، تخته ، پوسته برنج (فل Fal ) وخشت استفاده می کردند و هنوز از این مصالح کم وبیش هنوز استفاده می گردد.دیوارها معمولاً از خشت یا از چوب و تخته ساخته می شود ولابه لای چوبها را با کاهگل پر می کنندو پوشش دیوارها مخلوطی از گل وپوسته برنج بوده است و برای سفید کرده دیوار ، از آهک استفاده می کنند. در روستا به دیوارهای اتاق ها و ایوان جهت تکیه دادن ، حصیر یا سفره های پلاستیکی رنگی می کوبیدند. وابزار وادوات زندگی را در نهایت سادگی تهیه می کردند.
“فرش”
در قسمت دیگری از این طبقه به فرش های تاریخی برمی خوریم که با طرح های زیبا وتاریخی گل وبوته و اسلیمی با حاشیه و لچک و ترنج نقش گشته اند. ۳ تخته فرش موجود در این موزه مربوط به سالهای ۱۳۰۵-۱۳۰۶ هجری می باشد .شهردار آن زمان فقرای شهررا در ساختمانی به نام دارالمساکین سرپرستی قرار داده و آنها را به یادگیری فن قالی بافی وادار کرده قالی های موجوددراین موزه که دارای نقش های اصیل کاشانی و ایل بختیاری اند توسط این فقرا بافته شده اند .
۱ فرش دستباف ابریشمی دورو با تکنیک برجسته که (سمبل صلح)است نیز در این موزه موجود است .
“تندیس چوبی”
از دیگر آثار ویزه این موزه تندیس چوبی است از چوب فوفل (بومی افریقا) می باشد. که به رنگ قهوه ای با ارتفاع ۱۴۳ سانتی متر که به صورت یکپارچه روی تنه درخت کنده شده است .این اثر هنری هدیه رئیس جمهور کشور موزامبیک ساموئل میشر به رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای، (در دوره ریاست جمهوری ایشان) می باشد.تارخ اهدای تندیس در سال ۱۹۸۵ میلادی – ۱۳۶۴ شمسی می باشد. شرایط آب وهوایی و رطوبت گیلان امتیازی گردید تا به دلیل چوبی بودن مجسمه این اثر به موزه رشت انتقال گردد.
مجسمه فوق یک اثر هنری در مردم شناسی است که آثاری از فرهنگ افریقا ازجمله مسکن (بادیوار کاه گلی وسقف گالی پوش) پوشش مردم منطقه، محصولات کشاورزی (مانند موز وآناناس ) و همچنین به نوعی آناتومی و بومی بودن و شاید فقر ملت آفریقا را با بدن های لاغر و صورتهای تکیده به نمایش گذاشته است.
“بخش باستان شناسی”
بخش باستان شناسی موزه رشت در زیرزمینی یا سرداب ساختمان قرار دارد و معرف عظمت و شکوه این خطه و فرهنگ باستان مردمان آن است .
برخی از آثار پیش از اسلام موزه رشت حاصل اکتشافات و برخی دیگر به استان شناسی سایر نقاط کشور تعلق دارد و به منظور شناخت و تبادل فرهنگی در این بخش قرار گرفته اند .اشیاء موجود در این بخش شامل :
“ظروف تدفین”
در آثار نقاط باستانی ظروف به دست آمده که به ظروف تدفین معروفند.
این ظروف که دارای لوله های بلند می باشند جهت تطهیر مردگان استفاده می شد بنا به اعتقادات مردمان باستان هنگامی که اطرافیان مرده جسم بی جان مرده را لمس می کردند اهریمنی به نام دیو نسایا ، از داخل بدن مرده بیرون می آمد و دربدن آن شخص زنده حلول می کرد واو را ناپاک می ساخت به همین علت مرده می بایست طبق مراسمی تطهیر می شد.
بدن اجساد سیلک در هزاره ۵ و ۶ قبل از میلاد با گل آخری پوشش و تطهیر داده می شد در ادوار بعدی آثاری دال بر تطهیر مردگان با ظروف خاص آبریزی به وجود آمده که می توان به ظروف تدفین و ریتون های سفالی گاوکوها اشاره کرد . ریتون های سفالی به این منظور به کار می رفت که مراسم خاص تطهیر و دفن مردگان همراه با آئین نوشیدن شراب مقدس و پاشیدن آن آب برگور مردگان به وسیله آنها انجام می شده است.
“سفـال”
اشیای سفالی این بخش بیشتربه صورت ظروف و گاه به صورت حیواناتی نظیر گاو و قوچ ، ریتون به چشم می خورد . سفال یکی از خلاقیت های ماندگارانسان دردوره ماقبل تاریخ است . باستان شناسان ومحققان از سفال و نقاشیهای زیبای آن برای شناسایی تمدن ها و شیوه های گوناگون زندگی سازندگان آنها استفاده می کنند . نقاشیهای روی سفال پیش از تارخ در واقع خط و نوشته مردم آن روزگار بوده است و بعدها نیز خطوط اولیه و تصویری از خلاصه شدن بر شکل گیری همین نقشها به وجود آمد برخی از باستان شناسان معتقدند که پیدایش سفال های سست و نرم حاصل نخستین استقرار روستایی بوده دردوران نئولتیک (۱۰ یا ۱۲ هزار سال قبل)که زمان رشد تمدن های اولیه است برای نگهداری غذا و محصولات کشاورزی و انتقال آب به محل سکونت ساخت ظروف سفالی ضروری شد.
اولین سفال ها ساده بدون نقش و باگلی ورز داده شده و مخلوط با مواد آلی و کاه که در آفتاب و یا اجاق خانه نیم پخته شده اند بوجود آمد.
“الهه مادر و گیلمگش”
پیکره های سفالی که به الهه مادر مشهورند مادینه دارای سرهای انسانی می باشند الهه مادر خدای برکت و بخشندگی و باعث بخشیده شدن گناهان در دنیای پس از مرگ هستند .
در دوره باستانی اعتقاد براین بوده که قرار دادن الهه مادر در زمینهای کشاورزی باعث حاصل خیز شده زمین و پربرکت بودن محصول کشاورزی می شده و نگهداری آن در مکان های مقدس ومنازل موجب برآورده شدن دعای بارداری و فور مالی وبرکت و فرزندان بیشتر می باشد.
گیلمگش در واقع پهلوان و حاکمی قدرتمند در تمدن سومر بوده که برای رسیده به زندگی جاوید مراحلی را طی نموده است .
به نوعی گیلمگش یک اسطوره ویا خدای افسانه ای بوده که نیمی انسان ونیمی حیوان تجسم می شده است .گروهی از محققین معتقدند خواستگاه اولیه گیلمگش کوه های درفک رودبار بوده و سپس از آنجا به سومر منتقل شده است.
“زیور آلات”
نخستین زیورها در جوامع ابتدایی شاخ و دندان حیوانات شکاری وپرهای زیبا و سنگ ریزه های الوان بوده امروزه نیز همان سنگ ها ، در ایران احجار کریمه نامیده می شوند . نظیر یاقوت ، عقیق،الماس ،فیروزه پس از شناخت فلز و عمومیت یافتن انواع فلز چون مس ، نقر ، طلا، این فلزها در ساختن زیور ها مورد استفاده قرار گرفت و با کارگذاردن احجار کریمه برروی فلزات مرغوب نوع تازه ای از زیورها بدست آمد.
در گذشته زیور ها نوعی ثروت بشمار می رفت امروز نیز این جنبه زیورها اهمیت زیادی دارد وهنوز زیور آلات بزرگترین اندوخته زنان محسوب می شود مانند انواع طلاجات ، کلاه و جلیقه های سکه دوزی شده و غیره در انواع قبور حفاری شده مربوط به دوره های قبل از اسلام تدفین اجساد همراه با زیور آلات از جنسهای متفاوت و به مقدار کم و زیاد انجام می گرفته که کشف گردیده و به نوعی قدر و منزلت افراد را مشخص می نماید.
“شیشه”
شیشه از ذوب وانتذاج اکسیدهای اسیدی و بازی در یکدیگر بوجود می آید .اکسیدهای اسیدی عمده در این مورد را سیلیسین و اکسید بور و اکسیدهای اصلی قلیایی را اکسید سدیم ، اکسید پتاسیم ، اکسید کلسیم،اکسید آلومینیم ، مونواکسید سرب و اکسد منیزیم تشکیل می دهند. از مخلوط مشخص از این اکسیدها که در دمای بالا ذوب می شوند ماده مذاب صاف و زلالی بدست می آید که پس از سرد شده به ماده شفاف بی نظمی به نام شیشه تبدیل خواهد شد.برای رنگی کردن شیشه به خمیر شیشه اکسید های فلزی اضافه می کنند:
اکسید آهن برای ایجاد رنگ سبز روشن وتیره
اکسید کبالت برای ایجاد رنگ آبی خیلی کمرنگ
اکسید کرم برای ایجاد رنگ سبز- زرد یاآبی سبز
اکسید مس برای ایجاد رنگ سبز – آبی سبز و قرمز
“پیکرک های حیوانی”
ساخت پیکرک های حیوانات اهلی و گاو وحشی به اعتقاد پژوهشگران به چنددلیل می باشد:
۱- احتمالاً ابزاری برای بازی کودکان بوده است.
۲- این حیوانات در دوره باستان به وفور در محیط زیست و منطقه وجود داشته وبرای انسان ارزش و اخمیت خاصی داشته لذا برای احترام ساخته می شدند
۳- نظر مهمی که برای ساخت این پیکرک ها مطرح می باشد این است که هر یک از این حیوانات قدرت وسمبل خدایی داشته اند. مثلا گاو کوهان دار سمبل خدای هوا است که بعداز الهه خورشید در مراسن تدفین ویادرجهان بعداز مرگ نقش خاص دارد والهه طرد ارواح و شیاطین می باشد ویا گوزن الهه حمل کننده روح متوفی به دنیای دیگر است. آنچه مسلم است به مرور زمان این اعتقادات تبدیل به دعا شده اند .
“گورستان باستانی گردنه سربویه املش”
روستای تاریخی بویه از توابع دهستان بخش رانکوه شهرستان املش در میان ارتفاعات البرز است در سده های نخستین اسلام و زمانی که حاکمان بغداد در تدارک براندازی مذهب تشیع بودند .
ارتفاعات اشکوه ور مهد تمدنهای بسیاری در قرون پیش از اسلام بوده است محوطه گورستانی سربویه باشماره ۱۰۶۳۱ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
بویه در تاریخ ۱۵/۵/۸۷ الی ۷/۷/۸۷ به مدت ۵۴ شبانه روز توسط هیئت کاوش باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری گیلان به سرپرستی آقای قاسم اصلانی انجام پذیرفت.
انواع قبور مربوط به هزاره اول قبل از میلاد تا دوره های اشکانی در این منطقه دیده می شود.
“سنگ قبرها”
سنگ قبرهای موجود در موزه رشت متعلق به دوره اسلامی می باشد برروی بعضی از آنها نقوشی از اسب ، شمشیر، تسبیح مهر حکاکی شده و گویای این است که آن فرد مردی جنگجو یامومن بوده و طرح هایی چون خورشید ، آینه، شانه را بیشتر برای متوفی زن بکار می بردند . سنگ قبرهای موجود ازمناطق مختلف استان در این مکان گردآوری شده مانند دیلمان ، تالش، آستارا قدیمی ترین سنگ مربوط به دوره صفوی است که از باغچه سرای آستارا به دست آمده است . سنگ مرمر سفید به شکل محراب متعلق به پری سلطان دختر سلطان محمدکیا از امرای بیمه پیش گیلان می باشد که از سوداگران اموال فرهنگی درسر تربت املش کشف گردیده است.
“قلعه رودخان”
در قسمتی از فضای این زیر زمین یک ماکت به نمایش گذارده شده است . این ماکت وضعیت طبیعی ، نوع معماری و دیگر خصوصیات قلعه رودخان را به صورت جالب نشان می دهد .
قلعه رودخان بامساحت ۶/۲ هکتار در ده کیلومتری جنوب شرقی فومن قرار دارد ، این قلعه در روستای قلعه رودخان ، دهستان گوراب پس ، بخش مرکزی فومن واقع شده است . این قلعه مدتها تحت سلطنت مرکز حکمرانی حکام گیلان بیه پس بوده است ، سلاطین اسحاقوند که از سال ۵۵۰ تا ۱۰۰۲ هجری قمری بر قسمت اعظم این مناطق حکمرانی داشته اند از این قلعه به عنوان مقر فرمانروایی استفاده کرده و به دفعات در تجدید بنا و مرمت آن همت گماشته اند.
با خاک برداری محوطه داخلی وبررسی پی بنا احتمال می رود که مربوط به دوره ساسانی باشد که در قرن ۵ و ۶ هجری قمری و درزمان حکومت سلجوقیان تجدید بنا شده است .
قلعه رودخان از دو بخش تشکیل شده :
۱-ارگ یامحل اسکان حاکم که از دوطبقه و از آجر ساخته شده و در قسمت غربی بنا واقع شده است .
۲-قسمت نظامی یا قور خانه که در قسمت شرقی بنا واقع شده است.
قلعه رودخان بنا به توصیف منوچهر ستوده در کتاب (آستارا تا استر آباد) سومین عجائب هفتگانه گیلان محسوب می شود .
این بنا در تاریخ ۳۰/۵/۱۳۵۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است .
.
کاری از:ندا انجه ای _ فهیمه رمضانی دانشجویان رشته مدیریت جهانگردی
منبع: guilanview.blogfa.com
گردآورنده: سایت کرکان بندرانزلی