با سلام خدمت دوستان عزیزم ! توی این پست بیوگرافی یکی از افتخار آفرینان آبکنارر و براتون آماده کردم ، البته من خودم مدتها بود که پیگیر مطالب با ارزش در خصوص ایشان بودم که خوشبختانه از طریق خانم احیاء شکوفه آبکنار موفق شدم مطالب و عکس از آقای شکوفه آبکنار تهیه کنم . در اتباط با تیمسار رحیمی به هر حال مطالبی رو به صورت نقل قول شنیدم و یادداشت کردم ، و در کلیات اگر بخوام نظر خودم رو به عنوان یه هم محل و یکی از اقوام نسبتا دور نسبت به ایشان به صورت عادلانه بنویسم ، اینکه در مورد سالم و پاک بودن ایشان در عملکرد های نظامی گری طبق شواهد موجود شکی نیست چون اگه اینطور بود ایشان هم حتما مثل مابقی هم دروه ها و همکاران خودش در اول انقلاب به مرگ محکوم میشد ، مورد دوم اینکه در جلسه ای که رابرت هایزر در ۱۴ دیماه ۱۳۵۷ به تهران آمده بود تا روشهای برخورد مسلحانه با مردم رو به ارتش ایران تعلیم بده شنیده شده که ایشان کنترل خودش رو از دست داده و با کلت کمری شخصی خودش هایزر رو تهدید کرده و خطاب بهش گفته که ( چه بلایی میخواین سر جوانان این مملکت بیارین ) . ایشان در حالی که یکی از بلند پایه ترین فرماندهان وقت بودند ولی کاملا اون روحیه مردمی را حفظ کردند . به هر حال امیدوارم که از مطلب زیر که به دست خود آقای فتح الله شکوفه آبکنار تهیه و نوشته شده لذت ببرین . متشکرم .
تیمسار سپهبد محمد رحیمی آّبکنار
یاحق
بیوگرافی از تیمسار سپهبد محمد رحیمی آّبکنار
بطوریکه بی بی زوجه ام بانو مشهدیه خندان خانم رحیمی برایم صحبت میکردند که وقتی قوای مسلح مرحوم فتح الله خان مرزآراء کتمجانی خان زاده تحصیل کرده روسیه با قوامی مشترک شفارودی و قوای بلشویکی مسلحانه به آبکنار هجوم کردند که داستان آن یک مقطع تاریخی از تهضت جنگل و حاشیه آن است . این خانم میفرمودند که پدرم مرحوم کربلایی یحیی رحیمی آبکنار بزرگ مالک منطقه گیلانات و بخصوص در آبکنار بندرانزلی بودند به غیر از مادرم دو زن دیگری گرفته بودند ! زن اولش سیده بیبی خانم خاتمی آبکنار عمه سادات خاتمی آبکنار مادر من بودند که فوت کردند و بعد دختر عمویش دختر شیخ الاسلام را گرفتندکه اولین طفل از این بانو همین تیمسار سپهبد محمد رحیمی آبکنار متولد شدند و بعد زن دیگری از قومیت اصیل توالش (شاندرمن) بنام مرجان خانم را گرفتند که رسول رحیمی و جوان ناکام حسن رحیمی بدنیا آمدند .گویا مرحومه مرجان خانم خواهر بزرگ مرد بزرگ اکبر شاندرمنی و محمد شوریان معروف به ۵۳ نفری ها بودند . ایشان زنی مطلقه بودند که نام شوهرش عیسی علی شاندرمنی بود و از او بچه هایی هم داشت . عیسی علی جزء قوامی مسلح شاهرودیها بود و با دنیایی از انتقام و کینه به خانه ما ( مرحوم کربلایی یحیی ) تهاجم نمود و پدرم و نامادری هایم و خواهرانم به باغات گریختند فقط من مانده بودم با گهواره همین برادرم تیمسار رحیمی !!!!! برادرم در گهواره بودند و من کنار گهواره اش نشسته بودم که چند نفر مسلح وارد اطاق ما شدند و بنای خردکردن بشقابها و ظروفجات های خانه ما نهادند . در جستجوی پدرم و و همسرش را از من شدند و من اظهار بی اطلاعی نمودم . در مدت ۲۴ ساعت آبکنار در تهاجم این قوم بی حیاء بود .
لذا از گفتمان این بانو (خواهر تیمسار رحیمی) معلوم میگردد تیمسار سپهبد محمد رحیمی آبکنار فرزند کربلایی یحیی رحیمی آبکنار و مریم خانم رحیمی آبکنار دختر شیخ الاسلام نوه شیخ ابراهیم رحیمی آبکنار درسال ۱۲۸۸ متولد شده اند ولی شناسنامه اش در سال ۱۳۰۸ گرفته اند و سال تولدش را ۱۳۰۱ نوشته اند . به این دلیل تاریخی که غارت آبکنار در نیمه سال ۱۲۸۸ صورت گرفته است و آن خانم هم فرمودند که در روز غارت برادرم طفلی بودند که در گهواره خوابیده بودند ، بس تاریخ تولد این بزرگ انسان تاریخی و شخصیت ممتاز در سال ۱۲۸۸ است . این کودک از طفولیت وضعیت خاص و برجسته ای هم از نظر اخلاقی و هم از نظر جهت ساختار فیزیکی اش نمونه بودند تا اینکه در قدیم آبکنار ، از نادر روستاهای گیلان بود و همزمان با مدارس تبریز دارای مدرسه میشود . ایشان تا کلاس چهارم را در آبکنار به مدیریت شیخ خلیل دانش پژوه و بعد مرحوم حاجی آخوند کهریزی که هردو از شخصیتهای بزرگ علمی و اخلاقی و فرهنگی عصر خود بودند وارد مدرسه میشوند و از ممتاز ترین دانش آموزان بودند و بعد برای ادامه تحصیل به بندر انزلی بخانه جد بزرگوارش شیخ الاسلام آبکناری میروند و تمامت دروان تحصیلی شاگرد ممتاز و برجسته و بی نظیری بودند حتی از وزیر فرهنگ آن زمان چندید تشویق ها گرفتند و بعداٌ بنا بر تقاضای خودش درخواست پذیرش افسری میکنند و سرلشگر نقدی معروف فوراٌ موافقت خود را با پذیرش اعلام مینمایند و برای ادامه تحصیل نظام در رسته توپخانه ارتش در پادگان نظام کرمانشاه مشغول تحصیل شده و در سال ۱۳۱۸ یا درجه ستوان دومی مشغول به خدمت در ارتش میشود . ایشان در تمامت دوره های نظامی برون مرز در انگلستان شرکت کرده و با همه دوره های تخصصی را با نمره عالیه به اتمام میرسانند و از افسران دانشور و تحصیل کرده ، مستقل و ملی گرا بودند ، تا اینکه در سال ۱۳۵۵ با درجه سپهبدی نائل میشوند . ایشان در طول خدمت همواره مسئولیت های بزرگی در ارتش مانند رئیس و فرمانده توپخانه پادگان مشهد مقدس ، تهران، کرمانشاه ، تبریز ، سنندج و رشت ، رئیس آجودانی کل ارتش ، عضو نظامی بخش بین الملل ارتش و …… را داشتند . نهایتا در سال ۱۳۵۷ بدستور دولت وقت بازنشسته میشوند و پس از چندی دوباره از طرف دولت بعد از انقلاب دعوت به کار میشوند که به دلیل خستگی ناشی از سنوات خدمت و سن زیاد دعوت مربوطه را رد مینمایند .
چندی بعد بنا به دلایل نامشخص به زندان رفته و بعد از مدت کوتاهی ترخیص میشوند منتها بعد از چند روز مجدداٌ دستگیر شده و اینبار به مدت شش سال در زندان اوین ، قزل حصار و …. زندانی و بودند و سرانجام ۸ سال پس از آزادی برحمت خدا میروند . تیمسار سپهبد محمد رحیمی آّبکنار از نوابغ تیمساران ارتش بودند ، انسانی پاک نهاد و پاک سرشت و بی نظیر از لحاظ زیبایی جزء زیبا مردان عصر خود بوند ، دارای قد و قامتی رسا و شخصیتی بی نظیر بود ، زیبائیش تماشایی بود و از نظر پاکی از نادر افسران دوران ارتش شاهنشاهی ایران بودند و در روز دستگیریش تنها دارائی شان ۱۸۰۰۰ تومان پول بود . پاک بدنیا آمدند و پاک زیستند و پاک هم رفتند . روحش شاد و روانش جاوید .
آقای فتح الله شکوفه آبکنار
.
تهیه کننده : فتح الله شکوفه آبکنار
گردآورنده: وبلاگ خانه پدری khanehyepedari.blogfa
منبع: سایت کرکان بندرانزلی
من که از بچه گی ارادت خاصی به این مرد بزرگ داشتم بارها مادر مرحوم بانیکی از این مرد یادمیکرد ومادر مرحومش را یک شیر زن میدانست و برام خیلی جالب بود که محل ما چنین ادم بزرگی دارد
روحش شاد و یادش همیشه گرامی باد
تشکر از کسی که اینها را نگاشته باتمام وجودم احساس غرور کردم
با سلام وتشکر فراوان
سایت بسیار جالبی دارید.والدین من متولد آبکنار هستن خود من هم آنجا را خیلی دوست دارم
با دبدن این سایت خیلی خوشحال شدم
برایتان آرزوی موفقیت میکنم
متشکرم آقا / خانم سلطانی خوشحالم که با راه اندازی این سایت باعث خوشحالی هموطنانم و همشهریانم میشئم
باسلام.باید بگویم از مزایای زندگی شرافتمندانه همین بس،که انسانی وارسته از تعلقات دنیوی بنام تیمسار رحیمی، چه قبل از وفات و چه بعد از رحلتش همواره مایه فخر و مباهات همشهری های خود بوده و خواهد بود. هر چند جناب تیمسار دار فانی را وداع گفته است و در بهشت برین آرمیده.اما لازم است امروز تجلیلگر شخصیتی وزین و انسانی متین بنام جناب فتح الله شکوفه در آبکنار باشیم.این گوهر شاذ را دریابید تا از تلالو کلام او بی بهره نمانید.همت کنید تا به مناسبتی از او که تمام عمر را به خیرخواهی گذراند و آسیب ها دید تجلیل گردد.ف ه دوست بیژن.
باعرض سلام وخسته نباشید”من محمد مرزآراءهستم خیلی خوشحال شدم ازاینکه میبینم اسم اجدادم در تاریخ بوده از شما ممنونم
خواهش میکنم آقا مرزآرا ؛ به سایت کرکان هم خوش آمدید 🙂
زنده باد مردان نیک روزگار
زنده باد مردان نیک روزگار امید وارم تیمسار رحیمی گواهی باشد برای مردان ارتشمان
درود دوست عزیز، ممنون بابت این پست زیبا. یاد مادر بزرگ خدا بیامرزم افتادم که کلی راجب تیمسار واسم تعریف میکرد . ✌🏻
www.kargan.ir
نیز در دسترس می باشد.
روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .
اين مجموعه درساماندهي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ثبت گرديده است.
آدرس :استان گيلان -بندرانزلي-جاده آبکنار-روستاي"کرکان"بندرانزلي