یکی از معروفترین و قدیمی ترین اقوامی که به عنوان ساکنان گیلان معرفی شده اند، قوم کاس است که از دو تیره ی کاس پی و کاس سی تشکیل مشد. پی به معنای رود یا آب است و کاس پی یعنی کاسی های ساحل نشین و سی هم به معنای سنگ و کوه است و به کاس سی یعنی کاسی های کوه نشین. اسنان که از پیش از حمله آریائیان به فلات ایران، از آوازه و قدرت زیادی برخوردار بودند، نتنها گیلان، بلکه چنان که در نقشه مشرق قدیم تشان داده شده است در کناره ی غرب دیای کاسپین از محل تلاقی رود کرا و ارس تا جنوب و جنوب غربی این دریا می زیستند.
نام این قوم در منابع تاریخی به صورت های کوشائیو، کوسایی، کیس سی، کوس س و کاس سی ثبت شده است. دانشمندانی مانند هنری فیلد، ارنست هرتسفلد و سر آرتر کیث بر این باورند که کاسپیان در هزاره ی چهارم و پنجم پیش از میلاد کشاورز بودند و دانش کشاورزی را در کنار دریاکناران کاسپین و اطراف رود سند، جیحون، سیحون، دجله و فرات منتشر کردد. لازم به ذکر است که کاس ها به دلیل شهرت و اهمیت خود در دنیای باستان ، دریایی که اکنون با نام خزر در ایران مشهور است و اقوام مختلفی در طول تاریخ در کنار آن زیسته اند را به نام خود ثبت کرده اند. غربی ها هنوز این نام را به نام کاس ها می شناسند و در منابع و نقشه های جغرافیایی این دریا را کاسپین (Caspian sea) می نامند. . باری، گیرشمن درباره ی قدیمی ترین سندی که اشاره به نام کاس ها دارد، نوشته است:
“قدیمی ترین مراجعی که در آن ها ذکر کاسیان به میان آمده است، متون مربوط به قرن بیست و چهارم پیش از میلاد است که متعلق به عهد پوزورو – اینشو شیشناک است. به نظر می رسد که آنان در طی هزاره ی سوم پیش از میلاد، این قوم از نسبتاَ بی اهمیت بوده است. آشوریان آنان را به نام کاسی می شناختند. این اسم به شکل کوسایوئی توسط استرابون یاد شده و او جای کاسیان را در ناحیه شرقی تر، در دربند های خزر، بالای تهران کنونی یاد می کند که جزوی از قلمرو گیلان بود. تصور می شود نام شهر قزوین نیز و هم چنین دربای خزر ممکن است حاکی از خاطره ی این قوم باشد…
نام قوم کاس در هیچ یک از اسناد و کتیبه های هخامنشی نیامده است، اما هرودوت، تاریخ نویس دوره ی باستان در فهرست مالیاتی ای که از ایران تهیه کرده است، ضمن شرح استان یازدهم، از کاسپی ها! نیز نام می برد.(البته این در حالی است که خود داریوش در کتیبه اش از این قوم به عنوان تابع نام نمی برد و این به اصطلاح پدر تاریخ!!!! که مخصوصا ارقام فوق العاده دقیق تاریخی ارائه می دهد از قبیل لشگرکشی ۵ میلیونی خشایار شاه چیزی می نویسد که خود شاه هم ننوشت! پس می توان ۹۹% به درستی مطلب شک کرد) به نوشته پدر تاریخ !، هرودوت، آنان سالیانه ۲۰۰ تالان معادل ۵۳۰۰ کیلوگرمنقره به دولت هخامنشی پراخت می کردند. هم چنین در بند های ۶۷ و ۶۸ کتاب هفتم تاریخ هرودوت، از کاسیان به عنوان گروه های مسلحی به خشایار شاه در ارتش ۵ میلیون نفری اش! کمک می کرده اند. البته من فکر می کنم که در آن دوران هرودوت نمی دانست می تواند از واحدی به نام میلیارد هم استفاده کند، وگرنه…
در زمان یورش اسکندر به ایران، کاسی ها در برابر سپاه یونانی و مقدونی مقاومت زیادی نشان دادند و اسکندر نتوانست سرزمین آنان را فتح کند و برآنان پیروز شو. از دوره ی اشکانیان نام کاس پی ها و کاس سی ها به مرور فراموشی سپرده شد، به گونه ای که در آستانه ی پیدایش مسیحیت دیگر در منابع تاریخی از آنان یادی نشده است. به نظر می رسد این قوم پیش از تاریخ – که نامش در ادوار تاریخی در ردیف نام اقوامی آمده است که در جنگ ها در سپاه شاهنشاهان ایران حضور می یافتند – با پیش آدن حوادث تازه در فلات ایران، اقوام بومی و ایرانی مستحیل شده اند، هر چه امروز نامشان در گیلان و مازندران و سایر نقاط ایران در اعلام جغرافیایی باقی مانده است، مانند نام واژه های کاسان، کاسی سرا، کاس احمدان در قسمت غربی گیلان. هم چنین به جز دریای کاسپین که در نقشه های جهانی به این نام معروف است، کوه قفقاز (کوه کاس) و شهر قزوین(کاسپین) . کاشان نام خود را از قوم کاس گرفته اند. این نامواژه ها از جمله شواهد سکونت کاس ها در دوسوی البرز در زمان های دور هستند.
بر پایه های گزارش های مورخان پیشین و پژوهش های محققان و باستان شناسان دوره ی معاصر، کاس ها از قدی می ترین اقوام شناخته شده پیش از آریائیان در فلات ایران به شمار می روند، پس از قرن ها زندگی در نواحی ساحلی و کوهستانی کرانه ی شرقی، غربی و جنوبی دریای کاسپین به دلایلی چون افزایش جمعیت و تراکم جمعیت و یا فشار اقوام مهاجر، ناگزیر به طرف سرزمین های جدید حرکت کردند. در همین راستا، گروهی از آنان که کاس پی خوانده می شدند، با پشت سر گذاشتن سرزمین های شمالی البرز، به سوی دامنه های جنوبی البرز سرازیر شدند و در آن سرزمین ها جای گرفتند و گروهی دیگر که کاس سی نام گرفتند با گذشتن از کوهستان های شمال ایران، وارد غرب ایران شدند و بر خاور و باختر رشته کوه های زاگرس چیرگی یافتند. گروهی از اینان پس از چندی، به دلیل تداوم موج های مهاجرت و فشار اقوام تازه وارد، ضمن برجای گذاشتن آثاری از تمدن خود در دره های زاگرس، در جلگه ی میان رودان نفوذ کردند و با تشکیل دولتی نیرومند(سومر) از سال ۱۷۴۷ تا ۱۱۷۱ پیش از میلاد در این بخش از آسیا فرمان راندند. استرابون، جغرافی دان و وقایع نگار مشهور یونان باستان خاستگاه کاس سی های باختر ایران را جنوب رود ارس و کنار دریای کاسپی معرفی می کنند و آنان را مهاجرانی می دانند که از کنار آن دریا به زاگرس و میان رودان راه یافتند. وی در نوشته هایش مسیر مهاجرت کاس سی ها را که در یادداشت های تاریخی با نام های مختلف یاد شده اند – از دریاکناران به زاگرس (نواحی کردستان، کرمان شاهان، لرستان) و میان رودان دانسته است. بارتولد خاور شناس معروف روسی بر این باور است که کاسپیان همان کاسیان هستند که زندگی در سواحل دریای کاسپی را به کوهستان های باختر ایراان ترجیح دادند و به همراه سایر تیره ای از کاسی هایی (کاسیت ها) به شمار می آورد که در باختر ایران از قدرت و نفوذ فراوانی برخوردار شدند. برخی از مورخان دنیای باستان مانند پلین این نام را به تمام قبایل و اقوام ساکن سواحل جنوبی دریای کاسپین که یک گروه زبانی مشترک را در مقابل گروه زبان مادی تشکیل می دادند، اطلاق می کند. بعی از محققان نژاد و زبان کاس ها را هندواروپایی دانسته اند، از جمله دکتر مشکور نوشته است:
“به قول استرابون، کاسی ها از ماد و کنار دریای کاسپین به حوالی لرستان آمده بودند… از بررسی نام های خدایان و شاهان آن ها معلوم می شود که زبان ایشان با زبان مردم قفقاز یک ریشه داشته و شباهت زیادی به زبان هندواروپایی دارد. بنابر این میتوان تصور کرد که آنان چون ماد ها از نژاد آریایی بودند که پیش از قوم ماد و پارس به این منطقه آمده بودن” البته درا ین نوشته پارت ها جاگذاشه شدند. ولی امروزه معلوم شده که آریایئها از سمت شرق ایران وارد شده اند. آن دسته از آریایی هایی که از قفقاز جداگانه به فلات ایران و منطقه گیلان آمده اند سیت ها یا همان سکاها بودند که در آینده درباره آن ها بحث خواهد شد.
اما دیاکونوف، مورخ و باستان شناس روسی با رد این دیدگاه، ندعی است که هنوز مدارکی معتبر به دست نیامده تا نشان دهد کاس ها از نظر نژادی یا زبانی با اقوام هندواروپایی مرتبط بوده اند. به باور وی، آنان از دوران دیرین که کسی به یاد ندارد، در بخش هایی از ایران زندگی می کردند. هرتسفلد و سر آرتور کیت، دوتن از خاورشناسان برجسته ی معصر کاسپیان را نام قابل قبولی برای اهالی بومی و هم چنین فلات ایران پیش از ورود آریایی ها می دانند. این دو پژوهشگر دنیای باستان هم چنین بر این باورند که کاسپیان در هزاره ی چهارم و پنجم پیش از میلاد کشاورز بودند و دانش کشاورزی را در کنار دریاکناران کاسپین و اطراف رود سند، جیحون، سیحون، دجله و فرات منتشر کردد. پروفسور گیرشمن نیز بر پایه ی تحقیقات گسرد ی خود درباره ی نخستین اقوام ساکن در فلات ایران انجام داده اند، بر این باور است که نام کاس سی یا کاس پی ممکن است مفهوم نژادی وسیع تری از نام قومی واحد اشته باشد و همه اقوام آسیایی (غیر هندواوپایی، غیر ترک، غیر شرق دور و غیر سامی) را که ایران را به اشغال خود در آوردند در بر گیرد.
ممکن است بگویید این انسان ها از کجا آمده اند که جزء هیچ کدام از دستجات بالا نیستند در پاسخ باید گفت که:
درباره ی زمان پیدایش انسان و آغاز فعالیت او بر روی کره زمین، بر اساس فسیل های یافته شده از بشر اولیه، دیدگاه های گوناگونی ارائه شده است. بسیاری از دانشمندان بر این باورند که یک میلیون سال پیش (هم زمان با آغاز دوران چهارم زمین شناسی) انسان های اندیشمند پیدا شدند. تا کنون، تمامی دانشمندان، شرق آفریق را منشا انسان دانسته اند. بر اساس دیدگاه دانشمندان، انسان های نخستین پس از حضور در آفریقا، به اروپا، آسیا مهاجرت کردند و در سرتاسر این دوقاره پراکنده شدند. در طی این فرآیند، انسان های نخستین وارد خاور میانه و فلات ایران شدند و دسته هایی از آنان در جست و جوی مکانی بهتر برای زندگی، به مرور در نواحی جنوبی دریای کاسپین جای گرفتند.
منبع: ویکی پدیا