آن بانوی وزیر آمد
روز جمعه بعد از سالها چشممان به جمال یک وزیر زن روشن شد . ساعت هفت روز جمعه ذوق زده از این که برای نخستین بار با یک وزیر زن ملاقات می کنم ، کاروانهای فرومانده خواب را از چشمهایم بیرون فرستادم و عازم دانشکده بین ال … پزشکی انزلی شدم . به بیمارستان قدیمی انزلی که به لطف دانشگاه علوم پزشکی گیلان به دانشکده پزشکی و دندانپزشکی تبدیل شده و به جای درمان بیماران یا آموزش رایگان به طالبان علم ، در آن به ازای شهریه های ترمی چند میلیون تومانی انشاء الله طب آموزش داده می شود ، رفتم
از شب قبل سئوالات زیادی را در ذهنم مرور می کردم که با دیدن خانم وزیر از وی جویا شوم . به بیمارستان قدیمی و دانشکده فعلی که رسیدم فهمیدم خانم وزیر خیلی سحرخیز تشریف دارند و قبل از من به محل رسیده اند.
سریع دوربین را اماده کردم و بعد از این که به سختی از بین عده زیادی از پزشکان ، مسئولان شهرستان و ……. خیلی های دیگر راهم را باز کردم و چند عکس گرفتم خودم را معرفی کردم و گفتم این شهرستان نواری با جمعیت شناور ناشی از ورود مسافران و ترافیک ناشی از آن نیاز به یک مرکز اورژانس در قسمت غازیان دارد برای حل این مشکل چه برنامه ای دارید ، خانم وزیر که معلوم بود چندان خوشش نیامده پاسخ داد هیچ ،هیچ .
دوباره دنبال ایشان و همراهان تا بیمارستان جدید ( شهید بهشتی ) رفتیم . آنجا در فرصتی که پیش امد در مورد وضعیت غیر بهداشتی بازار ماهی که نه فقط ماهی مصرفی ما ساکنان انزلی که بسیاری از مردم پایتخت را تامین کند و عکس العمل وی پرسیدم که باز ایشان از پاسخ دادن امتناع کردند. به محل سابق دفع زباله در کنار تالاب و شیرابه های سمی زباله که اب و آبزیان تالاب را آلوده می کند اشاره کردم و نظر پرسیدم که ایشان کلافه از این پرسشها ، پاسخ را به یکی از همراهان موکول کردند که ایشان هم در رکاب وزیر عازم آستارا بودند .
خلاصه این که برای هیچ کدام از سئوالاتم از جمله گرانی روز افزون هزینه درمان و دارو و خدمات درمانی پاسخی نیافتم و تنها روز جمعه ام خراب شد.
خدا پدر وزیران مرد را بیامرزد لا اقل چند جمله ای در پاسخ ما خبرنگاران می گویند .
عاقبت دست از پا درازتر از بیمارستان به خانه برگشتم . پاسخ ما را که نداد امیدوارم درد این ملت را دوا کند .
نوشته : گیتی بابائی
منبع: وبلاگ انزلی نیوز