بهمن صالح نیا در ۲۰اسفند ۱۳۱۷ در محله سامانسر به دنیا آمد، تحصیلات خود را تا قبل از دانشسرا در مدارس پروین ، سنایی و دبیرستان دریابیگی دنبال کرده و با شرکت در مسابقات آموزشگاهی که به صورت المپیاد کشوری برگزار می شد به دانشسرای تربیت بدنی تهران راه یافت او عضو تیم آموزشگاهی بندر انزلی بود که مربیگری آن را عهده جبار صمدی بر عهده داشت . تیم پس از قهرمانی در استان به عنوان نماینده استان گیلان راهی مسابقات تبریز شد ، مسابقاتی که باعث آشنایی او با مرحوم دهداری کاپیتان مسجد سلیمان و همچنین پذیرفته شدش در دانشسرا و به توصیه مرحوم آزاد سرپرست تیم دانشسرا شد. بعد از اتمام دانشسرا به انزلی آمد و معلم مدارس شد و بعنوان جوان ترین عضو تیم منتخب انزلی کمک مربی تیم هم بود
بهمن صالح نیا همچنین در سال ۷۲ مربیگری تیم ملی جوانان ایران را بر عهده داشته است.
در سال ۱۳۴۸ ، بهمن صالح نیا دبیر ورزش مدارس شهر بندر انزلی عده ای جوان را به دور خود جمع کرد و پایه های تشکیل تیم ملوان بندرانزلی را ریخت. مدتی بعد نیروی دریای این تیم را تحت پوشش خود گرفت. صالح نیا که می توان او را بنیانگذار ملوان دانست، در سال ۵۲ خودش سکان هدایت تیم ملوان را بر عهده گرفت و تا سال ۷۷ یکسره هدایت این تیم را بر عهده داشت. آخرین ثمره حضور او صعود ملوان به لیگ برتر بود. در ۳۱ سال اخیر به جز صالح نیا فقط محمد احمد زاده و نصرت ایراندوست سرمربی ملوان بندر انزلی بوده اند. ملوانی ها تا سال ۷۰ در مسابقات مختلف لیگ کشور همواره بهترین تیم شهرستانی بوده اند.
گفتگو با مربی که آموزگار سه نسل از فوتبالیستهای شهرمان است سفر به تاریخ فوتبال انزلی است ، تاریخی که از بازیهای محلات انزلی شروع می شود و به ملوان نیروی دریایی بندرانزلی ختم می شود.
بهمن صالح نیا ، نامی است که شاگردانش هنوز هنگام نام بردن از او با احترام یادش می کنند.بهمن صالح نیا در ۲۰اسفند ۱۳۱۷ در محله سامانسر به دنیا آمده است، تحصیلات خود را تا قبل از دانشسرا در مدارس پروین ، سنایی و دبیرستان دریابیگی دنبال کرده و با شرکت در مسابقات آموزشگاهی که به صورت المپیاد کشوری برگزار می شد به دانشسرای تربیت بدنی تهران راه می یابد :
” من عضو تیم آموزشگاهی بندر انزلی بودم که مربیگری آن بر عهده جبار صمدی بودتیم ما پس از قهرمانی در استان به عنوان نماینده استان گیلان راهی مسابقات تبریز شد ، مسابقاتی که باعث آشنایی من با مرحوم دهداری کاپیتان مسجد سلیمان و همچنین پذیرفته شدن من در دانشسرا به توصیه مرحوم آزاد سرپرست تیم دانشسرا شد. ”
صالح نیا سالهای ۳۸ ، ۳۹ در حالیکه در دانشسرا مشغول تحصیل بوده همزمان در تمرینات تیم شاهین شرکت می کرده است :
” شاهین آنزمان تحت نظر دکتر برومند تبدیل به مدرسه فوتبالی شده بود که هنوز هم فوتبال ما از ثمرات آن بهره می برد. شعار دکتر برومند در فوتبال هنوز از یاد نرفته است : اول اخلاق دوم تحصیل سوم فوتبال”
صالح نیا بعد از اتمام دانشسرا به انزلی آمد و معلم همکلاسیها وهم مدرسه ایهای سابقش شد. وی بعنوان جوان ترین عضو تیم منتخب انزلی کمک مربی تیم هم بود. آن زمان هم مسابقات بین شهری بخصوص با تیم رشت در میان انزلی چیها از اهمیت خاصی برخوردار بود.
“در محل کنونی آپارتمانهای ارتش در میان پشته، زمین فوتبال بسیار عالی وجود داشت در کنار این زمین دو درخت توت بزرگ بود که از آنها بعنوان رختکن استفاده می کردیم ، چاه آبی هم در آنجا وجود داشت که بعد از بازی با سطل از آن آب می کشیدیم وبا آن دوش می گرفتیم ، توی همین زمین با خیلی از تیمها بازی کردیم ازجمله رشت که در یک بازی با نتیجه ۱۱ بر ۱ آنها را شکست دادیم که هفت گل آن را برادرم جواد به ثمر رساند . ”
بین سالهای ۴۱ تا ۴۸ به طور متناوب بهمن صالح نیا مربی تیم آموزشگاههای انزلی وگیلان وتیم منتخب انزلی وگیلان بوده ، اما سال ۴۸ سال مهمی برای فوتبال انزلی است :
“قهرمانی تیم آموزشگاههای انزلی در بابل و نائب قهرمانی درمشهد همچنین وجود استعدادهای بسیار خوب در انزلی این فکر را در من تقویت کرد که برای تشکیل یک تیم فوتبال دست به کار شوم بنابراین با کمک دوستداران فوتبال در انزلی ، جناب کریم رستگار که آن موقع سروان نیروی دریایی انزلی بودند وهمچنین تیمسار آریانپور فرمانده وقت پایگاه نیروی دریایی انزلی موفق به دریافت پروانه باشگاه شدیم که به اسم تیم نیروی دریایی انزلی و نه” ملوان” به فعالیت بپردازد .
تیم نیروی دریایی اولین مسابقه را با تیم گیو انزلی برگزار می کند که ۲ بر۱ آن بازی را می برد ، در آن تیم غفور جهانی ، نصرت ایراندوست ، سلطانزادی ، بهمن صالح نیا و… بازی می کردند .تیم نیروی دریایی در اولین مسابقات رسمی اش به قهرمانی استان می رسد وبه مرحله اول مسابقات منطقه ای کشوری راه می کند.
“در ساری تیمهای ساری ، قائم شهر ، گارد تهران به مربیگری مرحوم دهداری وچند تیم دیگر حضور داشتند و ما دوم شدیم وبا تیم گارد به مسابقات اهواز اعزام شدیم آن موقع سفرها مثل حالا نبود ، کل تیم را با ۷۲۰۰ تومان سوار اتوبوس ماکروس نیروی دریایی کردیم وباید ده روز را با همین مبلغ سر می کردیم ! شبها زیر سکوهای ورزشگاه اهواز که بعنوان خوابگاه بود می خوابیدیم ! صبحانه را خودمان تهیه می کردیم بهمراه مسئول تدارکاتمان که مرحوم شهنواز بود ، نهار را هم در یک رستوران معمولی اهواز می خوردیم ، نکته جالب شام بود که هر کس فقط می توانست سه سیخ کباب بخورد نه بیشتر ! مسابقات اهواز بود که اسم تیم نیروی دریایی انزلی را در دهانها چرخاند ، تیمی که به نظر مطبوعات آن زمان همانند دینامو مسکو بازی می کرد. ما واقعا سبک بازی آنها را بازی می کردیم استفاده از تمام نقاط زمین و ارسال توپ های بلند وقدرت بدنی فراوان . اما تنها بر اثر یک ضربه کاشته بازی را به جم آبادان واگذار کردیم وسوم شدیم مقامی که با آن نمی شد به جام تخت جمشید راه یافت. ”
تصور اینکه بهمن صالح نیا یک روز در فوتبال گریه کرده باشد برای نسل امروز ما ممکن است عجیب بیاید :
” بعد از بازی همه بازیکنان از ناراحتی گریه می کردند از جمله خود من ! اما سردبیر وقت کیهان ورزشی آقای گیلان پور دستش را بر پشتم گذاشت و مرا دلداری داد ، او گفت : تیم تو در این مسابقات بهترین بازی را انجام داد ، برو و دوباره با تیمت کار کن ؛ شما به مسابقات دسته یک راه پیدا می کنید .”
بعد از اینکه تیم به بندر انزلی برگشت به تیم نیروی دریایی خبر دادند که می تواند در اولین دوره جام تخت جمشید شرکت کند پس حالا باید برای تیم اسم انتخاب می شد :
” ما سه اسم آرتمیس ، ملوان ، بایندر را پیشنهاد دادیم که ملوان انتخاب شد .”
ملوانی که بعد از ورودش به جام تخت جمشید همواره روند رو به رشدی را داشت ، سه دوره بهترین تیم شهرستانی شد ویک دوره قهرمان جام حذفی ، بازیکنان زیادی در سطح بالا به فوتبال کشور و تیم ملی معرفی کرد وبهمن صالح نیا بعنوان مربی به تیم ملی راه یافت :
” به ما گفتند فرانک اوفارل بهمراه اسکینر آمده اند تا تمرین ملوان را ببینند، توی تمرین غفور خیلی آماده بود وتقریبا هر توپی را که گوش ها وبخصوص جاوید جهانگیری برایش فرستادند وارد دروازه کرد ، بعد از تمرین آن روز غفور جهانی وعزیز اسپندار وجاوید جهانگیری به تیم ملی دعوت شدند ومن هم همکار اوفارل در تیم ملی شدم . ”
در تنها جام حذفی که قبل از انقلاب برگزار و نصیب ملوان شد ، بهمن صالح نیا قهرمانی را پیش بینی کرده بود :
” وقتی ما در خرمشهر برنده شدیم خبرنگاری از من پرسید که بنظر شما قهرمان این دوره کیست ؟ ومن در جواب او گفتم : این جام ماست پس … ”
ملوان در فینال جام حذفی آن سال تراکتور سازی را از پیش روی برداشت وقهرمان ایران شد .
اما ششمین دوره جام تخت جمشید بدلیل وقوع انقلاب نیمه تمام ماند. در این سالها ملوان هم چنان تمرین می کرد و در مسابقاتی که در شهرستانهای دیگر انجام می شد شرکت می کرد.
چند سالی هم بهمن خان از ملوان دور بود :
“بعد از انقلاب از طرف بعضی افراد که برایشان سوء تفاهم شده بود برخورد بدی با من شد. نامه آیت اله پیشوایی امام جمعه وقت مبنی بر برائت بنده از مسائل یاد شده صادر شد . اما من با دلخوری از ملوان کناره گیری کردم و با کنارگیری من از ملوان این باشگاه زیر نظر جهانی ، ایراندوست و بقیه به کار خود ادامه می داد و در این میان چند بار با من تماس گرفته شد راجع به بازگشتم به ملوان از جمله آقای فاضل خلیلی ریس وقت هیات فوتبال انزلی ”
بعد از صحبتهای زیادی که بازیکنان ملوان بخصوص غفور جهانی با بهمن صالح نیا داشتند او سرانجام به فوتبال باز می گردد :
” در جلسه اول بعد از بر گشتنم تمام صحبتم مبنی بر حفظ محیط ورزشی باشگاه ودور نگاه داشتن آن از جریانات سیاسی بود که آن موقع در جامعه ما وجود داشت ”
بعد از سال ۶۰ بعضی از بازیکنان ملوان دیگر به سن بازنشستگی رسیده بودند. تاریخ تحول برای ملوان فرارسیده بود :
“غفور کاپیتان ملوان نبود اما بهترین بازیکن ملوان بود آن موقع تصمیم داشت در بازار به کار بپردازد که برای همین مغازه ای روبروی اداره برق گرفته بود وتصمیم داشت فوتبال را بعنوان بازیکن کنار بگذارد تا اینکه شنیدیم تیمی تشکیل داده است . اما غفور تنها نرفت با ترک غفور چند نفر دیگر از جمله محمود پیشگاه هادیان ، رضا ویشگاهی ، قاسم سلطانزادی، رمضان احمد پور و نصرت ایراندوست هر کدام بعللی ملوان را ترک کردند خروجی که باعث ورود پورغلامی والیبالیست واحمد زاده بسکتبالیست و سیروس قایقران و رسول یکتا به ملوان شد ”
پشتوانه قوی ملوان از جوانانش موجب تشکیل تیمی گردید که اولین جام حذفی بعد از انقلاب ملوان را بهمراه داشت :
” آن سال سیروس به فوتبال ایران معرفی شد با گل معروفش به خیبر خرم آباد در فینالی که در تهران برگزار می شد و ما بازی را دو بر صفر پیروز شدیم سال بعد نیز بعنوان نماینده ایران در آسیا شرکت کردیم، مرحله اول را در سریلانکا قهرمان شدیم وبه مرحله دوم راه پیدا کردیم اما بدلیل اینکه آن سال سال اوج پناهندگی ورزشکاران به خارج از کشور بود بعلت عدم هماهنگی فدراسیون ما نتوانستیم به عربستان برویم وازراهیابی به دور بعد محروم شدیم ”
از این سال تا سال ۷۳ ملوان قوی ترین تیم شهرستانی بود که همواره بین ۳ تیم اول کشور قرار داشت. ده سالی که در آن قویترین تیم شهرستانی در لیگ یک پای ثابت فینال جام حذفی بود
” تلخترین شکست تمام زندگی ام بازی بر گشت فینال جام حذفی در اهواز است ، باختی که باعث شد بعد از آن هیچ وقت نظارت بر تهیه غذا وآب بازیکنان را فراموش نکنم بعقیده من قبل از گل دقایق اول بازی که شیرازه کار ما را به هم ریخت عوامل بیرونی باخت ما رقم زده بودند.”
بهمن صالح نیا استاد بازی های حذفی یک بار نیز در فینالی که رفت وبر گشت آن در تهران بر گزار می شد قهرمانی را به پرسپولیس واگذار کرد اما قهرمانی در استادیوم آزادی چند سال بعد در مقابل استقلال تهران بدست می آید :
“سیروس از قطر به ملوان برگشت و ملوان با ترکیب حبیبی ، احمد زاده ، قدیر بحری ، پور غلامی ، عزت الهی ، قنبر نژاد ، پرورشخواه ، صنوبری ترکیب کاملی بود با وجود باخت دو بر یک در آزادی مقابل پرسپولیس در انزلی دو گل بیاد ماندنی سیروس به فینال رسیدیم و با وجود اینکه بازی فینال بصورت رفت وبرگشت نبود ویک بازی در تهران بر گزای می شد بازی را در ضربات پنالتی بردیم ، می دانید که دروازبان استقلال عابدزاده بود که در آن زمان گل زدن به او بخصوص در ضربات پنالتی کار بسیار سختی بود . ”
بهمن صالح نیا که بعد از انقلاب بعنوان مربی به مرحوم دهداری دوست قدیمی اش کمک می کند در سال ۷۲ مربیگری تیم ملی جوانان ایران را بر عهده می گیرد :
” مایلی کهن ،جهانپور و احمد زاده را به شهرستانهای مختلف فرستادم تا بازیهای کشوری را زیر نظر بگیرند و از این میان تیم خوبی انتخاب کردیم تیمی که در عربستان بازیهای بسیار خوبی از خود به نمایش گذاشت و بازیکنانی نظیر رودباریان ، کاویانپور ، مجیدی ، مححمدیانی ، فریس در آن بازی می کردند این تیم در کره جنوبی از بی تجربگی بازیکنان ، نبود بازی تدارکاتی برای تیم وبد شانسی حذف شد . ”
از سال ۷۳ به بعد با ورود پول به فوتبال و کوچ بازیکنان به تیمهای متمول باشگاههای سازنده متحمل ضررهای بسیاری شدند. تیمهایی که به راحتی دسترنجشان مورد سوء استفاده تیمهای متمول قرار می گرفت ، ملوانی که دوران طلایی را سپری کرده بود به تیمی تبدیل شد که برای ماندن در دسته یک تلاش کند.
قهرمانی ملوان در جام حذفی شروع اتفاقات بزرگی در فوتبال ایران بود ،بعد از آن قهرمانی ، در ایران تیمی تاسیس شد که برای اولین بار در ایران پول را به طور رسمی وارد چرخه فوتبال ایران کرد ، کشاورز که از طرف وزارت خانه کشاورزی حمایت مالی می شد در آن سال توانست بزر گترین ستاره های فوتبال ایران از جمله قایقران زرینچه و محمدخانی را به خدمت بگیرد .
اما در سالهای قبل تر مثلا در دهه شصت نیز ملوان به راحتی اداره نمی شد همان زمان هم ملوان به کمک همه فوتبال دوستان انزلی سرپا می ماند اما از این سال به بعد هزینه ها سال به سال سنگین تر شدند ، دیگر کمتر بازیکنی به خاطر عشق به فوتبال و رنگ خاصی در یک تیم به بازی می پرداخت.سال بعد از قهرمانی ،ملوان نماینده ایران در بازی های قهرمانی آسیا بود ،در طی دو بازی در انزلی و امان ملوان حذف شد.اما سال بعد اتفاقی که نباید می افتاد افتاد ،ملوان که در نیم فصل اول صالح نیا را به علت اینکه به عنوان سرمربی تیم ملی جوانان مشغول بود در اختیار نداشت ، با وجود اینکه در نیم فصل دوم امتیازهای خوبی کسب کرد نتوانست در دسته اول باقی بماند.
” ملوان در سال قبل هم همین وضعیت را داشت اما به لحاظ آنکه تیم بانک ملی که از لیگ دو بالا آمده بود از حضور در دسته اول صرفه نظر کرده بود ،ملوان را در دسته اول ابقا کردند ،اما این فصل هم مشکلات خود را با خود داشت در واقع مشکلات کمر شکن مالی و عدم برآورده شدن تعهدات مالی از سوی باشگاه و همچنین نماینده وقت سبب شد که در بازی آخر که در مقابل پرسپولیس و در ورزشگاه آزادی انجام می شد من تیم را همراهی نکنم .”
سقوط ملوان به دسته پایین تر با جداشدن صالح نیا از ملوان همراه شد او برای اولین بار بعد از سالها مربی گری در ملوان ،هدایت تیمی غیر از ملوان را در عرصه باشگاهی به عهده گرفت،تیمی به نام مس کرمان.
“در آنجا محمد احمدزاده را به عنوان مربی به همراه داشتم و از چند فوتبالیست انزلی چی هم استفاده می کردم البته آنجا دیگر مثل ملوان کمبود مالی نبود تا مثلا در پرداخت دستمزد دچار مشکل شویم ،مشکلی که در آخرین سال های حضور در ملوان همیشه با آن دست به گریبان بودیم ، حتی در پرداخت دستمزد بازیکنان هم با مشکل مواجه می شدیم ، بازیکنانی مثل رودباریان و یا رضا جباری که به عنوان سرباز برای ملوان بازی می کردند .اما عوامل دیگری از قبیل عدم هماهنگی بین بازیکنان بومی و غیر بومی باعث شد که بعد از هفت ماه از حضور در آن تیم کناره گیری کرده و راهی آلمان شوم.”
بهمن صالح نیا بعد از چند ماه به ایران بازگشت و در طی اتفاقاتی به سرمربی گری چوکا رسید.
“چوکا در مرحله نهایی دسته دو قرار داشت و بازی اول را نیز واگذار کرده بود تیمی که به مربی گری امیر حاج رضایی نتایج خوبی کسب کرده بو د تا اینکه یک روز آقای مصطفوی رییس فدراسیون خبر دادند که می خواهند مرا ببینند در این بین کناره گیری آقای حاج رضایی به دلیل مشکلاتی که در خانواده برایش پیش آمده بود نیز اتفاق افتاد این بود که به توصیه آقای افتخاری ونیز اصرار فراوان آقای مصطفوی مربیگری در چوکا را قبول کردم”
صالح نیا در چوکا تیم قدرتمتدی ساخت ،تیمی که به مدت یک سال از هیج تیمی در خانه شکست نخورد.
“در سال اول ورزشگاه تالش به قلعه عقاب ها معروف شد و در آنجا از هیچ تیمی شکست نخوردیم و اما در سال دوم به دلیل اختلافاتی که در بین مسئولان تیم و هم چنین نماینده وقت تالش وجود داشت تیم نتیجه لازم را نگرفت و به دسته پایین تر سقوط کرد .”
صالح نیا بعد از آن به مدت یک سال ونیم هدایت هیچ تیمی را به عهده ونگرفت و بعد از آن راهی آلمان شد:
” آلمان برای من جایی است که می توانم در آن طور دیگری به فوتبال نگاه کنم ، آنجا سر تمرین تیم های مختلفی می روم مثلا در تمرینهای باشگاه وردربرمن حاضر می شوم و سر موضوعات مختلفی با سرمربی این تیم که مربی جوان و با دانشی است به گفتگو و بحث می نشینیم. ”
بعد از بازگشت از آلمان بهمن صالح نیا هدایت ملوان را به عهده گرفت ، کاری که به گفته او از روی شناخت کافی و صفا با داوری ها و معلوماتی که از قبل از ملوان سراغ داشت انجام شد…
منبع: ملوان کلاب.نت
به نام خدا
با سلام و خسته نباشید. مطلب داغ وقابل عرضی چندان
نداشتم فقط اگر امکان هست ایمیل یا تلفن همراه استاد
بهمن صالح نیا را برایم میل نمایید.
از همکاری تان نهایت سپاس رادارم.
شاد و سربلند باشید