تصاویری از آقا برزگ سمیع(۱۳۵۵-۱۲۸۰) کدخدای وقت انارکول به همراه پسرانش:
ناصر سمیع-زنده یاد معین سمیع- هدایت سمیع- تاریخ عکس:۱۳۴۶
این خاندان از «حاج سمیع» نام گرفته است. « حاج سمیع » فــرزند محمد حسین، بازرگان معتبر مقیم تبریز بود. او در عهد سلطنت نادرشاه افشار از طرف پدر مأمور تمشیت امور بازرگانی در گیلان شد و به شهر رشت که مرکز ایالت بود، عزیمت کرده و مقیم شد و در کار تجارت پایه و مایه عظیم یافت، به گونه ای که محسود کسان شد و زبان سعایت در حق او گشودند تا جایی که عادل شاه برادر نادرشاه او را مغضوباً به خراسان احضار کرد و میل بر چشمش کشید و از دو چشم کورش کرد. پس از گذشت زمانی شاه با وی بر سر مرحمت آمد و او را اکرام و اشفاق به گیلان باز گرداند. حاج سمیع در قزوین دختری از طایفه ی ضرابی ها را به حباله ی نکاح در آورد که از او هشت فرزند ذکور و چهار دختر یافت که عموماً در رشت به دنیا آمدند. نام پسران: ۱ـ محمد حسین ۲ـ حاج میرزا محمد ۳ـ حاجی میرزا مهدی ۴ـ حاجی میرزا باقر ۵ـ حاجی میرزاحسن ۶ـ حاجی میرزامحمدعلی معروف به حاجی میرزاجانی ۷ـ حاج میرزا رفیع ۸ـ میرزا موسی نایب که کهتر برادران بود. بزرگترین برادر میرزا محمدحسین هم نام جد خویش بود که وی را میرزاآقابابا نیز می خواندند.
حاج میرزاسمیع برحسب معمول زمان که مقرر بود هر یک از بزرگان گیلان فرزندی از فرزندان خود را به خدمت امیرهدایت خان فـومنی بگمـارند، میرزا محمدحسین را نامزد خدمتگزاری کرد که وی را علی الرسم با اسلحه به حضور برده و معرفی کردند. آقامیرزابابا عریضه ای به حضور امیر عرضه داشت که وی را به خدمت دیگری بگمارد، زیرا که به فن جنگ آشنا نیست. به شرح نامه ی «حسین سمیعی» (ادیب السلطنه) که به خط وی باقی مانده و پس از گراور چاپ شده است، آقـامیرزابابا ابیاتی از سیدجـلال عضـد وزیرزاده امیر مبارزالدین محمد مظفر درعریضه خود گنجانده، بدین مضمون:
امیرهدایت خان که مردی ادب دوست بود، او را از جرگه ی تفنگچیان خارج کرد و در سلک خدام مخصوص خلوت خویش درآورد که تا پایان دوره ی امارت در خدمت آن امیر به سر برد و پس از قتل وی دستگـیر شد که به حضـور آغامحمدخان پادشاه قاجار بردند. بدواً مورد عتاب قرار گرفت و بعداً عنایت شد که به فرمان پادشاه به خدمت سلیمان خان اعتضادالدوله که مأمور گیلان شده بود، مشغول شد.
از او و سایر فرزندان حاج سمیع، فرزندان زیادی به جای ماندند که بعضاً در دستگاههای دولتی به مقامات عالیه نایل شدند و برخی نیز در زمره ی مالکان بزرگ درآمدند و عموماً نام خانوادگی سمیعی را انتخاب کردند و بعضی از شاخه های آن خانواده نام یا شهرت پدر را نیز بر کلمه ی سمیعی افزوده اند، مانند: نبیل سمیعی، رییس سمیعی، مستوفی سمیعی، رحمت سمیعی، نجد سمیعی، ساعد سمیعی، اسدی سمیع، حمید سمیعی، ادیب سمیعی، میراب سمیعی، ابتهاج سمیعی، نصیر سمیعی و غیره. از متمکنین این خانواده مسجد و مدرسه و موقوفاتی به جا ماند با نام حاج سمیع یا حاج میرزابابا که عواید آن به مصرف تعزیه داری و کمک به طلاب یا اموری که از نظر واقفانش خیر بوده، می رسیده است. از این خاندان افراد زیادی مدارج عالی علمی را پیموده اند؛ دکتر حسـن سمیعی (۱۳۳۱ ـ ۱۲۸۱ شـمسـی)، حسن خان سمیعی متخلص به سام (وفات ۱۳۳۸ شمسی)، حسین سمیعی (ادیب السلطنه) متخلص به عطا (۱۳۳۲ـ۱۲۵۴ شمسی)، عنایت الله سمیعی (۱۳۱۶ـ۱۲۷۰شمسی)، پروفسور مجید سمیعی که معروفترین آنها در زمان حاضر است، از این خاندان سرشناس هستند.
بخش رحمت آباد: جایی که روستای انارکول در آن قرار گرفته: در ساحل راست سفیدرود مقابل رودبار و پای کوه درفک قرار گرفته وسرزمینی است که نیمی ازآن دشت ونیمی دیگر کوهستان است و ازشمال به سفیدرود وسیاهکل و از مشرق به کوه درفک و دیلمان و ازجنوب به عمارلو و از مغرب به سفیدرود محدود می شود.طولش ازشمال به جنوب ۵۴کیلومتر وعرضش از مشرق به مغرب ۱۷ کیلومتر است. در آن زمان رحمت آباد تحت تسلط امیران انوزوند قرار داشت. امیرنشین مستقلی به شمارمی رفت. بعدها از رودبار جدا شد.گاهی ضمیمه لاهیجان وزمانی جز دیلمان بود تا اینکه در قرن اخیر تحت اداره یکی از افراد خانواده حاجی سمیع قرار گرفت.این طایفه فعلا در رشت سکونت دارند ودراین ناحیه به عنوان نایب الحکومه معرفی گردیده اند.
Az koosheshhaaye shoma besyaar sepas gozaram
ممنون 🙂