نویسندگان
تبلیغات
کد HTML تبلیغ
WELCOME

 

مقدمه:
یاد پیشینیان دیاران سرسبز گیلان و دیلمستان، جاودانه گرمی بخش جان آیندگان ما باد که در تنگناهای گشت و گذار روزگاران ، دشواری های زندگی را با بردباری آسان می کردند. می کاشتند و می پروریدند و می خوردند و برای دگر روز نیز می گذاشتند! سفره شان با نعمت های دست پرورد صفا داشت. نانشان گرم و آبشان گوارا بود. زندگی به آئین داشتند و به برگزاری آئین های دل انگیز دیرین نیز احترام می گذاشتند. جکتاجی ، ۱۳۶۶ ، ۱۵
باورها بازمانده عقاید مبنی بر نحوه اندیشه و جریان های فکری و مذاهب ادوار کهن هستند که خود را با شرایط زمان های بعد تطبیق داده و با تلطیف و تغییر و تحول، به زمان حال رسیده اند.
باورها در واقع مبتنی بر شناخت و بینش انسان از مجموعه جهان و آفرینش و ماوراء طبیعت هستند و به تناسب این شناخت و بینش و به عبارت دیگر به تناسب جهان بینی انسان ، در هر مکان و زمان تفاوت هایی دارند.
در سرزمین گیلان باورهای بیخته در غربال هزاره های زمان ، که هنوز رگ و اندیشه های کهن را در خود دارند ، در کنار اعتقادات ادوار بعدی تا امروز استمرار یافته اند و در موارد بسیار این تلفیق کهنه و نو ، بسی جاندار شده است. کهنه هایی که توانسته اند خود را با نو همساز کنند و در جریان زنده حیات تا به امروز پیش بیایند جلوه های زیبایی از جریان اندیشه گردیده اند ، تار و پود فرهنگ مردم را جان بخشیده و شیرینی و لطفی دلچسب داده اند.
در جهان باورها رابطه انسان با محیط خود ، شکلی خاص پیدا می کند. سنگ ، کوه ، آب ، گیاه ، زمین ، آسمان و همه آنچه در پهنه هستی است جان می گیرد و با انسان به سخن در می آید، انسان و همه این پدیده ها به هم خشم می گیرند ، نفرین می کنند، شادی می بخشند ، نه در کلام که در واقع و به یک کلام ، با هم زندگی می کنند. کوچه پس کوچه ها ، فراز و نشیب خانه های بزرگ و کوچک بناهای آجری ، خشتی ، سنگی ، گلی و چوبی یادواره های مردمانی هستند که در روزگار پیشین می زیستند و شعور و تفکری بس عمیق را در هر گوشه ای از این بناها به نمایش گذارده اند.
شعور و تفکری که حکایت از آفرینشی کامل دارد و حتی اگر کسی احساس زیباشناسی کمی داشته باشد باز هم نمی تواند دقت نظر اسلاف خود را که چگونه بین نیازهای زندگی و عوامل و شرایط طبیعی و اجتماعی پیوند برقرار کرده اند ، انکار کند.
برای جامعه ما بسیار آموزنده است که دریابد چگونه اجداد و نیاکانش از همه شرایط عوامل طبیعی ، اجتماعی و اقتصادی و محیطی با آگاهی کامل استفاده می کردند تا خانه و مسکنی “درخور” بسازند و هر روزه دور از غوغاو تلاش برای زنده ماندن و زندگی کردنبه استراحت بپردازند.
امروزه مدرنیزاسیون در تمامی ابعاد و جنبه های زندگی فردی و اجتماعی تاثیرات بسیار زیادی بر جای گذارده است.

نظری بر آداب و رسوم و باورها:
در خصوص آداب و رسوم و باورها ، با توجه به اطلاعات جمع آوری شده و تجربیاتی که در میدان تحقیق به دست آمد به شرح زیر طبقه بندی شد:
* ایام                *تولد                *مرگ               *حیوانات
*مناسبات اجتماعی شامل مسافرت ، عروسی
*بازی های محلی              *خوراک                         *پوشاک
*کشاورزی                     *ادبیات (ترانه ، نجوا ، لالایی ، شعر)

*ایام:
در مورد ایام هفته اعتقاد بر این است که روزهای پنج شنبه و سه شنبه در کشاورزی برای پاشیدن بذر در زمین مناسب است چون در این دو روز اگر بذر بپاشند خیر و برکت آن زیاد می شود ولی در روزهای شنبه و چهارشنبه بر این باورند که نباید در زمین بذر پاشید چون خیر و برکت آن کم می شود.
در باره سفر هم در روزهای شنبه و چهارشنبه به مسافرت نمی روند چون معتقدند اگر در این دو روز به مسافرت بروند عاقبت خوبی ندارد و به قول معروف خیر پیش نمی آید.
برای بیرون بردن گوسفندان به ییلاق نیز روز پنج شنبه را انتخاب می کنند.
روزهای تاسوعا، عاشورا و ۲۸ صفر کار حرام است و کسی در این روزها کارهای ساختمانی یا کشاورزی انجام نمی دهد به ویژه اگر همراه با گرفتن مزد باشد.
در مورد روز سیزده بدر ( ۱۳ فروردین) چون این روز را نحس می دانند فقط برای تفریح بیرون می روند.
در اولین روز جمعه ماه رجب به خاطر شادی روح اموات ، خوراکی تقسیم می کنند که به رقایب Roghayeb معروف است.
در خصوص امامزاده چلچراغ ، در شبهایی که هلال ماه کامل می شود (۱۳ و ۱۴ هر ماه) امامزاده پرنورتر و پررنگ تر می شود و برخی راویان و ریش سفیدان نقل می کردند که این امر قابل مشاهده است.
روز چهارشنبه آخر سال (چهارشنبه سوری) را نحس می دانند و بر این باور هستند که اگر در این روز موها را کوتاه کنند دیگر رشد نمی کند ( برخی راویان ضمن نقل این مطلب صحت آن را تجربه کرده بودند)
در شب یلدا نیز این باور وجود دارد که افراد باید در منزل خود بمانند و در آن شب به جای دیگر نروند چون برکت از خانه می رود.
قبل از تحویل سال نو ، بر این باور هستند که یک ساعت قبل از تحویل سال نو هر کاری را که انجام بدهی تا پایان سال همان کار ادامه پیدا می کند ( خیر یا شر بودن عمل) برای اینکه سفره خانواده در طول سال رنگین و پربرکت باشد در روز اول عید باید بهترین غذاها را در سفره صرف کرد.
در مراسم ختنه سوران، معمولا پسربچه را در غروب روزهای چهارشنبه یا پنج شنبه ختنه می کنند و در روزهای شنبه و سه شنبه این کار را انجام نمی دهند چون معتقدند در این روزها به اصطلاح محلی خوبیت ندارد یعنی زخم دیرتر خوب می شود و در نهایت شگون نداردو بدبیاری به همراه دارد.
وقتی که خانم های خانه دار می خواهند مرغی را روی تخم مرغ بخوابانند تا جوجه شود این عمل در روزهای شنبه و سه شنبه نباید انجام شود و از طرفی توسط یکی از بزرگترها که اصطلاحا دستش سوک ( Sevek) یا سبک است انجام می گیرد.
از روز سیزده فروردین کلیه چاک (Chak )هایی ( قطعه های مرتع و زمین) که از زمان بریدن علف سال قبل برای عبور و مرور و چرا آزاد بوده قدغن و ممنوع می شود که به آن قرق ( Ghorogh)می گویند.

*تولد نوزاد
در قدیم که مامای محلی وجود داشت وضع حمل و تولد نوزاد در منزل انجام می گرفت . با متولد شدن نوزاد ، به همدیگر ” مبارک باد” می گفتند ، جشن می گیرند البته در صورتی که وضعیت اقتصادی خانواده خوب باشد.
بعد از گذشت ۱۰ روز از تولد نوزاد، اقوام و فامیل و نزدیکان را دعوت می کردندبرای صرف ناهار و شیرینی و مادر و نوزاد را مادر بزرگ و خاله نوزاد به حمام می برند که به آن ده شانی ( Dahshani) می گویند.
در این مراسم معمولا هدایا یا کادوهایی نیز می آوردند که معمولا پول یا کش پیرهن( Kashpirhan) یعنی تکه پارچه پیراهنی بود .
در چهلمین روز نیز اقوام و فامیل دور هم جمع می شوند که مجددا مادر و نوزاد را به حمام می برند و به آن چله شانی ( Chelleshani)می گویند.
در خصوص انتخاب نام نوزاد ، معمولا نام نوزاد پسر را پدر تعیین می کند و معمولا نام پدر بزرگش را انتخاب می کنند اما نامگذاری برای نوزاد دختر بر عهده مادر است.

*عید نوروز:
چند روز مانده به فرا رسیدن عید نوروز افراد خاصی بودند که در کوچه ها دور می زدند و به درب منازل می آمدند و شعر و دعا می خواندند که هر خانواده نیز به آنان آرد ، گندم و پول می دادند که به آن نوروزی خوان ( Nouroozikhan)می گویند. این افراد به دو سبک شعر می خواندند:
امام اولین آمد به میدان                               ملائک بر سرش می خواند قرآن
امام دومین نامش حسن(ع) بود                    حسن (ع) گلدسته باغ چمن بود.
 و همین طور تا ۱۲ امام معصوم ادامه می دادند.
عده دیگری هم به این سبک می خواندند:
باد بهارون آمده    گل در گلستون آمده          مژده دهید برشاخ گل          نوروز سلطان آمده
مشتی ننه ی باخدا  الهی بری کرببلا                بیاری تو مهر و خرما          ما بیاییم مبارک با
خواننده هایی که به سبک اول یا مذهبی می خواندند معمولا دارای وجهه مذهبی و از نظر راویان دارای تقوای بیشتر بودند ولی خواننده های کوچه بازاری از روش دوم استفاده می کردند.
بعد از خواندن شعر ، فرد خواننده منتظر می ماند اگر هدیه می دادند که می گرفت و گرنه به راهش ادامه می داد و می رفت. باور عمومی بر این بود که این هدیه ، نوعی صدقه و برای رفع قضا و بلا است.
در شب عید سال نو، گروهی از جوان ها جمع می شدند و در می زدند صاحبخانه درب یا دریچه ای که رو به کوچه باز می شد را باز می کرد و بعد از سلام وعلیک و عید مبارکی و خوش آمدگویی ، به یک نفر از آنها به نیابت بقیه چیزی به عنوان کادو شامل دو ریال پول یا یک تخم مرغ می دادند نفری که هدایا را می گرفت بین بقیه تقسیم می کرد.
باور این بود که اولین نفری که بعد از تحویل سال در می زند یا وارد می شود اگر در آن سال خیر و برکت برای صاحبخانه به همراه داشت نشانگر خوبی قدم و خوش قدمی شخص است ولی اگر در آن سال مشکلات و مصیبتی وارد می شد نشانگر بدقدمی او بود.
اگر سال پرخیر و برکتی بود برای سال آینده نیز دنبال او می فرستادند و می گفتند شما برای تحویل سال به منزل ما بیایید. به فرد خوش قدم ، خوش پاقدم (Khoshpaghodom ) و به فرد بدقدم ، بدپا قدم می گفتند.
این باور را افراد قدیمی و مسن خیلی قبول داشتند ولی در چند سال اخیر اجرای آن کمتر مشاهده شده بود.

*ازدواج (عروسی)

– خواستگاری
برای خواستگاری یکی از بزرگان خانواده داماد به خانه دختر می رود و بعد از اظهار مطلب و فرصت چند روزه و در نهایت گرفتنجواب مثبت و موافق آنها ، مرحله اول که نشان گذاری( Neshangozari)است آغاز می شود.چند روز بعد یک دستمال ابریشمی قرمز ، یک پیراهن یا شلوار سنتی ، یک انگشتر نقره و مقداری شیرینی و شکلات و نان برنجی و کشمش و نخود (نخودچی) را در یک سینی بزرگ که در اصطلاح محلی به آن مجمع (Majmaa ) یا طبخ (Tabakh ) می گفتند گذاشته و مادر یا خواهر داماد یا یکی از کسانی که به داماد خیلی علاقه داشت حمل کرده و به خانه عروس می بردند. در این مرحله داماد آنها را همراهی نمی کرد و در خانه می ماند.
– شیرانی خوری( Shiranikhori)
چند نفر از بزرگان و فامیل را جمع می کردند یعنی عروس فامیل های مربوط را در منزل خودشان و داماد هم همین طور ، بعد به منزل عروس می رفتند. بعد از شام ابتدا درم (Dorm ) یا درمیه ( Dormiya) یا شیربهاء را معین می کردند که در قدیم معمولا ۵۰۰ تا ۵۰۰۰ تومان بود که از طرف خانواده داماد تحویل خانواده عروس داده می شد تا با آن فرش ، صندوق چوبی و … بخرند.
معمولا مهریه در قدیم ۵ یا ۱۰ تومان بود ولی امروزه از مرز ۳ یا ۴ میلیون تومان هم فراتر می رود. بعد از اتمام مسئله ، کاغذی معروف به خط رفت ( Khateraft)می نوشتند که در آن مهریه ، شیربهاء و … تعیین می شد و معتمدین هم آن را امضاء می کردند و پس از فرستادن صلوات می گفتند قرارداد تمان به ( ) یعنی قرارداد تمام شد . پس از آن کله قندی که قبلا دور آن پارچه پیچیده شده یا کادوپیچی شده بود را یکی از ریش سفیدها می شکستند و تکه کوچکی از قند را به داماد می دهند و هدیه می گیرند. این هدیه معمولا شامل پیراهن ، حوله بزرگ یا پول است.
شکستن کله قند که به عنوان پایان نوشتن قرارداد ازدواج و از طرفی شروع این وصلت با قند و شیرینی است به این باور که زوجین دارای زندگی شیرینی باشند. این رسم به همراه باورهای مربوط از قدیم رایج بوده و امروزه نیز اجرا می شود.
– حنابندان
بطور مختصر ، در هنگام حنابندان یک زن دعا می خواند دعایی که در مورد حنابندان و گل چیدن است البته این شعرها آمیخته ای از ادبیات ، عشق و مذهب است. بعد از پایان دعا همه دست می زنند و شادی می کنند و حنا بندان شروع می شود.
در هنگام حنا گذاشتن ، هر کدام از عروس و داماد دست راست خود را روی سر می گذارند و یک نفر مرد در دست چپ داماد و زنی هم در دست چپ عروس حنا می گذارد. در مرحله بعد روی اسکناسی حنا می گذارند بعد آن پول را مچاله کرده و بین حاضرین پرت می کنند که معمولا فردی که آن را برمی دارد به عنوان یادگار در آلبوم نگه می دارد.سپس عروس و داماد هر کدام دست دیگری را با دستمال یا دستمال کاغذی پاک کرده و شمع ها را فوت می کنند تا خاموش شود.
بعد از آن عروس سینی حنا را در بین حاضرین می گرداند و داماد هم شیرینی را. هر کسی که حنا بردارد معمولا در عوض آن هدیه ای می گذارد که به آن حناپولی (Hanapouli ) می گویند.
فردای آن شب داماد با دسته گل به منزل عروس می رود.
– عروسی
در مراسم عروسی و انتقال عروس به خانه بخت ، باورها و رسوم خاصی وجود دارد از جمله :
نارنج(Narenj)
یک سینی شامل دو عدد سیب ، دو عدد پرتقال ، دو عدد انار و یک تکه کوچک قند یا شیرینی است که داماد در هنگام انتقال عروس ، با فاصله آنها را پرتاب نموده و از روی سر عروس عبور می دهد. مقصود آنها از این عمل و باوری که وجود دارد این است که انشاءالله عروس خانم روزی رسان باشد و البته سکه هم روی سر عروس می پاشند که منظور طلب سلامتی  و نوعی صدقه برای رفع بلا و حفظ سلامتی زوجین در زندگی مشترک است و اینکه زندگی همراه با سلامتی و شیرینی داشته باشند.
این رسم شور و حال عجیبی به مراسم عروسی می دهد زیرا عده زیادی از حاضرین به ویژه جوانان سعی می کنند میوه های پرتاب شده را بگیرند چون باور دارند که میوه ها باعث خیر و برکت زندگی آنها می شود.
بعد از ورود عروس به منزل داماد ، یک پسربچه را بغل عروس می دهند که عروس نیز انعامی به او می دهد. باورشان بر این است که با این عمل انشاءالله عروس بچه دار شود و اولین فرزندشان هم پسر باشد. برخی راویان چندین مورد را نقل می کردند که با اجرای این رسم علاوه بر اینکه عروس بچه دار شده و عقیم نشده بلکه فرزند اولشان هم پسر بوده است.
چای دورنگ
نوعی چای در این مراسم تهیه می کنند که دو رنگ است یعنی قسمت بالا سفید و قسمت پایین قهوه ای رنگ (رنگ چای) است.فردی که چای را تهیه و تقسیم می کند ابتدا به عروس و داماد تعارف می کند و آنها هر کدام یک استکان از چای را برداشته و انعامی به وی می دهند و همین طور کسانی که از این چای می نوشند معمولا انعام می دهند.
باور براین است که زندگی مشترک است و هر کدام نصفی از این زندگی را تشکیل می دهندو زندگی متعلق به هر دو نفر آنها است چون بعد با قاشق چای را به هم زده و مخلوط می کنندکه عملا نشانگر زندگی مشترک است.امیدوارند که زندگی مشترک را با شیرینی شروع می کنند تا در آینده نیز زندگی خوب و شیرینی داشته باشند و شیرین کام باشند.
برخی باورهای دیگر در مورد ازدواج:
– اگر کسی در هنگام عقد( لحظه قرائت خطبه عقد) قیچی بزند آن وصلت به هم می خورد چون با قیچی زدن رشته خوشبختی آنها پاره خواهد شد و به همین دلیل معمولا مراسم خواندن خطبه و عقد در دفترخانه ازدواج یا در مکان خلوت برگزار می کنند.
– در کفش راست عروس و داماد شکر یا خاک قند می ریزندچون معتقدند با این عمل خوشبخت و شیرین کام می شوند و اینکه زندگی شیرینی را شروع کرده و ادامه دهند.
– در هنگام انتقال عروس به منزل داماد ، دو عدد تخم مرغ در بیرون درب می گذارند تا همراه با بیرون آمدن عروس و داماد تخم مرغ ها بشکند. معتقدند با این کار چشم افراد حسود و بدبین می ترکد یعنی به نوعی محفوظ ماندن از چشم زخم .

* مرگ
وقتی فردی از خانواده ای فوت می کرد ضمن مهیا کردن وسایل و لوازم کفن و دفن متوفی ، برخی باورها و آداب و رسوم نیز وجود داشت که از قدیم اجرا می شود .
-وقتی فردی از خانواده ای فوت می کند بقیه اهالی محل در کارهای کشاورزی ، دامداری و به ویژه جمع آوری محصولبه صاحب عزا و سایر بازماندگان کمک می کردند.
-در قدیم وقتی فردی فوت می کرد در هر ساعتی از شبانه روز حتی نیمه های شب ، همان وقت او را دفن می کردند و در این کار درنگ نمی کردند. دو دلیل برای تسریع در دفن متوفی نقل می کنند:
 -۱استناد به فتوای مرحوم آیت الله العظمی بروجردی
-۲احتمال بو گرفتگی و فساد جنازه را می دادند.
امروزه این رسم تاحدودی تغییر یافته است و اگر کسی تا قبل مغرب فوت کند او را دفن می کنند و گرنه بعد از نیمه شب جنازه را در مسجد می گذارند و قرآن خوانان محلی که به آنها مرشد ( Morshed) می گویند بر سر جنازه تا صبح قرآن تلاوت می کنند.
مرسوم است که بعد از فوت میت ، در شب اول که شب غریب ( Shabgharib) نامیده شده مردم در منزل وی جمع می شوند و در آنجا طعام داده می شود. دلیل این کار را چنین عنوان می کنند چون متوفی درشب اول در قبر تنها است و اینکه خیراتو برکاتی برای او داشته باشد.
 البته افرادی که دارای وضعیت اقتصادی مناسبی نیستند معمولا توسط سایر همسایگان و اقوام مساعدت می شوند.
قبلا از روز اول تا سوم فوت مراسم فاتحه خوانی و ختم برگزار می شدو همچنین مراسم هفتمین روز و چهلمین روز که علاوه بر برگزاری مراسم طعام هم داده می شد اما امروزه با توجه به مشکلات مردم ، برنامه طعام و غذا دادن برچیده شده و فقط مراسم با صرف چای و به مدت دو ساعت در مسجد محله برگزار می شود.
-در هنگام فوت همسایه یا اقوام ، سفارش می شد که کسی حتی رادیو هم نباید روشن کند و بچه ها نیز از بازی های شادی آور و همراه با هلهله و شادی پرهیز کنند.
-وقتی می خواستند میت را دفن کنند و به سمت قبرستان می بردند فردی پیشاپیش دیگران و جلوتر از جنازه در حالی که دو سفره محتوی نان ، حلوا ، خرما و پنیر در دست داشت حرکت می کرد. باور بر این بود که چون خیر و خیرات است بهتر است پیش از مرده برود.
-معتقدند وقتی سیاه شآل (Siahshoal ) یا شغال سیاه صدا می زند فردا یا همان شب یکی از افراد محل فوت خواهد کرد.

*حیوانات و پرندگان
-مار با توجه به فراوانی مار در منطقه خیلی از باورها و ضرب المثل ها در مورد این حیوان است برای نمونه:
اگر مار در خانه باشد نباید آسیبی به او رساند زیرا ماری که در خانه است خوب است و روزی می آورد.
اگر کسی در خانه اش مهره مار باشد خیلی خوب است و برکت و روزی وی زیاد می شود.
-سگ
اگر روی سگ آب بریزیم دست زگیل می زند. برخی راویان این مسئله را تجربه کرده و به آن کاملا باور داشتند.البته این باور در سایر نقاط کشور از جمله استان بوشهر هم وجود دارد.
در جایی که سگ وجود دارد جن و پری جرات حضور در آن مکان را ندارند زیرا از سگ می ترسند و به آنها آسیب می رساند.در این خصوص داستانهایی نیز از قدیم نقل می کردند.
-پرندگان
وقتی که قشقی ( Gheshghei) در خانه ای بلند می خواند نشانگر وارد شدن مهمان است و اگر کسی با تیر و کمان یا تفنگ آسیبی به برساند مشکل یا مصیبتی برایش پیش می آید مانند شکستن دست یا پا و … .
قشقی پرنده ای است مانند گنجشک و از کلاغ کوچکتر و رنگی با دم سفید ، پرهای آبی و شکم سیاه. بر این باور هستند که قشقی انسان پرهیزگاری بوده که بر اثر ارتکاب عمل خلاف یا توهین تبدیل به پرنده شده است.
-باد
چون منطقه در معرض باد و طوفان است وقتی که باد خیلی شدید می وزید فرزند اول خانواده آب در کره ( Kore) یا همان لولای پائین درب می ریخت و تا زمانی که آب خشک می شد باد هم کم می شد. راویان این مسئله بیشتر افراد مسن بودند و خود این مسئله را بارها امتحان کرده بودند.
-باران
وقتی با کم بارانی مواجه می شدند برای باریدن باران و نزول رحمت الهی چندین باور و رسم وجود داشت:
قندلاک (Ghandelak ) یا همان ظرف چوبی که با آن قند را خرد و تکه تکه می کردند را شسته و آب آن را روی زمین می ریختند و بعد باران می بارید.
جانماز را با آب چشمه می شستندو خشک می کردند و در طاقچه مسجد می گذاشتند بعد باران می بارید. البته این کار را افراد مومن و متشخص انجام می دادند نه هر کسی.

*دعا
در روستاهای رودبار معمولا دعاهای فراوان محلی وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
دعا به لهجه محلی        آوا نگاری                     معنی
خوآد بخادیک        Khoada be khadika            خداوند ترا نگهدارد و حفظ کند
پر شوی                       Per shavi                پیر بشوی و عمر طولانی کنی
دسیّ د می شیه         Dassi da mi shiya        دست شما درد نکند

 سفید بخت بی بی        Sefid bakht bi bi      سفیدبخت باشی(آرزوی خوشبختی برای دختر خانمها)
تی دس درد مکنه    Ti das dard makone       دست شما درد نکند
خدا تره بداره      Khoda tara bedara            خداوند ترا نگهدارد
ایشالله تی عروسی بخاریم      Ieshalla ti arousi bekharim     انشاءاله غذای عروسی تو را بخوریم

*نفرین
برخی نفرین های رایج در بین مردم به قرار زیر است:
نفرین به لهجه محلی    آوانگاری        معنی
تو پرپر بکئی    To par par bekaei    پرپر بکنی و مانند مرغ جان دهی
خیر مبینی    Kheir mabini              در زندگی خیر و خوشی نبینی
خاک تی سر    Khak ti sar               خاک بر سر شوی
تخته سر مو بنا    Takhta sar mo bena    تو را روی تابوت بگذارند( مردن فرد)
جوان بمری    Javan bemari             در جوانی بمیری
خال و سری ته    Khala va sari ta       خاک بر سرت
کفن بکمت آسوده بسکنه    Kafan bekamat asoude besakene    تو را کفن کنم تا آسوده باشم
و سر عزات رونم    Va sar azat rounam     بر سر عزای تو بنشینم

*مهمان
مختصری از آداب و رسوم و باورها به این قرار است:
-وقتی فردی به عنوان مهمان به خانه شما می آید نباید در آ« وقت جارو بزنید چون برکت خانه با رفتن مهمان می رود و کم می شود.
در هنگامی که خمیر برای پخت نان درست می کنند اگر خمیر بپرد مهمان وارد می شود. برخی افرادی که این مسئله را نقل می کردند برای خودشان تجربه شده و پیش آمده بود.
-چوب چای اگر در هنگام ریختن چای در استکان بالا بیاید( روی چای قرار گیرد) نشانگر وارد شدن مهمان است که بیشتر خانواده و راویان این مسئله را تجربه کرده بودند.
-وقتی خروس به درب منزل بیاید و دهانش را به طرف خانه کند و بخواند مهمان وارد می شود.
-اگر خروس در حیاط منزل چندبار بلند بخواند مهمان می آید.
وقتی مهمانی وارد می شود خداوند روزی اش را همراه او می رساند.

*مسافرت
-وقتی فردی به مسافرت می رود یک پارچ آب پشت سرش در بیرون از حیاط می ریزند و معتقدند که باعث روشنایی و بی خطر بودن مسافرت و برگشت همراه با سلامتی مسافر است.
 بیشتر سعی می کنند روزهای شنبه یا چهارشنبه به مسافرت نروند زیرا معتقدند همراه با خیر و خوشی نخواهد بود.
-اگر افراد خاصی در شروع مسافرت یا آغاز کار مهمی در هنگام خروج از منزل با آنها برخورد کند بر این باور هستند که کار آنها انجام نخواهد شد یا مسافرت آنها به خیر و خوشی ختم نخواهد شدکه معمولا مسافرت یا کار را به تاخیر می اندازند یا خودشان را طوری از کنار آنها رد می کنند که برخورد مستقیم و چهره به چهره نداشته باشند.

*کشاورزی
-وقتی که در زمین بذر می پاشندتا سه روز به همسایه ها چیزی به عنوان قرض و امانت نمی دهند چون باور عامه مردم بر این است که بذر سبز نمی شود یا در اصطلاح محلی بود (Boud ) نمی شود.حتی در قدیم در این سه روز برای گرفتن آتش هم مراجعه نمی کردند.
صلوات مشته(Salavat moshte )
-یک مشت گندم یا برنج که با درو کردن تمام آنها فقط یک مشت حدود ۲۰ خوشه را با هم می بندند( با همان ساقه ) و سه صلوات هم می فرستند. معمولا صاحب زمین یا محصول این دسته از گندمها را درو نمی کند بلکه فرد درو کننده آن را درو کرده و بعد به دست صاحب محصول یا زمین می دهد و مقداری پول به عنوان شیرانه ( Shirane) یا شیرینی دریافت می کند.

بعد این دسته گندم یا صلوات مشته را در خانه آویزان می کنند به این باور و نیت که سال دیگر خوشه های گندم مانند این خوشه ها شده و خیر و برکت داشته باشد.
قبلا در وسط اتاق ستون چوبی بود که صلوات مشته را با کوبیدن میخ به آن چوب می بستند البته در خانه های جدید که بعد از زلزله ساخته شده دیگر کمتر اثری از صلوات مشته مشاهده شد اما در روستاها وجود داشت.
 

*باورهای متفرقه
– وقتی آب جوش را به زمین می ریزید باید بسم الله بگویید زیرا احتمال دارد جن یا بچه های آنها آنجا باشند و بسوزند و بعد آسیب جدی به انسان وارد می کنند.
– آب ریختن روی آتش باعث پیش آمدن کسالت برای فرد می شود.
– اگر سگ در محلی باشد جن و پری جرات ندارند در آنجا حضور یابند زیرا به شدت از سگ می ترسند و به آنها آسیب می رساند.
اگر در هنگام رفتن به مسافرت صبر (Sabr ) بیاید ( عطسه کردن) ،باید مسافرت را به تاخیر انداخت یا از رفتن منصرف شد. برخی راویان نقل می کردند که برای آنها پیش آمده بود و به دلیل عدم رعایت فرد تصادف کرده یا حوادث ناگواری برایشان رخ داده است.

 

 

*منابع و مآخذ

۱-پلتو، پرتی ژ،روش تحقیق در انسان شناسی،ترجمه محسن ثلاثی،تهران،انتشارت علمی،۱۳۵۷
۲- ریویر،کلود،درآمدی بر انسان شناسی،ترجمه ناصر فکوهی،تهران، نشر نی ،۱۳۷۹
۳- جکتاجی،م،پ،گیلان نامه ، مجموعه مقالات گیلان شناسی، رشت، انتشارات طاعتی ، ۱۳۶۶
۴-عسکری خانقاه ،اصغر ، کمالی ، محمدشریف ، انسان شناسی عمومی ، تهران ، سمت ، ۱۳۷۹

آرشیو مطالب
ارسال نظر جديد
در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی یا گیلکی تایپ کنید.
  • نظرات در ارتباط با همین مطلب باشد در غیر اینصورت از « فرم تماس با مدیریت » استفاده کنید.
  • «مدیر سایت» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور یم.
  • نظرات پس از تأیید مدیریت سایت منتشر می‌شود.



جستجو
مدیریت
سایت کرکان بندرانزلی با دامنه
www.kargan.ir
نیز در دسترس می باشد.
مرحوم تقی کرکانی خان قدیم کرکان

روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .

تبلیغات
HTML
محبوب ترین مطالب
بازدید از سایت