آبکنارمنطقه ای است در شمال کشور که از روستای استان گیلان و در فاصله ۴۵ کیلومتری بندر پهلوی سابق و بندر انزلی حاضراست که دارای قدمتی طولانی میباشد (آبکنار در گذر زمان نوشته فتح الله شکوفه آبکنار) این روستا همانند شبه جزیره ایست که از سه طرف در محاصره آب است که از سمت شمال به بندر انزلی و از سمت غرب به هشتپر طوالش و از سمت شرق به منطقه نرگستان و از سمت جنوب به فومنات وارتفاعات قلعه رودخان و ماسال منتهی میشود . آبکنار به سه محله به نامهای مسجد محله , میان محله و میر محله تقسیم میشود  که نامهای محلاتش ریشه روایات زیر دارد . مسجد محله به دلیل اینکه اولین مسجد آبکنار در این محله واقع شده است مسجد محله نام گرفته است (این مسجد شامل مسجد , بهشت زهرا , گلزار شهدا ,………….. است ) !! میر محله به دلیل اینکه میران زیادی ( سید و اولاد پیغمبر) در این بخش زندگی میکردند میر محله نام گذاری شده است و در آخر میان محله به واسطه اینکه در میان این دو محله واقع شده میان محله نام گرفته است. شغل ها و منابع درامد اهالی این روستا در فصول مختلف متغیر است ! در بهار و تابستان مردم به شالیزاری و نوغان داری( که مدتی است به خاطره ها پیوسته) مشغول هستند و در پاییز و زمستان مردم به ماهیگیری  و شکارپرندگان و مرغان دریایی مشغول هستند . ریشه های قومیتی این روستا به خلخال اردبیل , کرد ها و منطقه “اشترکان” برمیگردد که هم اکنون با اندکی کاوش میتوان به این نتیجه رسید که تمامی اقوام حال حاضر آبکنار به نوعی با هم  قوم و به زبان ساده تر فامیل هستند !  در ۲۰ سال اخیر مرم آبکنار بنا به دلایل اقتصادی و ……………. مجبور به کوچ و پراکندگی شدند که در سالهای ۶۹ تا ۷۲ عده ای به تهران نقل مکان کرده و مشغول به کفاشی و کارهای تاسیساتی شدند و عده ای هم در سالهای ۷۴ تا ۸۵ به بندرعباس نقل مکان کرده و در زمینه ترخیص و حمل و نقل مشغول به کار شدند. آبکنار گرچه نام           ” روستا ” را یدک میکشد ولی اگر گذشته نگری کوچکی انجام دهیم خواهیم یافت که خانه پدری خیلی از فرهیختگان بوده است . ولی بنا به دلایلی که ذکر شد هر کدام به گوشه ای از این کره خاکی رفته و ناشناس از دید عام مانده اند به قول حافظ ” روز وصل دوستداران یاد باد”.

 اگر بخواهم از زبان خودم از این سرزمین پاک سخن بگویم  باید بگویم که روزگاری بود که قلندرانه در آن سرزمین زندگی میکردیم ! هنوز مهربانی و عشق جای خود را به مادیات نداده بود ! هنوز عشق بود ! هنوز میشد لک لک ها را در شالیزارهای سال پیش دید ! هنوز مدارسش بر پا بود ! هنوز تیم فوتبال شمال غرب آبکنار وجود داشت ! هنوز اعتیاد و فساد در مردم نیامده بود و هنوز معلم ” محمد رضایی ” بود و هزارن هنوز دگر !!!!!! ولی باید کوشید که دوباره مثل سابق شود و لب دریا رفت و تور در آب انداخت و گرفت طراوت را از آب !!!!!!!!!!   ” به امید آن روز”

معرفی مکانهای مختلف روستای آبکنار

۱- میدان آبکنار:

این میدان که در سال ۱۳۷۲ شروع به ساخت شد و در سال در سال ۱۳۸۴ بهره برداری شد ( فکر میکنم پروژه میدان شهیاد سابق و آزادی اکنون زودتر به پایان رسید) باری بگذریم , این میدان هم اکنون در ابتدای آبکنار قرار گرفته و میدان “شهدا” نام دارد که تابلویی بزرگ از شهدای ۸ سال دفاع مقدس در آن بر افراشته شده و این میدان از یک طرف به جاده بین الملی آستارا و (ضیابر) میرسد و از یک طرف به محیط درونی آبکنار و از یک طرف یه روستاهای اطراف و نهایتا به بندر پهلوی سابق و” بندر انزلی” اکنون منتهی میشود 

۲- نانوایی حاج خانم :

این نانوایی محلی که در مسجد محله ( قبل از سه راهی منتهی به لب دریا و بازار) قرار داشت که ابن بنده خدا به پختن نان مشغول بود که متاسفانه جان به جان آفرین نزدیک به یک دهه است تسلیم کرده یادش گرامی .

۳- پادگان خاتم الانبیا :

مکانیست برای آموزش و خدمت مقدس سربازی .

۴- کتابخانه شهید نامجو آبکنار :

این کتابخانه که بالغ بر ۲۰ سال از تاریخ تاسیس آن میگذرد توسط آقای سروری اداره میشود .

۵- بهزیستی آبکنار :

این بهزیستی توسط خانم مسکین اداره میشد  که محل مهد کودک کودکان نیز بود و خانمی عزیز به نام ” نازی ” خانم سرپرستی و معلمی کودکان  را بر عهده داشت که ما او را خانم معلم خطاب میکردیم ( کودکی است دیگر)و مهمتر از آن انسانی شریف و یک فرشته به نام خانم ” عاصی شاد” مسئول آشپزی  آنجا بود .

۶- دبستان ۱۷ شهریور آبکنار :

مکانی که من و دوستانم در عاشقی و پاکبازی را آموختیم و معلم کلاس اول ما استاد ” محمد رضایی ” بود که هم اکنون بازنشسته شده  .همیشه سر زنده باشد انشالله .

۷- باشگاه  ( زمین چمن )و سالن ورزشی آبکنار :

این مکان محل تمرین فوتبالیست ها , رزمی کاران و محل برگزاری مسابقات جام رمضان است  که ابتدای جاده ماهروزه قرار دارد

معرفی مشاهیر و مفاخر آبکنار :

نام و نام خانوادگی : فتح الله شکوفه آبکنار

تاریخ تولد : دهه بیست سده جاری

ایشان نویسنده , فعال مسائل قضایی هستند بنده از نزدیک ایشان را ملاقات کرده ام فکر کنم بالغ بر هزار جلد ایشان کتاب دارند که یک کتاب هم با عنوان ( آبکنار در گذر زمان ) نیز به تالیف و چاپ رسانده اند , ایشان علاوه مشاغل فوق به کشاورزی نیز مشغول هستند .

نام و نام خانوادگی : سید حسین قوامی آبکنار

تاریخ تولد : هزار و سیصد و بیست و پنج

 ایشان تحصیلات خور را تا سال ششم ابتدایی در آبکنار انجام داده و سپس به تهران برای ادامه و تحصیل و فعالیت هنری و آواز رفته است و سال ۱۳۵۱ به آبکنار برگشته و به استخدام سازمان ملی فولکلوریک ایران و سر پرست گروه موسیقی محلی گیلان در آمده . ایشان به مدت ۴ سال شاگرد ریف دان آواز ایرانی مرحوم محمود کریمی بوده و هفت دستگاه و آوازها را از وی آموخته است و کنسرت های بیشماری در خارج از کشور از جمله کشور های  آلمان, چین ,ژاپن و ایتالیا نیز به اجرا در آورده است .

نام و نام خانوادگی : مرحوم اسماعیل ظریف آبکنار

تارخ تولد : هزار و سیصد و نه

ایشان با توجه به اینکه بازاری بوده اند اما همواره دارای بینش باز و همیشه پویایی  بودند و از علاقمندان استاد شجریان بودند که چندین بار با ایشان ملاقات نیز داشته اند به واسطه اینکه ایشان پدر بزرگ اینجانب نیز هست همواره با  او همراه و همدل بودم . ایشان بالغ بر سیصد جلد کتاب داشتند که هم اکنون بیش نیمی از کتابهایشان در کتابخانه شخصی اینجانب موجود میباشد . ایشان متاسفانه در سال ۱۳۸۶ به دلیل کهولت سن و سکته مغزی جان به جان آفرین تسلیم کرد. روحشان شاد و یادشان گرامی.

نام و نام خانوادگی : حاج آقا ضمیری

تارخ تولد : دهه بیست سده جاری

آقای ضمیری سالهای سال است که عضو شواری روستایی آبکنار است و به کار عرض حال نویسی و میانجی گری در دعوی حقوقی مشغول هستند و مداحی مشغول هستند.

منبع:khanehyepedari.blogfa.com