استاد ابراهیم پور داوود پسر حاجى داود یکى از مالکان و تجار بنام گیلان در آدینه بیستم بهمن ماه ۱۲۶۴ خورشیدی در محله سبزه میدان رشت تولد یافت. درباره خودش گفته است:”در زاد و بوم خود رشت در مکتب، اندکى خواندن و نوشتن آموختم… در آن روزگاران هنوز در رشت مدارس جدید وجود نداشت. پدرم که از بازرگانان و ملاکین بود میل داشت که من و برادرانم چیزى بیاموزیم، ناگزیر مرا به مدرسه “حاجى حسن” فرستاد. سال ها در آنجا صرف و نحوى خواندم و از رئیس آن مدرسه سید عبدالرحیم خلخالى که در ۲۹ خرداد ۱۳۲۱ در تهران به بخشایش ایزدى پیوست، استفاده کردم”
در اردیبهشت ۱۲۸۴ خ. به اتفاق برادرش سلیمان داود زاده و استادش زنده یاد خلخالى به تهران آمده و به اختیار خود از علوم متداول آن دوره، طب قدیم ایران را برگزید. چند ماهى نیز در مدرسه “آلیانس فرانسه” مقدمات فرانسه را آموخت.پدرش اجازه مسافرت به خارج نمى داد، به ناچار در تیرماه ۱۲۸۷ خ. چند روز پیش از وفات مظفرالدین شاه به قول خود؛ “رو به گریز نهاده، از بیراه از عراق (اراک) و کرمانشاه و بغداد به طرف بیروت حرکت کرد.” و در هنگام زمستان _ با رنج و مشقت بسیار خود را به مقصد رساندو. به مدت دو سال در آنجا به تحصیل ادبیات فرانسه پرداخت.
در شهریور ۱۲۸۹ خ. به فرانسه رفت و در دانشگاه پاریس به تحصیل حقوق مشغول شد. در ۱۲۹۴ خ. فرانسه را ترک کرده و به آلمان رفت و حقوق را ادامه داد. “بارى در آلمان ماندنى شدم. زبان آن دیار را آموختم و باز چند سالى در دانشکده برلین حقوق خواندم. اما نمى دانستم که این تحصیل به چه کارم خواهد آمد. در دل حس مى کردم که عشق و علاقه ام تحصیلى است که به ایران باستان مربوط باشد. به یاد دارم روزى در دبیرستان بیروت، استاد فرانسه ما موضوعى از براى امتحان به ما داد. من به جاى آنکه آن موضوع را بنویسم، چیزى نوشتم راجع به ایران باستان و به همین ملاحظه که از موضوع خارج شده بودم، نمره بدى گرفتم. بنابراین صلاح در این بود که دست از حقوق بکشم، چنانکه دستم از طب قدیم کوتاه شد. همانطور هم شد. روزى که دیدم به چند زبان اروپایى آشنا هستم و به کتبى که درباره ایران باستان نوشته شده دسترسى دارم و مى توانم از استادان بزرگ خاورشناس بهره ور شوم، بساط حقوق را برچیده منحصراً ایران را موضوع تحصیل و مطالعه خود قرار دادم. این زمینه بسیار پهناور که از هزار سال پیش از مسیح تا هفت سده پس از میلاد امتداد دارد، کافى است که کسى را در مدت شصت و هفتاد سال به کار و کوشش وادارد. ”
دانشمند پارسى، بهرام گور انکساریا، درباره تحصیلات پورداود در رشته ایران باستان، در مقدمه یشت هاى مى نویسد: “به آلمان براى مطالعات خاورشناسى شتافت و سال ها از محضر استادان بزرگ، ادبیات مقدس و معارف زرتشتى را در آلمان و فرانسه بیاموخت و بدان درجه شایستگى رسید که توانست ترجمه اى از سرودهاى پیامبران ایران که به زبان کهن اوستایى تقریر شده، به زبان نوین ایرانى (پارسى) به جهان ارزانى دارد.”
ابراهیم پورداود در جوانى شور سیاسى داشت و اشعار ملى و وطنى مى سرود… او پس از اینکه از بیروت براى ادامه تحصیل به پاریس آمد، فعالیت سیاسى دامنه دارى را آغاز کرد و با مجامع ایرانیان و محافل سیاسى فرانسویان براى بیان اوضاع تاریک وطن اقدامات مختلفى را پیش گرفت. روزنامه ایرانشهر که به مدیریت او در پاریس نشر شد یکى از آن کار هاست. پورداود با شور خدمت به مهین به بغداد آمد و روزنامه رستخیز را منتشر ساخت. این روزنامه را به طور مستقل به عنوان صاحب امتیاز و سردبیر با نام مستعار گل نخست در بغداد، سپس در کرمانشاه و دیگر بار در بغداد انتشار داد.(۸ اوت ۱۹۱۵ م. تا مارس ۱۹۱۶ م.) در سرمقاله نخستین شماره این روزنامه مى نویسد: “روزنامه رستخیز که در این روزگاران جنگ از پرده سر به در کرده مى خواهد ایرانیان را از این روز رستخیز آگاه ساخته، مانند نفخه صور آنان را به سوى قیامت عظما ى رزم بخواند، با زبانى ساده همه ایرانیان را از فرصت این روز هاى تاریخى یادآور است، بدون تمایل به فرقه اى مخصوص عموم طبقات را از خرد و بزرگ، از توانگر و بینوا به سوى اتحاد و اتفاق مى خواند. برخیزید! برخیزید! بشتابید! تا خانه خود را از دشمن نپرداخته اید، از پاى ننشینید.” عثمانى ها نشر روزنامه را ممنوع ساختند.
پس از باز گشت به ایران نخست به عضویت فرهنگستان در آمدوسپس کرسی ادبیات باستان وزبان اوستا در دانشگاه تهران به او سپرده شد.کتاب ا وستا سنگر و تکیه گاه استاد پور داوود و تسلط و تبحر او در این زمینه مورد تصدیق همگان و گفته هایش در این زمینه سند و حجت به شمار میرفت.ترجمه اوستا بزرگترین تالیف اوست .ونثر زیبا و شعر گونه ای که در این ترجمه بکار برده تسلط او را بر ادبیات فلرسی نشان میدهد.
استاد پور داوود در ۲۶ آبان ماه ۱۳۴۷ خورشیدى بر اثر سکته جان سپرد و دلی عاشق، عاشق میهن و مردمانش از تپیدن باز ایستاد. آرامگاه او در سبزه میدان رشت واقع شده است. از پور داوود (گزارش اوستا در ده جلد)(ایرانشاه)(خرمشاه) (پوراندخت)(گفت و شنود فارسی)(هرمزد نامه)و ده ها مقاله تحقیقی در مجلات ایرانی و خارجی به یادگار مانده است.
منبع: شمالیها