الف- کومه
کومه یکی از انواع پوری و دارای مصالح نامرغوب است. کومه بیش از همه در منطقه ییلاقی گل جعفر به چشم می خورد ساکنان گل جعفر از استان اردبیل به این منطقه می آیند و به گوی کردی تکلم می نمایند. اصطلاحات و واژه های مربوط به کومه نیز به لهجه کردی است. در ساخت کومه ابتدا سه قطعه تیر عمودی را به عنوان پایه بنا به فاصله دو تا سه متر از همدیگر در یک ردیف به صورت عمودی در زمین نصب می کنند. راس تیرک ها معمولاً دارای دو شاخه هستند که به « هجه» معروفند. یک تیر افقی به نام « سره تیر» بر روی هجه ها می اندازند و سره تیر را به هجه می اندازند و سره تیر را به هجه محکم می بندند. در ساخت کومه نیز همانند پوری ابتدا تعدادی کمند در ضلع طولی پلان کومه در زمین نصب می کنند. فاصله کمندی ها از همدیگر در حدود سی تا چهل سانتی متر است. بعدها کمندها را به طرف داخل کومخه متمایل نموده و به سره تیر می بندند. هنگام بستن کمند به سره تیر از سر شاخه درختان یا طناب بهره می گیرند و اصطلاحاً آن را « بند» می نامند نباید فراموش کنیم در این حوزه بندها بیش از همه از موی بز تهیه می شوند تا شاخ و برگ درختان و طناب های جدید و امروزین. کار بستن برای تمام کمندهای کومه انجام می شود و پس از آن سقف کومه به شکل قوسی در می آید . پس از آن که کمند و سره تیر به همدیگر محکم شدند ترکه های نازک درخت بلوط را به صورت افقی از سطح زمین تا سره تیر از لابه لای کمندها عبور داده و به شکل بافت حصیر در می آورند. این شاخه های افقی را به اصطلاح « تابان» می گویند. بعد از اینکه تابان را به کمند اضافه نمودند بعضی نقاط را با استفاده از « بند» محکم به همدیگر می بندند. و چادری که از موی بز بافته شده با عنوان « گون » بر روی کومه می اندازند و مجدداً با استفاده از بندهای محکم آن را به کمند ، سره تیر و گاهی با استفاده از میخ های بزرگ به زمین های مجاور نصب می کنند. تا کومه در مقابل باد مقاوم گردد.
اجزای داخلی کومه
۱- دری
در گویش کردی در ورودی کومه را اصطلاحاً « دری» می نامند.
۲- درایک
قطعه چوبی که برای جلوگیری از ورودخار و خاشاک به داخل کومه جلوگیری می کند.
معمولاً درایک به شکل افقی در آستانه در ورودی در کف زمین نصب می شود.
۳- رف
جایگاهی صفه مانند در ارتفاع یک یا نیم متری از سطح زمین در داخل کومه قرار دارد.رف محل مناسبی برای قرار دادن ظروف و لوازم مورد مصرف روزمره به شمار می رود.
۴- لاموک
صفه ای که بر روی آن لحاف و تشک ها را قرار می دهند . وجود « لاموک» در کومه باعث می شود لباس ها و لحاف و تشک از نفوذ رطوبت و آب در امان بمانند.
۵- اجاق
داخل تمام کومه قسمتی بعنوان « اجاق» وجود دارد. اجاق بسیار ساده است و معمولاً از چند قطعه سنگ کوچک ساخته می شود. از اجاق برای پخت و پز و یا گرم کردن فضای داخلی کومه استفاده می کنند.
۶- هجه
قسمت هائیکه هجه ها به صورت عمودی در زمین فرو می روند.
جایگاه افراد در کومه
۱- مهمانان کم اهمیت و به اصطلاح مهمان زیرپایی در این بخش از کومه می نشیند.
۲- محل نشیمن صاحبخانه زمانیکه مهمان به کومه می آید.
۳- محل استقرار مهمان ریش سفید و عزیز و کسی که احترام او واجب است چه فامیل و چه غریبه.
۴- مهمان متوسط و معمولی نیز در این بخش از کومه می نشیند.
در آخر یادآور می شویم اشاره کردن به کومه و دعوت مهمان به کومه در جاهائیکه کومه وجود ندارد نوعی تعارف بوده و معنی کلبه درویشی را می دهد . این نوع تعارف در بین ترک زبانان و تالش ها نیز مرسوم است.
ب- صومعه(جومه)
در اصطلاح نقاط مختلف صومعه را « صومیه» می نامند و حکایت از خانه های محقر و موقتی دارد که اسکلت آن به وسیله چند قطعه چوب ساده تشکیل شده و پوشش نایلونی دارد. این نوع مساکن بیش از آنکه جنبه فیزیکی داشته باشند جنبه تعارف دارند و در تعارف به رهگذر یا مهمان که در مقابل منزل ایستاده و به داخل نمی آید گفته می شود. صومعه بیش از همه مربوط به دکه ها و مغازه های بین راهی یا مامنی برای چوپانان بوده و گاهی بر سر جالیز در مزارع احداث می شود.
گوچ (گاچ)
گوچ نوعی مسکن و مامن با ساختاری از شاخه و برگ درختان نامرغوب است این نوع بناها همانند پوری با پلان کوچک و بزرگ بوده و مخصوص نگهداری دام می باشد . گوچ بیش از همه شبیه « ورل » بوده ولی در مقیاس کوچکتر است.
ت- قزیل
از مساکن نوع اول به شمار می رود که پوشش آن از نوع چادری می باشد چادر نیز از موی بز بافته می شود . از این نوع مسکن در فصول زمستان و تابستان بهره برداری می شود . موی بز باعث می شود تا آب در داخل چادر نفوذ نکند. در نقاط مختلف آن را « بزمو» ، « قزیل» و « قزیل چادر» می نامند.
ث- آلاچیق
« آلاچیق » یا « الاجق» به گونه ای از مساکن موقت اطلاق می شود که بسیار شبیه چادرهای مسافرتی سیاحان و افراد شهرنشین است. این نوع چادرها معمولاً به وسیله میله آهنی استوار می گردد و پوشش آن نیز به وسیله نوعی پاره ضخیم معروف به « برزنت» می باشد که در گویش محلی آن را « برزن» می نامند.
ج- اَوولا
« آوولا» یا « آووله» از مساکن نوع اول است که ساختاری بسیار ساده و پیش پا افتاده دارد. آوولا معمولاً به صورت موقت و برای چند روز یا چند هفته احداث می شود . این مامن مخصوص چوپانان و کشاورزانی می باشد که بر سر مزارع خود برای دو یا چند روز مستقر می شوند و بنابر نیاز شب ها در داخل آوولا به استراحت می پردازند.
پلان آوولا شامل یک فضای کوچک است. در حالیکه سه طرف آن را با استفاده از شاخ و برگ درختان می پوشانند و یک طرف آن کاملاً باز است . به بیاندیگر آوولا دارای پلانی هلالی شکل است . فضای مفید داخل آوولا به طور متوسط دو متر مربع است. سقف بیضی شکل آوولا را گاه با نایلون ( در مواقع بارندگی ) و گاهی با شاخ و برگ درختان و علف های خود رو می پوشانند.
چ- ورل
در گویش تالشی به بره یا بزغاله « وره» می گویند و خانه هایی که در این حوزه برای دام ساخته می شوند اصطلاحاً « ورل» نامیده می شوند. ورل نیز همانند دیگر مساکن نوع اول می باشد. و تفاوت اصلی آنها در انتخاب پلان « ورل» است. در اصل ساخت « ورل» به منظور نگهداری دام می باشد . ولی یک قسمت از آن بوسیله پرچین جدار شده و چوپان و احیاناً خانواده او نیز در آن قسمت زندگی می کنند . ورل دارای پلانی مستطیل شکل بوده در حالیکه طول آن گاهی به ۱۰ تا ۲۰ متر نیز برسد. ورل به دلیل ساختار خاص و نوع پوشش چادری تا مدتها می تواند مورد استفاده چوپان و خانواده او قرار گیرد. در بسیاری از روزهای نسبتاً سرد سال چوپانان گله خود را در بخش مخصوص دام ورل نگه می دارد به دلیل متصل بودن محل زندگی دام و چوپان در صورت روشن کردن آتش یا پخت و پز غذا و نان گرما به قسمت دیگر ورل نیز نفوذ می کند و دامها احساس سرما نمی کنند از این نوع مساکن بیش از همه در منطقه ییلاقی دران دیده می شود.
ح- تخته پوری
تخته پوری نیز بسیارشبیه به پوری است و تمام شرایط و ساختار پوری رادارا می باشد ولی به جای استفاده از ترکه های نازک درخت معمولاً از تیرکهای محکم در دیواره پوری استفاده نموده و به جای بهره گیری از پوست درخت در دیواره بیرونی از تخته استفادهمی کنند. روستای تخته پوری بیشترین مساکن تخته پوری را دارا می باشد و به همین دلیل نام روستا از این نوع خانه ها ماخوذ شده است.
خ- پوری
یکی از سابقه دارترین ، رایج ترین و شکیل ترین مساکن گروه اول را پوری تشکیل می دهد. این نوع مساکن با زندگی کوهپایه نشینان هماهنگی دارد و بیشتر ترجیح می دهند داخل پوری زندگی کنند.
در نقاط مختلف پوری را « پور» یا « پُور » نیز تلفظ می کنند ولی اصطلاح غالب همان واژه « پوری » می باشد . معمولاً پوری دارای پلانی مدور و متمایل به بیضی می باشد. از پوری برای زندگی یا نگهداری دام بهره می گیرند. نوعی از پوری که برای دام ها احداث می شود دارای مواد و مصالح مرغوب نیستند و تنها به عنوان سرپناه محسوب می شوند. پوری هایی که برای سکونت در نقاط ییلاقی وجود دراد بسیار مجلل و زیبا ساخته می شود و سازندگان آن تمام هنر خود را در این راه بکار می برند تا پوری محکم و با دوام و زیبا گردد.
پوری را می توان از قدیمی ترین انواع مسکن به حساب آورد و به جرات می توان گفت ساکنین پیش از تاریخ حوزه تالش نیز از این نوع مسکن بهره می گرفته اند تا آنجا که نگارنده در طی حفاری باستان شناسی به آثاری از اجاق مربوط به آن دوره برخورد نموده که بسیار شبیه به اجاق های فعلی پوری ها می باشد احتمالاً با بررسی و تحقیق در پیرامون اجاقهای پیش از تاریخ منطقه می توان به آثار یا بقایایی از پوری ها دست یافت. علاوه بر آن نمونه های شبیه به پوری در نقاط مختلف ایران از جمله در بین عشایر بلوچ نیز به چش می خورد. در بلوچستان نوعی از خانه های چوبی به سبک پوری احداث می شود. با این تفاوت که چوبهای تشکیل دهنده آنها بسیار نزدیک به همدیگر هستند و فقط برای سکونت اسنان است . این نوع مساکن را « لوگ » می نامند، اجزای لوگ معمولاض از شاخ و برگ درخت خرما معروف به « کرز» تشکیل شده است.
پلان پوری
پلان پوری هایی که جهت انسان ساخته می شود حالت بیضی دارد و در گوشه ای از آن فضایی به میزان یک تا دو مربع به عنوان « گوچ » در نظر می گیرند تا مرغ و ماکیان یا بره و بزغاله و گوساله شیرخواره را در آنجا نگهداری نمایند علاوه بر آن بخشی بعنوان محل اجاق یا بخاری در کنار در ورودی در نظر گرفته می شود .
مصالح و نحوه ساخت
بعد از آنکه محل احداث پوری معین شد ابتدا آن را تسطیح می کنند. سپس بوسیله یک چوپ یا گچ و زغال پلان بیضی شکل پوری را بر روی زمین مورد نظر ترسیم می کنند. بعد از این مرحله سوراخ هایی در اضلاع طولی پلان به فاصله ۳۰ تا ۴۰ سانتی متر ایجاد می کنند تا « کمند» یا « کبند» رادر آن فرو نمایند. البته کمندها تشکیل دهنده اصلی اسکلت پوری به شمار می روند که در بعضی نقاط آن را « خل» می نامند در واقع تفاوت بین کمند و چوبهایی که به صورت افقی لا به لای کمند نصب می شود قایل نیستند. تعداد کمندهای یک پوری بین ۷ تا ۱۲ عدد در هر ضلع متغییر هستند. کمندها فقط در اضلاع طولی پوری نصب می شوند.
طول هر یک از کمندها به ۵/۲ تا ۳ متر نیز می رسد . بعد از محکم کردن کمندها راس کمندها را گرفته و سرد و کند روبروی را به هم می بندند. تا هلالی به خود بگیرند. با بستن راس کمندها به همدیگر اسکلت اولیه پوری شکل می گیرد. بعد از این مرحله باید چوبهای نازک و ترکه ای معروف به « خل» را به صورت افقی بر روی کمندها قرار داده و محکم به همدیگر می بندند. فاصله « خل» ها از همدیگر در حدود پنج تا ۲۰ سانتی متر متغییر است.
به این شکل که اگر سازنده بخواهد پوری محکم و چند ساله داشته باشد معمولاً هم تعداد کمندها را زیادتر در نظر می گیرد و هم تعداد خل ها ، بعد از قرار دادن خل بر روی کمند نیاز به بستن این دو به همدیگر می باشد. برای این کار سازندگان پوری از مواد و مصالح طبیعی بهره گرفته اند. برای اینکار از چند روش استفاده می کنند که به تمام این فرایند در اصطلاح « تئول» یا « توول» می گویند. و نوع بخصوصی از آن را «رهنز» می نامند . علاوه بر آن یک روش دیگر بنام « ته» نیز به چشم می خورد.
تئوول در واقع پوست درختانی چون: « کهور» ، « موتال» ، « ووزوم» ، « بلوط» و « گیلاس وحشی» معروف به « گیله بنت» را جدا ساخته بعد آن را به صورت نواری در می آورند و می پیچانند تا نرم گردد. بعد با آن خل و کمند را به همدیگر متصل کرده و بعد از چند بار پیچانیدن به دور آنها ، با تئوول ، خل و کمند را به همدیگر گره می زنند.
یکی دیگر از کارهایی که برای بستن خل و کمند انجام می دهند تقریباً متفاوت از تئوول است. در این روش شاخه های نورسته باریک و بلند درختان فوق الذکر را بریده ، سپس برگ آنها را جدا نموده و شاخه را به مقدار زیاد به طرفین می پیچانند تا اصطلاحاً مغز آن « له» شود. بعد از پیچ و تاب زیاد مغز داخلی شتخه نرم شده و شاخه حالت طناب مانند به خود می گیرد. سپس از آن بعنوان تئوول استفاده می کنند. عمر این نوع طناب بیش از یکصد سال بوده و برای چفت و بست خانه هایی دایمی یعنی نقاطی که راس دو تیر یا الوار بر روی همدیگر قرار می گیرند از این مواد استفاده می کنند. در اصطلاح محلی این نوع بند را « رهنز» می نامند.
یکی دیگر از فنون بستن خل و کمند به همدیگر استفاده از جوانه درختانی است که قطع شده اند و شاخه های نازک از کنده و یا بوته آنها بیرون زده است. این شاخه ها بسیار نرم و خوب هستند این شاخه ها را اصطلاحاً « ته» می نامند.
بعد زا محکم کردن خل و کمند نوبت به پوشانیدن دیواره پوری می رسد برای این کار در گذشته از پوست درختان جنگلی استفاده می شد و کسانی که از لحاظ وضعیت مالی پایین تر بودند . فقط به شاخ و برگ درختان یا خار و خاشاک اکتفا می کردند ولی هم اینک به دلیل ممانعت سازمان جنگل ها و مراتع استفاده از پوست درختان محدود شده است و به جای آن از ورقه های فلزی استفاده می گردد.
در این حوزه ورقه های فلزی اصطلاحاً « سیم که» یا « سینکه» گفته می شود. پوست درختان جنگلی از قبیل گیلاس وحشی و بلوط برای این کار مناسب هستند ولی عمر و دوام پوست درخت گیلاس وحشی بسیار زیاد و جنس آن نیز مرغوب است. برای کندن پوست درخت ابتدا قسمت مورد نظر را که معمولاً یک متر است در تنه درخت نشانه می گذارند بعد به وسیله داس دو قسمت بالا و پایین بخش مورد نظر را به فاصله یک متر به صورت افقی از تنه درخت خراش می دهند.
سپس با یک شیار عمودی دو بخش را به همدیگر مربوط می کنند و پوست را به آرامی از تنه درخت جدا می سازند بعد پوست را در فضای آزاد مهار می کنند. و قطعاتی از سنگ یا دیگر وزنه ها را بر ریو لبه های پوست قرار می دهند تا صاف گردد. بعد پوست ها را دور تا دور پوری قرار داده و با استفاده از تئوول یا طناب به همدیگر یا کمندها می بندند. پوست درخت بطور کلی در نقاط تالش زبان به « لو» معروف است ولی ساکنان نقاط ترک زبان آن را « قابوخ» تلفظ می کنند. در بعضی نقاط همانند روستای تخته پوری به جای استفاده از پوست درخت یا هر چیز دیگر از تخته برای گرفتن دیواره پوری استفاده می کنند که این نوع پوری ها را تخته پوری می نامند.
در غالب نقاط علاوه بر خل از شاخه های درخت گیلاس وحشی یا بلوط و کهور و راش نیز برای پوشانیدن و محکم کردن سقف پوری استفاده می شود تا فاصله بین دو خل محدودتر شود. در بعضی نقاط مانند گاودول این شاخه های نازک و باریک را « چه خول» و در بعضی نقاط همانند زنبوره چول آن را «شوش» می نامند. چه خول برای دوام بنا و محکم تر شدن آن را در مقابل حوادث طبیعی کمک موثری می کند.
با این تفاسیر گاهی سقف پوری های بزرگ قبل از اینکه پوشش نهایی بر روی آنها انداخته شود به اندازه کافی سنگین شده و هر آن امکان شکستن کمندها می رود، سازندگان در این نوع پوری تدابیری اندیشیده اند که به بعضی اشاره می شود.
ابتدا نقطه مرکزی پوری را تعیین نموده و قطعه سنگ مسطحی را در آن جا قرار می دهند. بعد سنگ را بوسیله وزنه ای محکم می کوبند تا سطح زیرین آن سخت و فشرده شود. معمولاً سنگ را هم سطح کف پوری قرار می دهند، بعد الوار چوبی بعنوان ستون بر روی آن نصب می کنند. این در گویش ترکی به « پایه » و در گویش تالی به « پوه» و یا « پوآ» معروف است. گاهی دیده می شود به جای استفاده از پایه نوعی چوب کلفت که سر آن به صورت دو شاخه است ، استفاده می کنند که در گویش ترکی به آن « هچه» یا « هاچه» و در گویش تالش آن را « دوخولاچو» می نامند.بعد از نصب پایه ، تیر چوبی دیگری که از پایه باریک تر است به صورت افقی بر روی پایه در راس آن قرار می دهند. تیر افقی از طرفی به سقف پوری و از طرف دیگر به راس پایه متصل می شود تا سنگینی سقف پوری را پایه منتقل نمایند. این تیر چوبی در گویش ترکی به « تیر» و در گویش تالش به « سعدو» معروف است. در ساخت مساکن بلوچستان نیز با این مشکل روبرو هستند. هنگام ساخت لوگ های بزرگ از چوبهای نگهدارنده به نام « تیردستک» استفاده می کنند در یک لوگ ممکن است تا دوازده تیر دستک بکار برند.
در آخرین مراحل باید سقف پوری را بپوشانند. برای این عمل گاهی سازندگان به دلیل نداشتن مواد اولیه از خار و خاشاک استفاده کرده و قلوه سنگ بر روی خار و خاشاک می اندازند تا باد آنها را نبرد. بعضی دیگر از نایلون استفاده می کنند به این شکل که نایلون را بر روی سقف پوری انداخته و با استفاده از طناب آن را محکم می کنند. نوع پوشش نایلونی مورد پسند مردم نیست زیرا در هوای سرد و گرم تحمل هوای داخل پوری را برای تنفس غیرممکن می کند . علاوه بر آن رطوبت را بیرون نمی دهد و ساکنان این نوع پوری ها بلافاصله دچار سرماخوردگی می شوند .
نوع دیگر از پوشش سقف پوری دیگر موارد بسیار نادر است استفاده از نمد می باشد. این نوع متعلق به افراد متمکن می باشد.
یکی دیگر از پوشش ها استفاده از چادرهای بافته شده از موی بز می باشد که در این حوزه آن را « بزمو» و « قزیل» می نامند استفاده از این نوع پوشش بسیار مناسب و مورد پسند ساکنان ییلاقات و کوهپایه تالش مرکزی می باشد . این نوع چادرها باعث می شود که گرما یا سرما به راحتی داخل پوری نفوذ نکند. علاوه بر آن آب باران را به داخل منتقل نمی کند. و اگر داخل پوری آشپزی یا پخت نان انجام دهند دود و گرمای زیاد به راحتی بیرون می رود.
از دیگر پوشش های پوری استفاده از چادرهای برزنتی معروف به « برزن» و « جادر» می باشد. این نوع پوشش خیلی کمتر است و معمولاً افرادی که دارای چادر کامیون هستند از آن استفاده می کنند. در آخرین مرحله از ساخت پوری تهیه در ورودی پوری ها می باشد. در غالب نقاط در پوری متشکل از یک ساختار مستطیلی شکل به صورت لته در است که چند قطعه چوب به همدیگر متصل شده و فضاهای خالی آن به وسیله کیسه پلاستیکی یا چادر گرفته می شود.
در بعضی نقاط همانند روستای طول سر ، درهای زیبایی به چشم می خورد این نوع درها معمولاً به صورت لنگه در هستند در حالیکه از شاخه های کوچک استفاده شده و همانند سبد در همدیگر تنیده ده اند.
دامداران منطقه شاخه های کمند و خل را که تشکیل دهنده اصلی اسکلت پوری هستند ، هنگام کوچ از هم دیگر باز نمی کنند و هیچ وقت آنها را در طول مسیر کوچ حمل نمی کنند. بلکه آنها را هنگام ترک نقاط کوهستانی به طرف جلگه ها و نقاط پست در محل نمی کنند. بلکه آنها را هنگام ترک نقاط کوهستانی به طرف جلگه ها و نقاط پست در محل باقی می گذارند و دوباره در فصل بعد آنها را تعمیر و یا بازسازی کرده و استفاده می کنند.
از نمونه های شبیه به پوری در نقاط دیگر خاورمیانه نیز به چشم می خورد که توسط گروههای مختلف دامدار خاورمیانه ساخته می وند و بعضی ها با حصیر نی و یا برگ درخت خرما ( تودا د رهندوستان جنوبی ، گودار در هامون سیستان ، بشاکرد در جنوب ایران ، عربها در عراق سفلی ) ، و بعضی دیگر در محددوه یورت آسیای مرکزی با قطعات نمد پوشانده شده اند که برای آنها واژه « کومه» را بکار می برند.
قسمت اول را از اینجا مطالعه فرمائید
منبع: پایگاه تخصصی تالش شناسی – نگاه عبدلی