با سلم و عرض احترام
سایت بسیار زیبا و فوق العاده ای دارید.من اصالتا آبکناری هستم.در صورت امکان نگاهی به وبلاگ بنده بندازید و در صورت تمایل از من پشتیبانی کنید.یک دنیا ممنون.
سلاممممممم به همه امیدوارم که حال همه دوستان خوب باشه این سایت خیلی عالی هستش و مطالب بسیار جالبی داره همیشه. به وبلاک ما هم سر بزنید. http://mirmahaleyeabkenar.blogfa.com/
الحاق چابکسر به رامسر راه برون رفت از مشکلات مردم منطقه
چابکسر یکی از زیباترین نقاط سرسبز ایران است . وجود کوهستان های سرسبز و پر آب ، جلگه ، جنگل و دریا و۱۲ کیلو متر ساحل بینظیر یکی از بدیع ترین شاهکارهای خلقت را در چابکسر رقم زده معذالک از لحاظ زیر ساخت های سرمایه گذاری درتمامی رشته های مختلف , چابکسر رتبه ی نزدیک به صفر دارد.با آن که چابکسر بنا بر قرار گرفتن درحدفاصل دو استان گیلان -مازندران در دو قطب کشاورزی و گردشگری جای داده شده است ، اما در هیچ زمینه ای فعالیت ملموسی را ندارد. فقدان زیر ساخت های مناسب گردشگرپذیری و کشاورزی منطقه را از از هر دو حیث دچار لطمات شدیدی کرده است. مردم بطور گسترده از نظر سطح اقتصادی در رده ی متوسط و به پائین هستند و زندگی مشقت باری دارند. به لحاظ فقدان اهرم های مناسب کسب درآمد ، ناگزیر فروش زمین های ابا و اجدادی و انجام مشاغل پست خدماتی وطاقت فرسا ,ماهیگیری ,مغازه داری و اجاره ی ویلا و اتاق یکی از مهم ترین منابع درآمد آنان است . بدلیل نبود زیر ساخت های گردشگری, صنعت توریسم در چابکسر پا نگرفته است و باز بدلیل ریشه دوانیدن فقر سیاه , فرهنگ و روحیه پذیرش گردشگر بشکل حرفه ای ان در مردم منطقه موضوعیت نیافته و با تلقی مسافر بجای گردشگر برمبنای همان تفکر است که چابکسر در کنار رامسر یکی از گرانترین شهرهای ایران برای گردشگران محسوب میشود و گردشگران در شهر چابکسر مجبورند برای نیاز های خود مبلغ گزافی را پرداخت نمایند و مردم منطقه نیز مجبورند معاش یک سال خود را در محدوده زمانی تعطیلات و فصل تابستان تامین نمایند.این دلایل و دلایل مرتبط دیگر یکی از معضلات اصلی شهر یعنی افزایش روز افزون بیکاری را دامن زده است و شیب مصرف مواد مخدر در شهر چابکسر نسبت به شهر های دیگر استان گیلان با شدت قابل توجهی بالا رفته است.در کل چابکسربدلیل سالها غفلت و بی توجهی مسئولین به لحاظ اقتصادی و اجتماعی و امکانات بهداشتی و درمانی و دانشگاهی شهر ضعیفی نگاه داشته شده و علیرغم اینکه دروازه ورودی استان محسوب میشود متاسفانه برای چابکسر سند چشم اندازی تدوین نشده است. مسوولین شهر وحتی مسوولین ارشد استان هنوز تصمیم قاطعی برای چابکسر نگرفته اند.ایاچابکسر شهر گردشگری است یا کشاورزی ، صنعتی است یا دانشگاهی ، شهر الکترونیک است یا شهر سلامت ؟چابکسر از نظر زیر ساخت های شهری وضع حقارت بار وفاجعه امیزی دارد خیابانهای پر از چاله و گودال ودست انداز وپدیده نیمه بلوار ! و نبود سیستم فاضلاب و تصفیه خانه و مکانیزم جمع اوری زباله ,کوچه های تنگ و مخروبه و پیچ در پیچ و سردرگم کننده که پازل مانند هستندو خیابانهایی که ناگهان باریک و یک دفعه عریض میشوند! ساختمانهایی با قدمت صد سال و نیمه ویران و یا در حال ریزش در کنار ساختمان های مدرن بانکها و ادارات دولتی کج سلیقی و کوته بینی و عدم برنامه ریزی شهری را تداعی مینماید و جالب تر از همه اینکه برای این شهر که سابقه ای نزدیک به ۵۰ در تاسیس شهرداری دارد هنوز میدانی احداث نشده است, بیش از ۹۰درصد از تحصیل کرده گان منطقه بدلیل نبود شغل و حرفه مناسب ناچار از مهاجرت میباشند!این مشکلات سالها ست که گریبانگیر مردم منطقه میباشند بر حسب اتفاق مسئولین میایند و میروند اما هیچ نمیبینند و انچه را هم که مردم نشانشان میدهند به روی مبارک خود نمیاورندیک چشم چشم و فدایت شوم میگویند و سری به سرولات و اردوگاهها و استراحتگاهها میزنند و میروند! مسئولین مستقر در دارالحکومه شهر بزرگ رشت که به بهای محرومیت های رفاهی سرزمین گیلان,مبدل به تنها کلان شهر شمال کشور شده است مردم چابکسر و مشکلات انها را مشکلات استان گیلان محسوب نکرده و بلافاصله بعد از شنیدن انها حالت تعجب و استهزا بخود میگیرند !متاسفانه این موضوع به نماینده گان منطقه نیز تسری پیدا کرده و برخی از انهاکه بومی این شهر نیز هستند به این حالت تعجب مبتلا گردیده اند!پس از بازدیدی که سه سال قبل سفیرکره جنوبی در ایران آقای کیم یانک موک از شهر چابکسر بعمل اورد و سخنان شگفت انگیزی که در مورد جاذبه های طبیعی این شهر در حضور مسئولین استان گیلان بر زبان جاری ساخت که در۱۵ فروردین ۱۳۸۷در روزنامه بشیرنیز منتشر شد بارقه امیدی در میان مردم رنج کشیده این چابکسر پدید امداهالی شهر بر این باور بودند حال که سالها صدایشان به گوش مسئولین بی اثرمانده لااقل سخنان این مقام عالی رتبه یخ بی تفاوتی را اب نموده و برای توسعه و محرومیت زدایی از این شهر فکری نموده و طرحی جامع ارایه شود در ان سال آقای کیم یانک موک در جمع انبوه مسئولین استان گیلان ضمن اعلام آمادگی کره جنوبی برای سرمایه گزاری گفت: منطقه سرولات ” چابکسر در استان پهناور و زیبای گیلان خود به تنهایی می تواندبعنوان یک قطب گردشگری در دنیا مطرح باشد و به لحاظ ویژگیهای منحصر به فرد اقلیمی و طبیعی در دنیا بی نظیر است. بنا به گزارش خبرنگار مهر در رشت وی بیان داشت: سرولات چابکسر آنقدر قابلیت و جذابیت گردشگری دارد که با کمترین معرفی، زمینه ورود گردشگران خارجی و سرمایه گذاران خارجی به این منطقه را فراهم کند. اما متاسفانه سخنان این مقام کره ای نیز نتوانست یخ های بی مهری و بی توجهی محض مرکز نشینان را اب نماید سه سال بعد ان تاریخ استانداری گیلان در اقدامی بیسابقه بودجه اندکی که قبلا برای بازسازی امام زاده تاریخی و گورستان عمومی شهر پیشبینی شده بنفع توابع رشت بازپس گرفتند ! باری مردم چابکسر سالهاست به این نتیجه رسیده اند که دوستان رشتی و تابعین انها قید چابکسر را زده و این شهر که به قول انها آخرین شهر استان گیلان است عملا از تمامی طرح ها کنار گذاشته شده و محلی از اعراب ندارد!!! در حالیکه در ۵ کیلومتری چابکسر شهر رامسر عروس شهر های ایران قرار گرفته که خواه و ناخواه مشمول عنایت بوده و از وضعیت رفاهی بسیار بهتری برخوردار است تا جایی که فرودگاه رامسر در حال بین الملی شدن است و با احداث تله کابین و طرح های گردشگری و بیمارستانها و مراکز دانشگاهی و کنار گذر ساحلی رو به توسعه میباشد اما در چابکسر نه تنها طرح توسعه ای در کار نیست بلکه تعریض خیابان اصلی شهر ۴۰ سال است که بر زمین مانده !با توجه موارد فوق مردم چابکسر سالها ست مصرا خواهان الحاق به رامسر هستند تا از این طریق مشکلات شهرشان حل شده وسر وسامانی بیابد ضمنا بدلیل قرابت ها وتناسب و مشابهت های فراوان فرهنگی و اقتصادی و اقلیمی و فاصله اندک جغرافیایی , الحاق چابکسر به رامسر که در حقیقت نسبت خواهر خوانده گی با هم دارند سریعا عملی بوده واهالی بسیار خوشبین هستند در کنار این شهربه توسعه دست یافته و وضعیت بهترپیدا کنند
شمال ما: شهرچابکسر در قسمت شرق استان گیلان در واقع آخرین شهر این استان و وجه تمایز دو استان گیلان و مازندران می باشد فاصله چابکسر از آخرین شهر مازندران یعنی رامسر کمتر از ۵ کیلومتر است زبان و فرهنگ و اداب و رسوم و شرایط محیطی این دو شهر با یکدیگر کاملا مشابه میباشد و شاید چابکسر بدلیل برخورداری از مناظر طبیعی بکر و متنوع و کمترین فاصله کوه و دریا و بلحاظ پوشش گیاهی ووجود جنگلهای انبوه و سایر جوانب بصورت بالقوه از مزیت نسبی درجاذبه های گردشگری نسبت به رامسر برخوردار باشد امابدلایل مشخص از این مزیت هیچگاه بهره مند نشده است حقیقت دردناک این است چابکسر در آتش بی توجهی مسئولین میسوزد!
مقایسه امکانات دو شهر همجوار رامسر و چابکسر نشان میدهد به چابکسر که بیش از ۴۰ سال است به اصطلاح شهریت یافته حتی به اندازه یکی از خیابانهای فرعی رامسر نیز توجه نشده !در حالیکه شهر رامسر طی چهل سال اخیر ازصفت سخت سر ( که در قدیم بدلیل شرایط ناگوار جغرافیایی و معیشتی و محرومیت بدان اطلاق میشد ) به شهر رامسر (محل آسایش و راحتی ) و عروس شهرهای ایران ملقب شد وبا امکانات متعدد گردشگری همچون هتل های لوکس ,فرودگاه بین الملی ,بلوارهای زیبا ,آبگرم چشمه های معدنی,تله کابین ,بیمارستان و امکانات پزشکی و اردوگاههاو استراحتگاههای ساحلی متعدد تجهیز شد ه چابکسرنه تنها از توابع رامسر که از نظر تقسیمات کشورزمانی بر انها ارجحیت داشته عقب مانده بلکه با کمال تاسف حتی از یک میدان که سمبل و پیشانی طبیعی شهر محسوب میشود , برای اثبات شهریت خویش محروم است !!!!
شاید بهانه همیشگی مسئولین برای توجیه مشکلات چابکسر کمبود بودجه و سرمایه باشد اماعنایت به موقعیت بینظیر و امکانات خدادادی چابکسر این فرض را باطل مینماید. منطقه استراتژیک چابکسر خود سرمایه است وبرای رشد وشکوفایی تنها نیازمند توجه ودلسوزی و برنامه ریزی مسئولین امر! چابکسر سرشار از جاذبه های جهانگردی است که عقل سلیم در هراستان خواهان توسعه, در آرزوی داشتن یکی ازآنها ست سرمایه گزاران بسیاری در صورت فراخوانی و حمایت و پشتگرمی مسئولین بدانجا سرازیر خواهند شد متاسفانه هیچگاه از این مزیت ها در جهت رفاه و ابادی منطقه و استان گیلان استفاده نشده است و در عوض تا انجا که مقدور بوده جوانان مستعد و تحصیل کرده که در حد دکترای تخصصی و فوق تخصص و پروفسور و این دیار بالیده شده اند و یا انانی که سرمایه و فکر اقتصادی داشته اند بدلیل نبود زیر ساخت های لازم و دور نمای توسعه از چابکسر کوچانیده و یا بهتر بگوییم گریزان شده اند! چابکسر ازجنبه ژئو مورفولوژی بدلیل بهره مندی از چهارعامل ساحل، جلگه، کوهپایه وکوهستان و همچنین وجود صنایع دستی منحصر بفرد ,تنوع فرهنگی ,بازار های هفتگی وآثار و پیشینه تاریخی و پتانسیل ورزشی (باستانی و مدرن)و توامندی های بالقوه در زمینه شیلات وپرورش ماهی و تسهیلات بندری با هر نوع سلیقه ای گردشگران را را از فاصله های دور و نزدیک در صورت برنامه ریزی و سرمایه گزاری مناسب جذب خواهد نمود یکی از مواهب طبیعی چابکسر وجود ساحل منحصر بفرد دریا بطول ۷ کیلومتر است که بدلیل ماسه ای بودن و نزدیکی به جنگل جذابیت ان دو چندان است چابکسر از نظر انواع جاذبه ها بسیار غنی است، به طوری که صرف نظر از جاذبه های طبیعی، مانند دریا، سواحل، ، وجود چشمه دمکش که از نظرتوریسم علمی و تفریحی یقینا در کشور بینظیر میباشد ,گستره چشم اندازهای بکر جنگلی، نواحی ییلاقی و جاذبه های تاریخی و فرهنگی و حتی مذهبی, تنوع گویش های محلی و فعالیت های خاص اقتصادی(بازارهای هفتگی) که درآن وجود دارد چابکسر را به عنوان یک اکولوژی منحصر بفرد و تابلوی ظریفی از جلوه های انسانی توریست پذیر گیلان به تصویر میکشد. توریسم مزرعه ای، توریسم فرهنگی و حتی معماری اصیل گیلان که از انواع گردشگری منطقه محسوب می شود و در کنارآن بازار محلی چابکسر و وجود مجتمع های پرورش گل وگیاه وکشت برنج و چای ,کیوی ,مرکبات بر ایجاد فرصت های استثنایی برای جذب گردشگر و سرمایه گزار افزوده است .
همچنین چابکسر در صورت برچیده شدن قطعی ایست بازرسی بی تناسب و احداث سازواره ورودی مناسب به دلیل موقعیت خاص ارتباطی خود که دروازه ورودی به استانهای گیلان و مازندران محسوب می شود .
مقصد مهمی برای انگیزه های متنوع گردشگران از سراسر نقاط ایران خواهد بود .چابکسر از مراکز مهم تولید و عرضه هنرهای سنتی و صنایعدستی بویژه چادر شب و لباس محلی و نمدمالی یا بافتن نمد و پرورش کرم ابریشم است. . نمد که از پشم گوسفند بافته می شود معمولا بعنوان زیر انداز استفاده می گرددو مصارف طبی نیز دارد . بافت نمد کار بسیار سخت و توام با مرارتهای بسیار است نمد در اندازه ها و طرح ها و شکل های هندسی خاصی بافته می شود نمدهای کوچک و گرد با طرح های زیبا معمولا بعنوان دکور و یا پاچراغی استفاده می شوند بافتن چادر شب از دیگر هنرهای ماندگارمنطقه است که رنگهای طبیعی و گیاهی در آن به کار رفته و قدمت هفت هزار ساله دارد. در گذشته چادرشب را فقط از ابریشم می بافتند ، اما امروزه از نخ و کاموا هم بافته می شودزمینه ی چادرشب ها معمولا سرخ یا سبز بوده و از رنگ های دیگر برای نقش و نگارهای روی آن استفاده می شود .
چادرشب در انواع ساده و طرح دار بافته می شود. طرح های روی چادرشب علاوه بر خطوط زیگزاگ سیاه و سفید شامل طرح هایی از اسب سوار ، درخت ، گوزن با شاخهاى بلند ، انسان و زن تاج دار و مناظر و گلها نیز می باشند دختران و زنانی که لباس قاسم آبادی می پوشند چادر شب را نیز دور کمر می بندند آشنایی بسیاری از ایرانیان با قاسم آباد چابکسر مدیون شهرت لباس و رقص و موسیقی زیبای قاسم آبادی می باشد.
لباس قاسم آبادی که ویژه زنان می باشد و تا حدود سی سال پیش تقریبا تمام زنان آنرا می پوشیدند امروزه به استثنای بخشی از زنان بالای چهل سال توسط جوان ترها فقط در عروسیها و دیگر جشنها و در موقع رقص قاسم آبادی پوشیده می شود.
در المپیک آسیایی که در تهران قبل از انقلاب برگزار شد در مراسم افتتاحیه پیشاپیش ورزشکاران ایرانی عده ای دختر که گویا تعدادی هم از قاسم آباد بودند با لباس قاسم آبادی رژه میروند. سه بخش اصلی لباس عبارتند از پیراهن ، تور دستمال(توری سفید که روی سر می گذارند) ، دامن بلند یا دراز تنبان که دارای چین های فراوان و حدود ده نوار افقی موازی هم با رنگهای متنوع. رقص قاسم آبادی و کشتی(تا ده سال پیش) از مراسم ثابت و همیشگی در جشن های عروسی بود.
روی تختی، رو فرشی، رختخواب پیچ ، بقچه ، زیرانداز ، پرده ، رومیزی ، جلیقه و لباس, رو مبلی، کیف، کفش کتانی، کوله پشتی، مانتو از دیگر محصولات جانبی چادرشب بافی است..
هم اینک ۲۰ تا ۳۰ تعاونی و هزار و ۸۰۰ بافنده زن چادر شب درمنطقه قاسم آباد وسیاهکلرود چابکسر شناسایی شده که این افراد هزینه معاش خود و خانواده خود را با بافت چادرشب تامین می کنند که نیازمند اعطای وام و تسهیلات ویژه وحمایت و توجه جدی و ساماندهی همه جانبه این صنعت رو به زوال میباشند وضعیت پرورش کرم ابریشم دیگر صنعت قدیمی منطقه چابکسر وخیم تراز دیگر عرصه ها ی تولیدی منطقه بوده و تقریبا رو به اضمحلال می باشد حصیر بافی و سبد بافی و پوست اکنی وساخت زیورآلالت چوبی از دیگر صنایع دستی پراکنده در سطح منطقه است که بدلایل اقتصادی از اشتغال زایی ان بنحو چشمگیری کاسته شده است چقدر خوب بود که مسئولین ذیربط که برای رقابت و چشم همچشمی با دیگر کشورها برج میلاد را با هزینه های گزاف در پایتخت احداث میکنند این ابتکار و التزام را داشتند که با صرف هزینهای بس ناچیز تر از ساخت برج دراین منطقه محروم بازارچه ای دایمی برای فروش این محصولات و جلب گردشگران و نهایتا حمایت از صنایع محلی منطقه چابکسر که درآستانه ورشکستگی میباشد احداث نمایند! کشتی گیری نیز از رسوم قدیمی و جا افتاده در منطقه چابکسر می باشد.
هرسال تابستان در منطقه بویژه در جواهر دشت رامسر مسابقات کشتی گیله مردی با حضور صدها کشتی گیر از گیلان و مازندران و منجمله ورزشکاران چابکسر که اکثرا از قاسم آباد میباشند با شکوه و حرارت خاصی برگزار می شودکه مشاهده ان برای گردشگران خالی از تفنن نیست درباره ی تاریخ گذشته ی چابکسر چون اغلب نقاط ایران اطلاعات دقیقی در دست نیست.
اما درسطح منطقه دفینه هایی که از حفاری های غیر تخصصی که اغلب جهت دستیابی به ,گنج, و اشیای قیمتی صورت می گیرد بدست آمده نشان می دهد که منطقه قبل از اسلام مسکونی بوده و به همین جهت هم اهالی از جاهایی که دفینه ای قدیمی درآوردند را ,گبر گور, که نام قبرها یا اماکن بازمانده از دوران پیش از اسلام هست می نامند.
متاسفانه به علت سادگی و بی غشی مردم راهزنان حرفه ای توانستند به راحتی آنها را فریب داده و به قیمت ناچیزی اشیای بدست آمده را که می توانستند بازگوی گوشه هایی از تاریخ منطقه و ایران باشند را از آنها خریده و به کلکسیونرهای از ما بهتران در خارج از کشور بفروشند آثار تاریخی پس از اسلام نیز بیشتر شامل امامزاده های موجود در سطح چابکسر بوده که یادگار مبارزات و حمایت های اجداد و نیاکان منطقه از تشیع بوده و همچون سایر مناطق گیل و دیلم و تپورستان وهیرکان,چابکسر نیز یکی از پناه گاهها علویان فراری از جور خلفای عباسی محسوب میشده است علاوه برموارد فوق منطقه چابکسر از پیشینه هنری و فرهنگی نیز برخوردار بود که در این مجال نمی گنجد وهمانقدر باید بسنده کرد که ترانه هاو آوازها و موسیقی محلی منطقه منحصر بفرد و تلفیقی از موسیقی اصیل و بدیع قاره کوچک گیلان است که سینه به سینه و نسل به نسل به منتقل شده است در اخر از هنر آشّپزی گیلان و شیرینی پزی محلی و صنایع لبنی که حاصل سرپنجه شیر زنان منطقه است نیز نباید غافل شد که لذتی ست بدیع و حظی بیمانند که ان را تنها بر سر سفره بی ریای اهالی منطقه میبایست چشید!
با تفاصیل فوق ایا رواست سرزمینی با این همه جاذبه های رویایی و طبیعی که آراسته به چندین هنر و حسن خدا داد است این چنین بی توشه و رونق مانده و مسئولین نیم نگاهی خریدارانه نیز به ان نیاندازند ؟ ایا خدا وکیلی مردم چابکسر حق ندارند بدلیل بیمهری ها و مشکلات اقتصادی و کمبود امکانات خواهان الحاق به استان مازندران و یا هر استان جدید الاحداثی باشند؟ آیا تنها اندکی توجه و مهرورزی و سرمایه گزاری مسئولین موجبات شکوفایی و پیشرفت اقتصادی پابکسر که دروازه ورودی به دو استان شمالی کشور محسوب میشود را فراهم ننموده و باعث رهایی مردم مظلوم و محروم این شهر از چنگال اهریمن فقر و اعتیاد و بیکاری نخواهد گردید ؟؟؟
هفته گذشته در ماموریت گیلان و مازندران بودم. پس از اینکه کارمان در استان مازندران تمام شد، به طرف گیلان حرکت کردیم. راننده در پمپ CNG چابکسر ایستاد تا گاز بزند. صف طولانی بود و باید حداقل نیم ساعت در صف می ایستادیم. در میان شالیزارهای کنار جاده جوانی با چوب بلندی که سرش نایلون سیاهی بسته بود، جلب توجه می کرد. جوان چوب را بالای سرش حرکت می داد و از این طرف شالیزار به آن طرف می دوید! از خودرو پیاده شدم و به طرف جوان راهی شدم. برای رسیدن به او باید از انبوهی از زباله ها می گذشتم!
با جوان سلام و علیکی کردم و از کارش پرسیدم.
گفت: کارگر شهرداری هستم و کلاغها را پر می دهم تا نشاء برنجها را نخورند.
گفتم: مگر نگهبانی از شالیزارها به عهده شهرداری است؟
گفت: نه. ولی شهرداری زباله های شهر را کنار این شالیزارها تخلیه می کند، کلاغها هم برای جستجوی زباله ها در اینجا جمع می شوند و بعضی اوقات نشاءهای برنج را هم در می آوند و می خورند. به همین دلیل شهرداری مرا مامور کرده تا مواظب نشاء ها باشم.
گفتم: شبانه روز اینجا هستی؟
گفت: نه. از ساعت ۵/۷ صبح تا ۵ بعد از ظهر اینجا هستم. کلاغها هم ساعت کار مرا می دانند. الان که ساعت ۵/۴ است همگی آنجا نشسته اند (با دست اشاره کرد و اجتماع کلاغها را نشان داد) و منتظر ساعت ۵ هستند تا من بروم و آنها مشغول خوردن نشاءها شوند.
شالیکارها در حال وجین علفهای هرز بودند.
جوان نگهبان کنار شالیزار آلاچیقی برای خود درست کرده بود و دوچرخه اش را نیز در کنار آن پارک کرده بود. از کار پر زحمتش، حقوق کمش و گرانی سرسام آور گفت.
پرسیدم: چقدر حقوق می گیری؟
گفت: دویست هزار تومان. ولی دو ماه است که حقوق نداده اند و من که متاهل هستم برایم بسیار مشکل است. البته شالیکارها هوایم را دارند و زمان رسیدن برنج به من سهمی از برنج می دهند.
پرسیدم بچه هم داری؟
با حالت شرم گفت: شما جای برادر بزرگ من هستید، راستش بچه ام چند ماه دیگر متولد می شود. هزینه زندگی خیلی بالاست. من هم از کار کردن نمی ترسم. بعد از اینکه ساعت ۵ کارم در اینجا تمام می شود می روم ماهیگیری و تا دیر وقت ماهیگیری می کنم. کارهای بنایی هم کمی بلدم. اگر لازم باشد انجام می دهم تا بتوانم خرج زندگی زن و بچه ام را در بیاورم.
ساعت ۵ شده بود و باید برای شغل دومش مهیا می شد. شماره موبایلش را به من داد و خودش را مهدی معرفی کرد و گفت: هر وقت کاری در چابکسرداشتی به من زنگ بزن. من در خدمت خواهم بود.
از هم خداحافظی کردیم. من به طرف خودرو و او به طرف آلاچیقش رفت. لحظه ای طول نکشید که مرا صدا زد برگشتم دیدم دوان دوان می آید با دو عدد نارنگی که در دستش بود. گفت: بفرمایید قابل شما را ندارد.
برگرفته از سایت موسسه اندیشه سبز زمین
سلام و خسته نباشید علی هستم از روستای اشترکان از انجایی که مردم خوب اشترکان از سایت کرکان دیدن کردن و به شماره حساب مسجد اشترکان پول واریز کردن شخص آقای نقی لطفی ریس هیت امنای مسجد سجادیه ع کرکان از شما مدیر سایت خواسته که شماره حساب مسجد کرکان داخل سایت بگذارید. با تشکر هیت امنای مسجد کرکان
جا داره از این فرصت استفاده کنم از شخص آقای نقی لطفی و دیگر امنای مسجد کرکان تشکر کنم واقعا امسال محرمی در کرکان یه حال و هوای دیگری داشت این حرف من رو کسی درک میکنه که محرمی مسجد کرکان آمده باشه …. من اربعین مسجد کرکان نبودم ولی فیلم اربعین توی مسجد کرکان رو دیدم واقعا عالی بود اینا بر میگرده به تفکرات به جوان بودن هیت امنا ….با تشکر جمعی از جوانان کرکان
سلام خوبی آقای مدیر عاشق مدیرت هستم نقی لطفی ریس هئت امناست خواهش میکنم توی قسمت اصلی سایت توی قسمت کمک و … بنویسید ریس هیت امنا تا مردم بدونن که ریس کیه با تشکر خادم مسجد علی از روستای زیبای اشترکان
سلام من به کسایی که این نوشته رو میخونن > سلام من به اشترکانی هایی که این نوشته رو میخونن ! امسال مسجد اشترکان بالاخره آماده شد ! جا داره از اشترکانی هایی که هر جا هستن در هر پستی تشکر کنم از یاد نبردن اشترکان یه افتخاره برامون ما اشترکانی ها هر جا باشیم قلبمون برای اشترکان میتپه امسال ۲۴ میلیون پول به دست امنای اشترکان رسد که رییس هئت امنا که شخص آقای نقی شیرزاد در بدست آوردن این پول زیاد زحمت کشید . آقای نقی شیزاد باعث افتخار ما اشترکانی هاست از همه ی کسانی که در این راه به امنای مسجد اشترکاتن کمک کردن صمیمانه تشکر میکنم . این حرف هایی که من دارم میزنم همه رو از نزدیک دیدم آقای رحمت رنجبر به عنوان معاون هیئت امنا تلاش زیادی کردن . با تشکر و سپاس زیاد از این عزیزان زحمت کش
سلام بر شما. در صورت امکان آهنگ معروف “نوروزی خوان” که سالهاست در ایام نزدیک به نوروز از رادیو گیلان پخش میشه و برام خیلی خاطره انگیزه را در سایت قرار بدین. مدّت هاست که دنبالش می گردم
آقا یه لطفی کنین یه سری عکس هم از ابزار یا ساختمانهای قدیمی بزارین…
مثلا ….. لبه … دلاخندی یا کردخالا… کله یا همون تنوری که توی اتاق واسه گرمایش و پخت و پز فصل سرد بود… یا عکسهای قدیمی استان…
خیلی جالب میشه به نظرم…
تشکر
با سلام
خبر عجیبی شنیدم ! خواهشمند است پیگیری فرمایید
شنیده شده محل تخلیه زباله های انزلی از مقابل سفید کنار به کرکان منتقل شده یا می شود!
و کرکان محل تخلیه زباله های انزلی و حومه می گردد!؟
آیا صحیح است؟؟؟
سلام به عزیزی که این سایت رو ساخه سلام فراوان به همه کرکانی های خون گرم میخواستم تشکر کنم از این که طراخی سایت تون از این که یک ساعتی تو سایت گشتم و کلی لذت بردم خاطرات جوانی من یادم اومد برام طراحی شد
بازم تشکر که لطف کردین
سایت
کرکان بندرانزلی با دامنه www.kargan.ir
نیز در دسترس می باشد.
مرحوم تقی کرکانی خان قدیم کرکان
روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .
با سلم و عرض احترام
سایت بسیار زیبا و فوق العاده ای دارید.من اصالتا آبکناری هستم.در صورت امکان نگاهی به وبلاگ بنده بندازید و در صورت تمایل از من پشتیبانی کنید.یک دنیا ممنون.
سلام
مطلب خیلی مفیدی بود.امیدوارم همیشه موفق باشید.
سلاممممممم به همه امیدوارم که حال همه دوستان خوب باشه این سایت خیلی عالی هستش و مطالب بسیار جالبی داره همیشه. به وبلاک ما هم سر بزنید.
http://mirmahaleyeabkenar.blogfa.com/
سلام آقای مدیر خوبی . سال۲۰۱۲میلادی رو به شما و همه عزیزان به خصوص مسیحیان عزیز تبریک میگم . راستی آقای مدیر عکس های محرم۹۰چرا اینقدر کمه . دستت درد نکنه امیدوارم همیشه موفق باشی عزیزم.
الحاق چابکسر به رامسر راه برون رفت از مشکلات مردم منطقه
چابکسر یکی از زیباترین نقاط سرسبز ایران است . وجود کوهستان های سرسبز و پر آب ، جلگه ، جنگل و دریا و۱۲ کیلو متر ساحل بینظیر یکی از بدیع ترین شاهکارهای خلقت را در چابکسر رقم زده معذالک از لحاظ زیر ساخت های سرمایه گذاری درتمامی رشته های مختلف , چابکسر رتبه ی نزدیک به صفر دارد.با آن که چابکسر بنا بر قرار گرفتن درحدفاصل دو استان گیلان -مازندران در دو قطب کشاورزی و گردشگری جای داده شده است ، اما در هیچ زمینه ای فعالیت ملموسی را ندارد. فقدان زیر ساخت های مناسب گردشگرپذیری و کشاورزی منطقه را از از هر دو حیث دچار لطمات شدیدی کرده است. مردم بطور گسترده از نظر سطح اقتصادی در رده ی متوسط و به پائین هستند و زندگی مشقت باری دارند. به لحاظ فقدان اهرم های مناسب کسب درآمد ، ناگزیر فروش زمین های ابا و اجدادی و انجام مشاغل پست خدماتی وطاقت فرسا ,ماهیگیری ,مغازه داری و اجاره ی ویلا و اتاق یکی از مهم ترین منابع درآمد آنان است . بدلیل نبود زیر ساخت های گردشگری, صنعت توریسم در چابکسر پا نگرفته است و باز بدلیل ریشه دوانیدن فقر سیاه , فرهنگ و روحیه پذیرش گردشگر بشکل حرفه ای ان در مردم منطقه موضوعیت نیافته و با تلقی مسافر بجای گردشگر برمبنای همان تفکر است که چابکسر در کنار رامسر یکی از گرانترین شهرهای ایران برای گردشگران محسوب میشود و گردشگران در شهر چابکسر مجبورند برای نیاز های خود مبلغ گزافی را پرداخت نمایند و مردم منطقه نیز مجبورند معاش یک سال خود را در محدوده زمانی تعطیلات و فصل تابستان تامین نمایند.این دلایل و دلایل مرتبط دیگر یکی از معضلات اصلی شهر یعنی افزایش روز افزون بیکاری را دامن زده است و شیب مصرف مواد مخدر در شهر چابکسر نسبت به شهر های دیگر استان گیلان با شدت قابل توجهی بالا رفته است.در کل چابکسربدلیل سالها غفلت و بی توجهی مسئولین به لحاظ اقتصادی و اجتماعی و امکانات بهداشتی و درمانی و دانشگاهی شهر ضعیفی نگاه داشته شده و علیرغم اینکه دروازه ورودی استان محسوب میشود متاسفانه برای چابکسر سند چشم اندازی تدوین نشده است. مسوولین شهر وحتی مسوولین ارشد استان هنوز تصمیم قاطعی برای چابکسر نگرفته اند.ایاچابکسر شهر گردشگری است یا کشاورزی ، صنعتی است یا دانشگاهی ، شهر الکترونیک است یا شهر سلامت ؟چابکسر از نظر زیر ساخت های شهری وضع حقارت بار وفاجعه امیزی دارد خیابانهای پر از چاله و گودال ودست انداز وپدیده نیمه بلوار ! و نبود سیستم فاضلاب و تصفیه خانه و مکانیزم جمع اوری زباله ,کوچه های تنگ و مخروبه و پیچ در پیچ و سردرگم کننده که پازل مانند هستندو خیابانهایی که ناگهان باریک و یک دفعه عریض میشوند! ساختمانهایی با قدمت صد سال و نیمه ویران و یا در حال ریزش در کنار ساختمان های مدرن بانکها و ادارات دولتی کج سلیقی و کوته بینی و عدم برنامه ریزی شهری را تداعی مینماید و جالب تر از همه اینکه برای این شهر که سابقه ای نزدیک به ۵۰ در تاسیس شهرداری دارد هنوز میدانی احداث نشده است, بیش از ۹۰درصد از تحصیل کرده گان منطقه بدلیل نبود شغل و حرفه مناسب ناچار از مهاجرت میباشند!این مشکلات سالها ست که گریبانگیر مردم منطقه میباشند بر حسب اتفاق مسئولین میایند و میروند اما هیچ نمیبینند و انچه را هم که مردم نشانشان میدهند به روی مبارک خود نمیاورندیک چشم چشم و فدایت شوم میگویند و سری به سرولات و اردوگاهها و استراحتگاهها میزنند و میروند! مسئولین مستقر در دارالحکومه شهر بزرگ رشت که به بهای محرومیت های رفاهی سرزمین گیلان,مبدل به تنها کلان شهر شمال کشور شده است مردم چابکسر و مشکلات انها را مشکلات استان گیلان محسوب نکرده و بلافاصله بعد از شنیدن انها حالت تعجب و استهزا بخود میگیرند !متاسفانه این موضوع به نماینده گان منطقه نیز تسری پیدا کرده و برخی از انهاکه بومی این شهر نیز هستند به این حالت تعجب مبتلا گردیده اند!پس از بازدیدی که سه سال قبل سفیرکره جنوبی در ایران آقای کیم یانک موک از شهر چابکسر بعمل اورد و سخنان شگفت انگیزی که در مورد جاذبه های طبیعی این شهر در حضور مسئولین استان گیلان بر زبان جاری ساخت که در۱۵ فروردین ۱۳۸۷در روزنامه بشیرنیز منتشر شد بارقه امیدی در میان مردم رنج کشیده این چابکسر پدید امداهالی شهر بر این باور بودند حال که سالها صدایشان به گوش مسئولین بی اثرمانده لااقل سخنان این مقام عالی رتبه یخ بی تفاوتی را اب نموده و برای توسعه و محرومیت زدایی از این شهر فکری نموده و طرحی جامع ارایه شود در ان سال آقای کیم یانک موک در جمع انبوه مسئولین استان گیلان ضمن اعلام آمادگی کره جنوبی برای سرمایه گزاری گفت: منطقه سرولات ” چابکسر در استان پهناور و زیبای گیلان خود به تنهایی می تواندبعنوان یک قطب گردشگری در دنیا مطرح باشد و به لحاظ ویژگیهای منحصر به فرد اقلیمی و طبیعی در دنیا بی نظیر است. بنا به گزارش خبرنگار مهر در رشت وی بیان داشت: سرولات چابکسر آنقدر قابلیت و جذابیت گردشگری دارد که با کمترین معرفی، زمینه ورود گردشگران خارجی و سرمایه گذاران خارجی به این منطقه را فراهم کند. اما متاسفانه سخنان این مقام کره ای نیز نتوانست یخ های بی مهری و بی توجهی محض مرکز نشینان را اب نماید سه سال بعد ان تاریخ استانداری گیلان در اقدامی بیسابقه بودجه اندکی که قبلا برای بازسازی امام زاده تاریخی و گورستان عمومی شهر پیشبینی شده بنفع توابع رشت بازپس گرفتند ! باری مردم چابکسر سالهاست به این نتیجه رسیده اند که دوستان رشتی و تابعین انها قید چابکسر را زده و این شهر که به قول انها آخرین شهر استان گیلان است عملا از تمامی طرح ها کنار گذاشته شده و محلی از اعراب ندارد!!! در حالیکه در ۵ کیلومتری چابکسر شهر رامسر عروس شهر های ایران قرار گرفته که خواه و ناخواه مشمول عنایت بوده و از وضعیت رفاهی بسیار بهتری برخوردار است تا جایی که فرودگاه رامسر در حال بین الملی شدن است و با احداث تله کابین و طرح های گردشگری و بیمارستانها و مراکز دانشگاهی و کنار گذر ساحلی رو به توسعه میباشد اما در چابکسر نه تنها طرح توسعه ای در کار نیست بلکه تعریض خیابان اصلی شهر ۴۰ سال است که بر زمین مانده !با توجه موارد فوق مردم چابکسر سالها ست مصرا خواهان الحاق به رامسر هستند تا از این طریق مشکلات شهرشان حل شده وسر وسامانی بیابد ضمنا بدلیل قرابت ها وتناسب و مشابهت های فراوان فرهنگی و اقتصادی و اقلیمی و فاصله اندک جغرافیایی , الحاق چابکسر به رامسر که در حقیقت نسبت خواهر خوانده گی با هم دارند سریعا عملی بوده واهالی بسیار خوشبین هستند در کنار این شهربه توسعه دست یافته و وضعیت بهترپیدا کنند
به چه گناهی می میرد؟
شمال ما: شهرچابکسر در قسمت شرق استان گیلان در واقع آخرین شهر این استان و وجه تمایز دو استان گیلان و مازندران می باشد فاصله چابکسر از آخرین شهر مازندران یعنی رامسر کمتر از ۵ کیلومتر است زبان و فرهنگ و اداب و رسوم و شرایط محیطی این دو شهر با یکدیگر کاملا مشابه میباشد و شاید چابکسر بدلیل برخورداری از مناظر طبیعی بکر و متنوع و کمترین فاصله کوه و دریا و بلحاظ پوشش گیاهی ووجود جنگلهای انبوه و سایر جوانب بصورت بالقوه از مزیت نسبی درجاذبه های گردشگری نسبت به رامسر برخوردار باشد امابدلایل مشخص از این مزیت هیچگاه بهره مند نشده است حقیقت دردناک این است چابکسر در آتش بی توجهی مسئولین میسوزد!
مقایسه امکانات دو شهر همجوار رامسر و چابکسر نشان میدهد به چابکسر که بیش از ۴۰ سال است به اصطلاح شهریت یافته حتی به اندازه یکی از خیابانهای فرعی رامسر نیز توجه نشده !در حالیکه شهر رامسر طی چهل سال اخیر ازصفت سخت سر ( که در قدیم بدلیل شرایط ناگوار جغرافیایی و معیشتی و محرومیت بدان اطلاق میشد ) به شهر رامسر (محل آسایش و راحتی ) و عروس شهرهای ایران ملقب شد وبا امکانات متعدد گردشگری همچون هتل های لوکس ,فرودگاه بین الملی ,بلوارهای زیبا ,آبگرم چشمه های معدنی,تله کابین ,بیمارستان و امکانات پزشکی و اردوگاههاو استراحتگاههای ساحلی متعدد تجهیز شد ه چابکسرنه تنها از توابع رامسر که از نظر تقسیمات کشورزمانی بر انها ارجحیت داشته عقب مانده بلکه با کمال تاسف حتی از یک میدان که سمبل و پیشانی طبیعی شهر محسوب میشود , برای اثبات شهریت خویش محروم است !!!!
شاید بهانه همیشگی مسئولین برای توجیه مشکلات چابکسر کمبود بودجه و سرمایه باشد اماعنایت به موقعیت بینظیر و امکانات خدادادی چابکسر این فرض را باطل مینماید. منطقه استراتژیک چابکسر خود سرمایه است وبرای رشد وشکوفایی تنها نیازمند توجه ودلسوزی و برنامه ریزی مسئولین امر! چابکسر سرشار از جاذبه های جهانگردی است که عقل سلیم در هراستان خواهان توسعه, در آرزوی داشتن یکی ازآنها ست سرمایه گزاران بسیاری در صورت فراخوانی و حمایت و پشتگرمی مسئولین بدانجا سرازیر خواهند شد متاسفانه هیچگاه از این مزیت ها در جهت رفاه و ابادی منطقه و استان گیلان استفاده نشده است و در عوض تا انجا که مقدور بوده جوانان مستعد و تحصیل کرده که در حد دکترای تخصصی و فوق تخصص و پروفسور و این دیار بالیده شده اند و یا انانی که سرمایه و فکر اقتصادی داشته اند بدلیل نبود زیر ساخت های لازم و دور نمای توسعه از چابکسر کوچانیده و یا بهتر بگوییم گریزان شده اند! چابکسر ازجنبه ژئو مورفولوژی بدلیل بهره مندی از چهارعامل ساحل، جلگه، کوهپایه وکوهستان و همچنین وجود صنایع دستی منحصر بفرد ,تنوع فرهنگی ,بازار های هفتگی وآثار و پیشینه تاریخی و پتانسیل ورزشی (باستانی و مدرن)و توامندی های بالقوه در زمینه شیلات وپرورش ماهی و تسهیلات بندری با هر نوع سلیقه ای گردشگران را را از فاصله های دور و نزدیک در صورت برنامه ریزی و سرمایه گزاری مناسب جذب خواهد نمود یکی از مواهب طبیعی چابکسر وجود ساحل منحصر بفرد دریا بطول ۷ کیلومتر است که بدلیل ماسه ای بودن و نزدیکی به جنگل جذابیت ان دو چندان است چابکسر از نظر انواع جاذبه ها بسیار غنی است، به طوری که صرف نظر از جاذبه های طبیعی، مانند دریا، سواحل، ، وجود چشمه دمکش که از نظرتوریسم علمی و تفریحی یقینا در کشور بینظیر میباشد ,گستره چشم اندازهای بکر جنگلی، نواحی ییلاقی و جاذبه های تاریخی و فرهنگی و حتی مذهبی, تنوع گویش های محلی و فعالیت های خاص اقتصادی(بازارهای هفتگی) که درآن وجود دارد چابکسر را به عنوان یک اکولوژی منحصر بفرد و تابلوی ظریفی از جلوه های انسانی توریست پذیر گیلان به تصویر میکشد. توریسم مزرعه ای، توریسم فرهنگی و حتی معماری اصیل گیلان که از انواع گردشگری منطقه محسوب می شود و در کنارآن بازار محلی چابکسر و وجود مجتمع های پرورش گل وگیاه وکشت برنج و چای ,کیوی ,مرکبات بر ایجاد فرصت های استثنایی برای جذب گردشگر و سرمایه گزار افزوده است .
همچنین چابکسر در صورت برچیده شدن قطعی ایست بازرسی بی تناسب و احداث سازواره ورودی مناسب به دلیل موقعیت خاص ارتباطی خود که دروازه ورودی به استانهای گیلان و مازندران محسوب می شود .
مقصد مهمی برای انگیزه های متنوع گردشگران از سراسر نقاط ایران خواهد بود .چابکسر از مراکز مهم تولید و عرضه هنرهای سنتی و صنایعدستی بویژه چادر شب و لباس محلی و نمدمالی یا بافتن نمد و پرورش کرم ابریشم است. . نمد که از پشم گوسفند بافته می شود معمولا بعنوان زیر انداز استفاده می گرددو مصارف طبی نیز دارد . بافت نمد کار بسیار سخت و توام با مرارتهای بسیار است نمد در اندازه ها و طرح ها و شکل های هندسی خاصی بافته می شود نمدهای کوچک و گرد با طرح های زیبا معمولا بعنوان دکور و یا پاچراغی استفاده می شوند بافتن چادر شب از دیگر هنرهای ماندگارمنطقه است که رنگهای طبیعی و گیاهی در آن به کار رفته و قدمت هفت هزار ساله دارد. در گذشته چادرشب را فقط از ابریشم می بافتند ، اما امروزه از نخ و کاموا هم بافته می شودزمینه ی چادرشب ها معمولا سرخ یا سبز بوده و از رنگ های دیگر برای نقش و نگارهای روی آن استفاده می شود .
چادرشب در انواع ساده و طرح دار بافته می شود. طرح های روی چادرشب علاوه بر خطوط زیگزاگ سیاه و سفید شامل طرح هایی از اسب سوار ، درخت ، گوزن با شاخهاى بلند ، انسان و زن تاج دار و مناظر و گلها نیز می باشند دختران و زنانی که لباس قاسم آبادی می پوشند چادر شب را نیز دور کمر می بندند آشنایی بسیاری از ایرانیان با قاسم آباد چابکسر مدیون شهرت لباس و رقص و موسیقی زیبای قاسم آبادی می باشد.
لباس قاسم آبادی که ویژه زنان می باشد و تا حدود سی سال پیش تقریبا تمام زنان آنرا می پوشیدند امروزه به استثنای بخشی از زنان بالای چهل سال توسط جوان ترها فقط در عروسیها و دیگر جشنها و در موقع رقص قاسم آبادی پوشیده می شود.
در المپیک آسیایی که در تهران قبل از انقلاب برگزار شد در مراسم افتتاحیه پیشاپیش ورزشکاران ایرانی عده ای دختر که گویا تعدادی هم از قاسم آباد بودند با لباس قاسم آبادی رژه میروند. سه بخش اصلی لباس عبارتند از پیراهن ، تور دستمال(توری سفید که روی سر می گذارند) ، دامن بلند یا دراز تنبان که دارای چین های فراوان و حدود ده نوار افقی موازی هم با رنگهای متنوع. رقص قاسم آبادی و کشتی(تا ده سال پیش) از مراسم ثابت و همیشگی در جشن های عروسی بود.
روی تختی، رو فرشی، رختخواب پیچ ، بقچه ، زیرانداز ، پرده ، رومیزی ، جلیقه و لباس, رو مبلی، کیف، کفش کتانی، کوله پشتی، مانتو از دیگر محصولات جانبی چادرشب بافی است..
هم اینک ۲۰ تا ۳۰ تعاونی و هزار و ۸۰۰ بافنده زن چادر شب درمنطقه قاسم آباد وسیاهکلرود چابکسر شناسایی شده که این افراد هزینه معاش خود و خانواده خود را با بافت چادرشب تامین می کنند که نیازمند اعطای وام و تسهیلات ویژه وحمایت و توجه جدی و ساماندهی همه جانبه این صنعت رو به زوال میباشند وضعیت پرورش کرم ابریشم دیگر صنعت قدیمی منطقه چابکسر وخیم تراز دیگر عرصه ها ی تولیدی منطقه بوده و تقریبا رو به اضمحلال می باشد حصیر بافی و سبد بافی و پوست اکنی وساخت زیورآلالت چوبی از دیگر صنایع دستی پراکنده در سطح منطقه است که بدلایل اقتصادی از اشتغال زایی ان بنحو چشمگیری کاسته شده است چقدر خوب بود که مسئولین ذیربط که برای رقابت و چشم همچشمی با دیگر کشورها برج میلاد را با هزینه های گزاف در پایتخت احداث میکنند این ابتکار و التزام را داشتند که با صرف هزینهای بس ناچیز تر از ساخت برج دراین منطقه محروم بازارچه ای دایمی برای فروش این محصولات و جلب گردشگران و نهایتا حمایت از صنایع محلی منطقه چابکسر که درآستانه ورشکستگی میباشد احداث نمایند! کشتی گیری نیز از رسوم قدیمی و جا افتاده در منطقه چابکسر می باشد.
هرسال تابستان در منطقه بویژه در جواهر دشت رامسر مسابقات کشتی گیله مردی با حضور صدها کشتی گیر از گیلان و مازندران و منجمله ورزشکاران چابکسر که اکثرا از قاسم آباد میباشند با شکوه و حرارت خاصی برگزار می شودکه مشاهده ان برای گردشگران خالی از تفنن نیست درباره ی تاریخ گذشته ی چابکسر چون اغلب نقاط ایران اطلاعات دقیقی در دست نیست.
اما درسطح منطقه دفینه هایی که از حفاری های غیر تخصصی که اغلب جهت دستیابی به ,گنج, و اشیای قیمتی صورت می گیرد بدست آمده نشان می دهد که منطقه قبل از اسلام مسکونی بوده و به همین جهت هم اهالی از جاهایی که دفینه ای قدیمی درآوردند را ,گبر گور, که نام قبرها یا اماکن بازمانده از دوران پیش از اسلام هست می نامند.
متاسفانه به علت سادگی و بی غشی مردم راهزنان حرفه ای توانستند به راحتی آنها را فریب داده و به قیمت ناچیزی اشیای بدست آمده را که می توانستند بازگوی گوشه هایی از تاریخ منطقه و ایران باشند را از آنها خریده و به کلکسیونرهای از ما بهتران در خارج از کشور بفروشند آثار تاریخی پس از اسلام نیز بیشتر شامل امامزاده های موجود در سطح چابکسر بوده که یادگار مبارزات و حمایت های اجداد و نیاکان منطقه از تشیع بوده و همچون سایر مناطق گیل و دیلم و تپورستان وهیرکان,چابکسر نیز یکی از پناه گاهها علویان فراری از جور خلفای عباسی محسوب میشده است علاوه برموارد فوق منطقه چابکسر از پیشینه هنری و فرهنگی نیز برخوردار بود که در این مجال نمی گنجد وهمانقدر باید بسنده کرد که ترانه هاو آوازها و موسیقی محلی منطقه منحصر بفرد و تلفیقی از موسیقی اصیل و بدیع قاره کوچک گیلان است که سینه به سینه و نسل به نسل به منتقل شده است در اخر از هنر آشّپزی گیلان و شیرینی پزی محلی و صنایع لبنی که حاصل سرپنجه شیر زنان منطقه است نیز نباید غافل شد که لذتی ست بدیع و حظی بیمانند که ان را تنها بر سر سفره بی ریای اهالی منطقه میبایست چشید!
با تفاصیل فوق ایا رواست سرزمینی با این همه جاذبه های رویایی و طبیعی که آراسته به چندین هنر و حسن خدا داد است این چنین بی توشه و رونق مانده و مسئولین نیم نگاهی خریدارانه نیز به ان نیاندازند ؟ ایا خدا وکیلی مردم چابکسر حق ندارند بدلیل بیمهری ها و مشکلات اقتصادی و کمبود امکانات خواهان الحاق به استان مازندران و یا هر استان جدید الاحداثی باشند؟ آیا تنها اندکی توجه و مهرورزی و سرمایه گزاری مسئولین موجبات شکوفایی و پیشرفت اقتصادی پابکسر که دروازه ورودی به دو استان شمالی کشور محسوب میشود را فراهم ننموده و باعث رهایی مردم مظلوم و محروم این شهر از چنگال اهریمن فقر و اعتیاد و بیکاری نخواهد گردید ؟؟؟
راستی چابکسر به چه گناهی می میرد؟
غلام چابکی
چابکسر به چه گناهی می میرد؟
وظیفه جدید شهرداری چابکسر!
هفته گذشته در ماموریت گیلان و مازندران بودم. پس از اینکه کارمان در استان مازندران تمام شد، به طرف گیلان حرکت کردیم. راننده در پمپ CNG چابکسر ایستاد تا گاز بزند. صف طولانی بود و باید حداقل نیم ساعت در صف می ایستادیم. در میان شالیزارهای کنار جاده جوانی با چوب بلندی که سرش نایلون سیاهی بسته بود، جلب توجه می کرد. جوان چوب را بالای سرش حرکت می داد و از این طرف شالیزار به آن طرف می دوید! از خودرو پیاده شدم و به طرف جوان راهی شدم. برای رسیدن به او باید از انبوهی از زباله ها می گذشتم!
با جوان سلام و علیکی کردم و از کارش پرسیدم.
گفت: کارگر شهرداری هستم و کلاغها را پر می دهم تا نشاء برنجها را نخورند.
گفتم: مگر نگهبانی از شالیزارها به عهده شهرداری است؟
گفت: نه. ولی شهرداری زباله های شهر را کنار این شالیزارها تخلیه می کند، کلاغها هم برای جستجوی زباله ها در اینجا جمع می شوند و بعضی اوقات نشاءهای برنج را هم در می آوند و می خورند. به همین دلیل شهرداری مرا مامور کرده تا مواظب نشاء ها باشم.
گفتم: شبانه روز اینجا هستی؟
گفت: نه. از ساعت ۵/۷ صبح تا ۵ بعد از ظهر اینجا هستم. کلاغها هم ساعت کار مرا می دانند. الان که ساعت ۵/۴ است همگی آنجا نشسته اند (با دست اشاره کرد و اجتماع کلاغها را نشان داد) و منتظر ساعت ۵ هستند تا من بروم و آنها مشغول خوردن نشاءها شوند.
شالیکارها در حال وجین علفهای هرز بودند.
جوان نگهبان کنار شالیزار آلاچیقی برای خود درست کرده بود و دوچرخه اش را نیز در کنار آن پارک کرده بود. از کار پر زحمتش، حقوق کمش و گرانی سرسام آور گفت.
پرسیدم: چقدر حقوق می گیری؟
گفت: دویست هزار تومان. ولی دو ماه است که حقوق نداده اند و من که متاهل هستم برایم بسیار مشکل است. البته شالیکارها هوایم را دارند و زمان رسیدن برنج به من سهمی از برنج می دهند.
پرسیدم بچه هم داری؟
با حالت شرم گفت: شما جای برادر بزرگ من هستید، راستش بچه ام چند ماه دیگر متولد می شود. هزینه زندگی خیلی بالاست. من هم از کار کردن نمی ترسم. بعد از اینکه ساعت ۵ کارم در اینجا تمام می شود می روم ماهیگیری و تا دیر وقت ماهیگیری می کنم. کارهای بنایی هم کمی بلدم. اگر لازم باشد انجام می دهم تا بتوانم خرج زندگی زن و بچه ام را در بیاورم.
ساعت ۵ شده بود و باید برای شغل دومش مهیا می شد. شماره موبایلش را به من داد و خودش را مهدی معرفی کرد و گفت: هر وقت کاری در چابکسرداشتی به من زنگ بزن. من در خدمت خواهم بود.
از هم خداحافظی کردیم. من به طرف خودرو و او به طرف آلاچیقش رفت. لحظه ای طول نکشید که مرا صدا زد برگشتم دیدم دوان دوان می آید با دو عدد نارنگی که در دستش بود. گفت: بفرمایید قابل شما را ندارد.
برگرفته از سایت موسسه اندیشه سبز زمین
زیست محیطی
سلام و خسته نباشید علی هستم از روستای اشترکان از انجایی که مردم خوب اشترکان از سایت کرکان دیدن کردن و به شماره حساب مسجد اشترکان پول واریز کردن شخص آقای نقی لطفی ریس هیت امنای مسجد سجادیه ع کرکان از شما مدیر سایت خواسته که شماره حساب مسجد کرکان داخل سایت بگذارید. با تشکر هیت امنای مسجد کرکان
شماره حساب۰۳۳۲۶۹۱۰۵۷۰۰۷……..حساب سپهر بانک صادرات …….. به نام امام سجاد ع کرکان …….. شماره جناب آقای نقی لطفی ۰۹۱۲۴۳۶۰۱۲۹
جا داره از این فرصت استفاده کنم از شخص آقای نقی لطفی و دیگر امنای مسجد کرکان تشکر کنم واقعا امسال محرمی در کرکان یه حال و هوای دیگری داشت این حرف من رو کسی درک میکنه که محرمی مسجد کرکان آمده باشه …. من اربعین مسجد کرکان نبودم ولی فیلم اربعین توی مسجد کرکان رو دیدم واقعا عالی بود اینا بر میگرده به تفکرات به جوان بودن هیت امنا ….با تشکر جمعی از جوانان کرکان
سلام ودرود
چون بید متواضع باشیم ، چون سرو راست قامت ، مثل صنوبر صبور، مثل بلوط مقاوم، مثل رود روان، مثل خورشید با سخاوت و مثل ابر با کرامت باشیم
dorud
nea bowdam
mi nivishta nidem
xorom kAr bodin
pir shi bi
سلام خوبی آقای مدیر عاشق مدیرت هستم نقی لطفی ریس هئت امناست خواهش میکنم توی قسمت اصلی سایت توی قسمت کمک و … بنویسید ریس هیت امنا تا مردم بدونن که ریس کیه با تشکر خادم مسجد علی از روستای زیبای اشترکان
سلام من به کسایی که این نوشته رو میخونن > سلام من به اشترکانی هایی که این نوشته رو میخونن ! امسال مسجد اشترکان بالاخره آماده شد ! جا داره از اشترکانی هایی که هر جا هستن در هر پستی تشکر کنم از یاد نبردن اشترکان یه افتخاره برامون ما اشترکانی ها هر جا باشیم قلبمون برای اشترکان میتپه امسال ۲۴ میلیون پول به دست امنای اشترکان رسد که رییس هئت امنا که شخص آقای نقی شیرزاد در بدست آوردن این پول زیاد زحمت کشید . آقای نقی شیزاد باعث افتخار ما اشترکانی هاست از همه ی کسانی که در این راه به امنای مسجد اشترکاتن کمک کردن صمیمانه تشکر میکنم . این حرف هایی که من دارم میزنم همه رو از نزدیک دیدم آقای رحمت رنجبر به عنوان معاون هیئت امنا تلاش زیادی کردن . با تشکر و سپاس زیاد از این عزیزان زحمت کش
FaDaTo0o0on BeshaM
———————————-
مدیر گفته: GHorboN sHoMa 🙂
سلام بر شما. در صورت امکان آهنگ معروف “نوروزی خوان” که سالهاست در ایام نزدیک به نوروز از رادیو گیلان پخش میشه و برام خیلی خاطره انگیزه را در سایت قرار بدین. مدّت هاست که دنبالش می گردم
آقا یه لطفی کنین یه سری عکس هم از ابزار یا ساختمانهای قدیمی بزارین…
مثلا ….. لبه … دلاخندی یا کردخالا… کله یا همون تنوری که توی اتاق واسه گرمایش و پخت و پز فصل سرد بود… یا عکسهای قدیمی استان…
خیلی جالب میشه به نظرم…
تشکر
با سلام
خبر عجیبی شنیدم ! خواهشمند است پیگیری فرمایید
شنیده شده محل تخلیه زباله های انزلی از مقابل سفید کنار به کرکان منتقل شده یا می شود!
و کرکان محل تخلیه زباله های انزلی و حومه می گردد!؟
آیا صحیح است؟؟؟
با سلام و خسته نباشید
به کرکان نه ولی به روستای خمیران میبرن اونجا یه کارخانه کمپوست ساختن که زباله ها را تبدیل میکنه
سلام به عزیزی که این سایت رو ساخه سلام فراوان به همه کرکانی های خون گرم میخواستم تشکر کنم از این که طراخی سایت تون از این که یک ساعتی تو سایت گشتم و کلی لذت بردم خاطرات جوانی من یادم اومد برام طراحی شد
بازم تشکر که لطف کردین
www.kargan.ir
نیز در دسترس می باشد.
روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .
اين مجموعه درساماندهي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ثبت گرديده است.
آدرس :استان گيلان -بندرانزلي-جاده آبکنار-روستاي"کرکان"بندرانزلي