نویسندگان
تبلیغات
کد HTML تبلیغ
WELCOME

 

من از همیشه با تو عجیب تر هستم
به هم بزن ته من را همیشه ات این است
بزن بزن که تو از من بزرگتر شده ای
همیشه ضربه این دستپاچه سنگین است
#
بچرخ دور خودت مثل من زمین دیوار
درست روی سرم پشت برف می لرزد
بزن یخی تر از این برف های ترسیده
هنوز سایه سردت به عشق می ارزد
#
همیشه داغ نگاه تو برف سوزانده
همیشه چشم تو دیوار را خراشیده
من از هجوم تهی از تو فلس می ریزم
نگاه کن یخ چشمت مرا تراشیده
#
بچرخ ، تیشه علم کن ، مرا بزن بتراش
از این تن تهی از تو همیشه خون پاشید
به شکل عشق و پریشانی ام تراشیدی
و نصفه نیمه رها مانده ام در این تردید
#
تو مثل عقده یک عشق بر سرم آوار _
شدی که گوشه دیوار کز کند دردم
نمانده از من مغرور پیش از این چیزی
هنوز در پی یک دست گرم می گردم
#
درست حالا اینجا فقط زمستان است
و زخمهام نمک سود برف لای درد
هنوز می رقصی لا به لای رگ هایم
ولی تو فصل بدی آمدی نمان برگرد.

.

ارسالی : خانم اسماء میرزانی کارشناس ارشد ادبیات فارسی

آرشیو مطالب
ارسال نظر جديد

  • احمدجو گفته: ۱۲:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۷/۴

    زیبا بود

  • پیام هزاری آبکنار گفته: ۰۵:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۴

    قشنگ بود ایشالا که به بهترین جایی که لیاقتش و داری تو این زمینه برسی

  • اسما میرزایی گفته: ۱۳:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۹

    خیلی ممنونم بچه ها از لطفتون پیام جون امیدوارم تو هم به هر چی دوس داری برسی:
    بهترینها…

  • اشعار ميرزاي هورامي گفته: ۱۴:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۱

    ازجمله فعالیت های ماموستا(میرزای ههورامی)در کنار تدریس و تالیف اجرای

    برنامه هــای مذهبی در صداوسیمای استـــان کردستان می باشد کــــه

  • امین گفته: ۱۶:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷

    سلام
    شعر زیبای هست…
    یه سوال دارم…
    میخوام بدونم خوانم حیدر زاده در حال حاضر کجا زندگی میکنند…

  • مهدی گفته: ۱۹:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۱۲

    کویر چشمانم می جوید قطره آبی از سر نیاز تا آرام شود این طوفان دلم
    و من نیم نگاهی تا به درگاه سحر و کسی نیست که بگوید مرا که الف آغاز است…

  • مهدی گفته: ۰۱:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۲/۵

    باز باران با ترانه می سرایم بر لب
    لبانم خشکیده چون خشتگه نیما…که شاید داروگی برساند سلامم رابه باران
    تا شاید آبی گل نشود در این حوالی…
    آخر باران چشمانم خشک است حالا کویر تشنه تنهام …

  • مهدی گفته: ۰۱:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۲/۵

    باز باران با ترانه می سرایم بر لب
    لبانم خشکیده چون خشتگه نیما…که شاید داروگی برساند سلامم رابه باران
    تا شاید آبی گل نشود در این حوالی…

  • در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
    • لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی یا گیلکی تایپ کنید.
    • نظرات در ارتباط با همین مطلب باشد در غیر اینصورت از « فرم تماس با مدیریت » استفاده کنید.
    • «مدیر سایت» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
    • از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور یم.
    • نظرات پس از تأیید مدیریت سایت منتشر می‌شود.



    جستجو
    مدیریت
    سایت کرکان بندرانزلی با دامنه
    www.kargan.ir
    نیز در دسترس می باشد.
    مرحوم تقی کرکانی خان قدیم کرکان

    روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .

    تبلیغات
    HTML
    محبوب ترین مطالب
    بازدید از سایت