نویسندگان
تبلیغات
کد HTML تبلیغ
WELCOME
این مرد از دیار تربه بر هستش بنده خدا مطرب بود . شغالی چند شب بود می رفت سراغ مرغ و خروسش ، هر شب یکی از مرغ هایش را می خورد ، یک روز تصمیم می گیره بره داخل انبار ( گاچه ) خودش را پنهان بکنه تا شغال بیاد از داخل درب را […]
 خواب های طلایی این یه خواب زیبا هست در مورد شهید تیرداد رجبی از روستای تربه بر در یه سالی که هنوز تیرداد عزیزمون مفقودالاثر بود و ما از زنده بودن یا شهادتش خبری در دست نداشتیم و عطش انتظار بی تاب مون کرده بود ، پدرم میگه در یه شب قدر خیلی دلم بی […]
   سلام و خسته نیاشید ، یادی از شهیدعزیزو مظلوم روستایمان تربه بر :   شهید تیرداد رجبی در فروردین ۱۳۴۸ در روستای تربه بر متولد شد ، با وضعیت بد اقتصادی که در خانواده ها در آن زمان وجود داشت تیرداد کوچک ما بزرگی بود در کمک به پدر و مادر در کارهای کشاورزی […]
بسم الله الرحمن الرحیم در حالیکه ماههای رحمت و مغفرت یکی از پس دیگری فرا میرسد و مومنین در تدارک تهذیب نفس و کسب رضایت خالق در تکاپو هستند و رفته رفته آماده حضور در مهمانی خدا میشوند. در عرصه ایی که تمامی رهپویان و هدایت شدگان طریق وصل ، رضایت خالق را می جویند […]
  متن زیر نامه آقای نادر وطن خواه به خانم ابتکار در حاشیه تلاش مردمان منطقه برای نجاب تالاب آبکنار میباشد که برایمان ارسال نموده متاسفانه به دلیل پاره ای از مشکلات نامه ایشان با چند روز تاخیر منتشر میشود ضمن عذرخواهی از ایشان شما را به خواندن مطلب زیر دعوت میکنم سرکار خانم دکتر […]
  چندی قبل فرصتی دست داد تا ضمن گشتی در کوچه های روستایمان تربه بر با گذشته ها دیداری داشته باشم . در این گشت و گذار عبورم به زمین ورزشی و یا به قول ما قدیمیهای روستا “صله کنار” افتاد. با دیدن غربت آنجا دلم گرفت از فرزندم که همراهم بود خواستم چند عکس […]
باز استنشاق هوای پاک صبحگاهی روستا نصیبم شده و فرصتی فراهم تا ضمن بجا آوردن صله ارحام، ساعاتی با نوستالژی روستا هم آواز شوم. سحرگاه دهم محرم است. همگام با سنت زیبای سالهای اخیر سپیده نزده بیدارم. سکوت سحرگاهی روستا همراه با صدای جیرجیرکها فضای دلنشینی فراهم کرده است. گاه گاهی این سکوت روحپرور با […]
  زمزمه جابجایی (قسمت ۱۹) از اوایل آبان زمزمه جابجایی لشکر ما و تحویل منظقه به لشکر ۷۷خراسان به گوش میرسید. در این مدت اتفاقاتی برای دوستانم افتاد که برخی از آنها به شرح زیر است. سرباز علی که از دوستان زمان آموزشی من و هوشنگ و اهل شفت بود در دسته شناسایی با ترکش […]
  کانال (قسمت ۱۸) .. بعد از اتمام ماموریت در دره سبز و رفتن به مرخصی، اوایل آبان سال ۶۰به روستای شعیبیه ، همان موقعیتی که قبلاً دو هفته در آنجاانجام وظیفه کرده بودم مامور شدم ولی تفاوتش با دفعه قبل در دو چیز بود. در دفعه اول گروهان پرویز مسئولیت نگهداری خط را بر […]
  گشت شناسایی(۱۷) با اتمام شهریور و به دستور فرماندهی کل قوا تحرکات جدی در جبهه ها آغاز شد و در اولین قدم عملیات شکست حصر آبادان موسوم به طریق القدس در منطقه آبادان اجرا و پیروزیهای قابل ملاجظه ای برای نیرو های ما به ارمغان آورد. البته در این ایام من مرخصی بودم و […]
دره سبز(۱۶) اواخر مرداد ماه یک گردان از تیپ سی گرکان(در حال حاضر به لشکر ارتقاء داده شده) به منطقه ماملحق شد و در سمت شمال غرب ما حد فاصل تپه شنی و پل نادری(جسر نادری) در ساحل شرقی رود کرخه مستقر گردید. از آنجاییکه یگان یاد شده فاقد تشکیلات بهداری بود . وظیفه پوشش […]
خرما پزان(۱۵) با آغاز مرداد هر روز به گرمای منطقه افزوده میشد و به گفته جنوبی ها فصل خرما پزان نزدیک بود و هر روز گرمتر از دیروز میشد . از طرفی جنگ که در ماههای آخر سال اول بود در حال تبدیل شدن به یک جنگ فرسایشی بلند مدت بود. قرار گرفتن در موضع […]
دوران نقاهت(۱۴) .. سر ظهر بود که لنگ لنگان و عصا به دست به مقر گروهان ارکان- دسته بهداری رسیدم . دوستان و علی الخصوص فرماندهانم با دیدن من متعجب پرسیدند با این وضع اینجا چکار میکنی؟و بعد از اینکه مشخص شد با داشتن ۱۰روز استراحت پزشکی به منزل نرفته و به خط برگشته ام […]
اولین تجربه(۱۳) همانطوریکه در قسمت قبلی گفته شد هفته سوم تیرماه ۶۰هفته ای تلخ و سخت برایم بود که آخرین روز آن صبح روز بیست و یکم زمانی که در حال جابجایی با نیروی جایگزین و آماده شدن برای رفتن به خط دوم بودم. مصادف شد با آمدن جیب حامل یخ و تانکر چرخدار آب، […]
در محاورات روزمره و زمانی که شکوه و گلایه از نامرادی روزگار به میان می آید عبارت نسل سوخته را زیاد می شنویم. بسیاری از هم سن و سالهای ما وقتی بحث قیاس امکانات، شرابط اجتماعی سیاسی و موقعیتها و فرصتهای رشد و تعالی امروز و دیروز به میان می آید. متولدین دهه ۴۰ وکمی […]
  در گذشته نه چندان دور در ولایت ما ( روستای تر به بر) بزرگواری زندگی میکرده که به همه چیز و همه امور جامعه و محل زندگی حساس بوده و با مداقه در همه رویدادها و رفتار اهالی کلی حرص و جوش می خورده است . هر کسی خبط و خطایی میکرده یا سهل […]
    هفته ای تلخ(۱۲) بعد از مرخصی به علت تاخیر یکی از دوستانی که به مرخصی رفته بود، بیدرنگ به خط اول اعزام شدم . این بار برخلاف دفعه قبل که به دسته۳ مامور بودم، به دسته۲ گروهان پرویز مامور شدم. دسته۲ گروهان پرویز در سمت شمال غربی روستای شعیبیه مستقر بود. موقعیتی که […]
  اولین مرخصی(۱۱) بعد از تجربه ۴۰روز حضور در منطقه نوبت اعزام من به مرخصی فرا رسید. در این مدت فقط یک بار توانسته بودم به شهر(اندیمشک و دزفول) رفته و به وسیله تلگراف چند جمله در حد خبر سلامتی برای خانواده ارسال نمایم . آن زمان شبکه تلفن ثابت در خیلی از شهرها وضعیت […]
دوستان جدید(۸) … بعد از کلی درازکش کردن وخاک و خلی شدن به محل استقرار دسته بهداری رسیدیم . همانطوریکه در قسمت قبلی عرض کردم حد فاصل رود کرخه تا محل استقرار واحدهای گروهان ارکان(خمپاره ۱۲۰میلی متری، دسته بهداری، دسته شناسایی، دسته ۱۰۶) پوشیده از درختهای گز و برخی درختان بومی منطقه بود . فاصله […]
فضای جنگی(۶) … با دیدن آتش حاصل از برخورد گلوله توپ با بوته ها که از دور شبیه گندم زار بود کنجگاو شدم به نزدیکتر رفته و صحنه را تماشا کنم . هنوز چند قدمی به پیش نرفته بودم که صدایی سنگین و عامرانه مرا از رفتن باز داشت. صدا با اینکه به زبان فارسی […]
 انتخاب عنوان”تربه بر و ما ادراک تربه بر” با نیات متفاوتی انجام شد اول آنکه روستای عزیزم یعنی تربه برعلیرغم قدمتی که دارد برای همه ناشناخته مانده است و نگارنده بررسیهای جامعه شناختی که در این خصوص انجام داده کمتر منابعی را یافته که در آن از تربه بر نامی برده شده باشد از محدود […]
 دیشب که بساط عکسهای قدیمی را پهن کرده بودم تا چند عکس قابل چاپ را انتخاب و اسکن و ارسال نمایم . چند عکس مشترک و جداگانه از دوست و همرزم عزیزم جنا ب هوشنگ کوچکی توجه ام را جلب کرد و با خود گفتم حال که پس از سالها اقدام به نوشتن خاطرات خود […]
  پشه کوره(۴) در حالی که گرما همه را کلافه کرده بود سعی میکردیم در سایه چادرها و بعضا” سایه سار درختان اکالیپتوس از شدت تاثیر گرما بکاهیم . اما واقعا” برای ما که اولین روز حضور در خوزستان را تجربه می کردیم تحمل این همه گرما طاقت فرسا بود . امیدوارم بودیم که با […]
   اعزام به جبهه(۱) بعد از طی کردن یک دوره فشرده آموزشی کمتر از دو ماه (۲۵اسفند۵۹تا۱۸اردیبهشت۶۰)درپادگان ۰۱تهران(لشکرک)روز تقسیم فرا رسید . بچه های دوره ما عمدتا”از استانهای گیلان و فارس بودند. تعدادی از بچه های همشهری و هم زبان که از ابتدای دوره با آنها جور بودم و بیشتر اوقات را کنار هم بودیم […]
سوادآموزی در دنیای امروز ما باسوادی مفهوم متفاوتی با زمان سربازی ما یعنی دهه شصت دارد. امروزه با سواد بودن به معنی دانستن خواندن و نوشتن نیست، امروزه با سواد به افرادی اطلاق میشود که با دانشهای روز آشنا باشند . امروزه به کسانی با سواد گفته میشود که با دانش IT،ICT, وسایر علوم روزآشنا […]
شهید وطن خواه برخی رخداد ها در زندگی انسان نه قابل پیش بینی هستند و نه قابل باور . این دسته از رخدادها چنان غیر منتظره رخ میدهند که آدم تا مدتها در قبول یا رد، باور و یا انکار آنها مردد است. حکایت من و شهید بزرگوار ایرج وطنخواه از این دسته رخداد ها […]
  براساس سند چشم انداز توسعه (ایران ۱۴۰۴)که به توصیه مقام معظم رهبری توسط مسئولین ذیربط طراحی و به تصویب معظم له ،مجتمع تشخیص مصلحت نظام ، قوه مقننه و سایر مقامات ذیربط رسیده و از اسناد استراتژیک و راهبردی نظام محسوب و در آن به وضوع اوضاع اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی ایران […]
امروز دوم خرداد است و از چند روز قبل و شاید تا چند روز آینده همه جا صحبت از فتح خرمشهر است ، در و دیوار شهر پوشیده از بنر و عکس و… صفحات روزنامه ها را انبوه مطالب و گزارشات این واقعه بزرگ تاریخی اشغال کرده و رادیو تلویزیون حجم بالایی از برنامه های […]
میل به نوشتن این روزها بیش از هرزمانی میل به نوشتن دارم . دلیلش را نمیدانم از هر فرصتی برای نوشتن استفاده کرده و افکارم را برروی کاغذ- کاغذ که نه بر صفحه نرم افزار ورد در رایانه – می اورم. امروز سوم خرداد ۱۳۹۱است با ورود به اداره و هنگام ثبت ورود به اداره […]
  وضعیت جغرافیائی: این روستا در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال – آبکنار و در طول جغرافیایی ۴۹ درجه و ۱۹ دقیقه و عرض جغرافیائی ۳۷ درجه و ۲۷ دقیقه واقع و از نظر ثبتی سنگ شماره یک و تا کپورچال ۱۸ کیلومتر و تا انزلی ۳۸ کیلومتر از راه زمینی فاصله […]
  • Page 1 of 2
  • 1
  • 2
  • >
آرشیو مطالب
گالری تصاویر
جستجو
مدیریت
سایت کرکان بندرانزلی با دامنه
www.kargan.ir
نیز در دسترس می باشد.
مرحوم تقی کرکانی خان قدیم کرکان

روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .

تبلیغات
HTML
محبوب ترین مطالب
بازدید از سایت