منوی اصلی
نویسندگان
- مدیر سایت (1788)
تبلیغات
کد HTML تبلیغ
WELCOME
بامصطفی و رجب شروع کردیم به کندن زمین ،آن طرف هم علی و مسعود که هر دو بچه تهران بودند شروع کردند کندن.ما تا نزدیکی زانو کندیم و رویش را چادر زدیم و کف سنگر را با پتو فرش کردیم و کناره هایش به صورت تاقچه شد که وسایلهای خرده ریز را آنجا گذاشتیم،رجب هنوز […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱] , بازدید:3,678بار
من، من هستم . به همین سادگی .خودم + هیچکس ! اولین باری که زاده شدم ، پائیز بود . وقتی که باران میبارید …برگریزان ِ سالی که درخت ِ سیب ِ ته حیاطمان هنوز هر بهار ، مینشست به شکوفه ،منهای حالا که نمیدانم شکوفه میدهد یا نه …خدا ببخشدش به صاحبان تازه اش […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱] , بازدید:3,141بار
میل به نوشتن این روزها بیش از هرزمانی میل به نوشتن دارم . دلیلش را نمیدانم از هر فرصتی برای نوشتن استفاده کرده و افکارم را برروی کاغذ- کاغذ که نه بر صفحه نرم افزار ورد در رایانه – می اورم. امروز سوم خرداد ۱۳۹۱است با ورود به اداره و هنگام ثبت ورود به اداره […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,729بار
بادلهره و دلواپسی رهسپار سرنوشتی نامعلوم بودیم که درصد بیشتر آن پنجه افکندن با دشمن بود.اتوبوس سیاهی شب را می شکافت و به پیش می رفت از گردنه های جاده خرم آباد به اندیمشک ،گردش های پیچ در پیچی که دلهره آدم را بیشتر می کرد ودر آسمان هم ستاره ها چشمک زنان […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,690بار
درخانه را محکم می زد و اسمم را هم فریاد می زد و می گفت بدو بیا ماشین فیلم اومده ،زود باش بریم. جیپ آهو استیشن که روی باربندش وسایل فیلم را می گذاشتند و داخل حیاط مدرسه بزرگ وسط محل پارک می کرد و صفحه بزرگ سفیدی را که بزرگتر از تخته […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,628بار
بمناسبت دهمین سال تولد وبلاگ سابون: گاهی مینشینیم به بازنگاری اینجا، مهر هشتاد و نه، بهمن نود، اردیبهشت نود و یک… نوشتهها هستند، همین جور ردیف زیر هم، با تاریخ و ساعت، و کامنتها. مثل سنگ قبرها، همان جور به نظم، همان جور با تاریخ تولد و وفات، همان جور با یک عالمه حرف […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,678بار
وقتی عزیزجان تعریف میکند که خواستگارهایش را نشانش نمیدادند تا مبادا چشم و گوشش باز شود، وقتی از طلعت خانم همسایه میگوید که پسران و دختران دم بخت را به هم میرساند و از این راه امرار معاش میکرد و شرح میدهد آقا جان)شوهرش) را تا لحظه عقد ندیده بود و وقتی اولین بار […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:3,498بار
انگشتانم را در هم قفل می کنم و به طرفین می کشم تا خستگی شان در برود ،خسته شدم از بس مشقهای تعطیلات نوروز را نوشتم ،آفتاب نوبهاری در حال غروب کردن است و گرمای نیمه جانش رخوتی خوش و دلهره آور را به جانم می ریزد. برنامه ریزی فکر نمی کنم جدیدا ابداع شده […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱] , بازدید:3,409بار
«خوش نارم بمیرم – اما اروزان ، زیندگی می شین جه مردن بدتر» شعر «آروزان» از کتاب «سل کول توسه دار» اباذر غلامی شاعر پرشور و با احساس در روز جمعه ۲۸ بهمن ماه از درد زیستن رها شد و جهان را بدرود گفت ، او چند سال بود که از عارضه ی سرطان […]
+ لینک مطلب
نظرات [۴] , بازدید:4,968بار
ساعتها به کندی می گذشتند،ای مدرسه لعنتی امروز که چهارشنبه سوری است باید تعطیل می کردند.برای بعدازظهر با بچه ها برنامه داشتیم. از ساعت ۴ عصر شروع کردیم به پیدا کردن یک چوب کلفت و بلند که سرش را با پارچه های کهنه می بستیم که با شروع مراسم به نفت آغشته می کردیم […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,584بار
لحظه های ناب با باران و درخت سبزه ها و جنگل ها آنها لذت مرا از این کار نخواهند فهمید لذتی که تمام بدنم را از خوشی سیراب می کند وخاطره های باران های زمان دور را زنده می کند می خوابم،خواب می بینم: دریا ،درخت ،باران را خدارادرقطره های باران می بینم،می بویم اما […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,715بار
سال۴۸ بود و من کلاس دوم ابتدائی.منزل عمه بزرگه ام که با جاری اش در یک حیاط ولنگ و باز با دو خانه مجزای کنارهم زندگی می کردند بودم . مادرم در حال بدنیا آوردن بچه چهارم بود. قسمت شرقی حیاط خانه عمه ام یک انباری بود که جوها(برنج با پوست) را در آن نگهداری […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,923بار
هجوم تبرها چه قدی کشیدی ، چه رعنا صنوبر تو بعد از هجوم تبرها ، صنوبر تمامت اگرچه همه شعله اما شراره شراره زیبا صنوبر شمیم تو را بی گمان دشت بویید که اینگونه خیس تمنا صنوبر افق تا افق خط احساس تو و یک آسمان رنگه معنا صنوبر چه دلها که رفت ، […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,879بار
سال۵۱ بود،برف شدیدی باریده بود ،اصلا یادم نمیاد درآن روزها به خاطر برف مدارس را تعطیل کنند شاید باور کردنش سخت باشد که در شمال هم سالی که فکر میکنم اواخر دهه ۴۰ بود آنچنان برفی آمده باشد که ارتفاع حدودی آن ۱.۵ متر بوده باشد. در سال ۵۱ کلاس پنجم بودم و مدرسه ما […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱] , بازدید:5,290بار
راست شیکممونو گرفته بودیم و با سر رو به پائین و نگاههامون به زمین جلو می رفتیم. گفتم رضا مطمئنی اینجوری ممکنه پولی یا چیز با ارزشی پیدا کنیم ،رضا گفت شاید،چون مردم حواسشان نیست یهو دارندپول میشمرند از دستشان ممکنه افتاده باشه یا دست کنند جیبشان و پولها را یا چیز دیگری را […]
+ لینک مطلب
نظرات [۲] , بازدید:3,376بار
معلمی از دانش آموزان خواست فایده گاو بودن را بنویسند و این انشاء آن دانش آموز است . با سلام خدمت معلم عزیزم و عرض تشکر از زحمات بی دریغ اولیاء و مربیان مدرسه که در تربیت ما بسیار زحمت میکشند و اگر آنها نبودند معلوم نبود ما الان کجا بودیم. اکنون قلم به […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱] , بازدید:6,531بار
ماه محرم ماهی بود که باعث جنب و جوش زیادی در روستایم می شدکه اوج آن مثل اغلب نقاط کشور در تاسوعا و عاشورا بود،آن دوران که راهنمائی و دبیرستان می رفتم روزهای تاسوعا تعطیل نبود. وقتی در حیاط مدرسه بودیم دسته سینه زنی و زنجیرزنی که از صبح تا حدودای ظهر به درب […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:3,392بار
بعضی از روزها می دیدمش،یا توی میدان فردوسی یا خیابان ایرانشهر،هما ن محدوده پاتوقش بود و دلار خرید و فروش می کرد. شرکتی که کار می کردم در خیابان ایرانشهر بود و برای رفتن به خانه یا رفتن به شرکتهای مختلف جهت بازاریابی می آمدم میدان.یکی از روزها بالاخره چشم تو چشم شدیم ،در […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:3,708بار
امشب تمام عظمت هستی در برابر عشق تعظیم می کند زیرا می خواهد اولین برگی که از بلندی افتاد را نظاره کند . . . پاییز مبارک . . . اس ام اس در مورد پاییز دنیا مثل پاییزه هم قشنگه هم غم انگیزه قشنگیش به خاطر تو و غم انگیزیش به خاطر دوری تو […]
+ لینک مطلب
نظرات [۲] , بازدید:4,263بار
زوزه و فریاد شغالها بلند بود،آخ جون فردا آفتابیه و پدر قول داده که اگر باران نبود برویم انزلی و برام کفش بخره. هر روز وقتی در مدرسه جلوی صف دانش آموزان میرم بالا تا دعای صبحگاهی را بخوانم نمی دونم چکار دارم می کنم کلمات حفظ شده را تند تند می خوانم تا زودتر […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,717بار
. یکشنبه بود بیستم آذر ماه ساعت هنوز نه نشده در رشت یک زن تمام زندگی اش را مرد مردی پی جنازه خود می گشت مرد ایستاد روی لبش سیگار باران سکوت خلوت این کوچه مردی که دیر عاشق یک زن شد انگار بود قسمت این کوچه هر شب همیشه ساعت نه اینجا او […]
+ لینک مطلب
نظرات [۵] , بازدید:6,338بار
. اخبار گفته ساعت هفت و سی، اینجا هوا گرفته و بارانی می خواهم از جنوب ببارم من، وقتی تو در شمال نمی مانی دیشب کنار «مل» به خودم گفتم، جای نگاه بندری ات خالی تنها بهشت روی زمین بودی، روزی در این جهنم طولانی یک روز پابرهنه پریدی تو، بین دو بیت فاصله دار […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱] , بازدید:3,666بار
. او چشمهای قهوه ای تیره یا دستهای ساده نمی خواهد یک مرد شاهزاده ایرانی با اسب روی جاده نمی خواهد او دختری ست مثل همین امروز از لحظه های ساعت خود دیر است تف کرده روزهای قشنگش را از بودن و نبود تو دلگیر است او دختری ست مثل شما آقا یک ساعت از […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:3,013بار
این لامصب با این موهای ژولی پولی اش چه مزه ای هستش،هر چی بود ته وارد شهرمان شده بودو کنجگاوی باعث میشد بونه زیر اون شکل و شمایلش چه خبره و مزه اش چه جوریه خلاصه توی اون سن و سال نوجوانی این جور چیزا برا آدم تازگی داشت. با خواهرم و مادربزرگم و دختر […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:3,195بار
. شهر منهای توست یعنی هیچ شهر منهای توست یعنی من شهر منهای توست گمشده است شهر منهای توست یعنی زن # زن همینجاست توی شهری که قسمتش چند ماه تنهایی ست قسمتش خلوت خیابان و نیمکت های ساکت و خالیست # یک نفر عاشق است ماهیها و بلد نیست تا شما باشد و بلد […]
+ لینک مطلب
نظرات [۲] , بازدید:3,962بار
به یاد همه شهدا ی جنگ تحمیلی و همه آنهائی که روزی در یک کلاس بودیم وشهید شدند باران نم نم می بارید ،عاشق این جور باریدنش در روز و شدیدش در شب وقتی که روی شیروانی آهنگی گوش نواز را می سازد هستم. چند روزی بود عمه ام فوت کرده بود و من […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,867بار
من لای دیوار خودم جا مانده دستم دستی ندارم تا بیارم باز بالا بس کن نگاه کنجکاوت را نلغزان با من نچرخ این لحظه های خستگی را # من لای من، من لای تو، من لای هر دو هی می تنم شب لرزهای کال خود را درد غلیظی توی بطن من ورم کرد از من […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,827بار
ساکت .بابا لعنتی ها ساکت.صدای یکی از بچه ها برو باباتوکه نمی تونی مبصر باشی. ساکت باشین،اسمتونو روی تابلو می نویسم ها. از بیرون هم در کلاسو باز می کردند ویه چیزائی می گفتند.آقای سعیدی گفته هر هفته بایستی یک نفر از بچه ها مبصر باشد تا ببینم از بین شما ها در زمان مبصر […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,840بار
. پرم از تکه تکه کردن تو این تویی ذهن تا شده تا من؟ می کشم می برم نمی فهمم تویی این تکه تکه ها یا من؟ # غرق انگشت های تو انگار توی انگشت های من باقیست پس بگیر این غلیظِ خاطره را خطر شک من برای تو نیست # دهنم چسبناک و تلخ […]
+ لینک مطلب
نظرات [۲] , بازدید:4,526بار
من از همیشه با تو عجیب تر هستم به هم بزن ته من را همیشه ات این است بزن بزن که تو از من بزرگتر شده ای همیشه ضربه این دستپاچه سنگین است # بچرخ دور خودت مثل من زمین دیوار درست روی سرم پشت برف می لرزد بزن یخی تر از این برف […]
+ لینک مطلب
نظرات [۸] , بازدید:7,369بار
آرشیو مطالب
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » کمکهای مردمی برای مسجد...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » اولسبلانگاه کجاست
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » آنقوت (Ruddy Shelduck)
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » بمانی
- » روستای لپوندان
- » باغ محتشم رشت
- » بارهنگ «وارانگو»
گالری تصاویر
جستجو
مدیریت
www.kargan.ir
نیز در دسترس می باشد.
روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .
تبلیغات
HTML
محبوب ترین مطالب
- » آموزش و طرز تهیه کباب کوبیده آ...
- » مراحل پرورش کرم ابریشم
- » متن کامل شازده کوچولو
- » دانلود آهنگ زیبای تو نزدیکی از...
- » چند افسانه متروک ماندن شهر گسک...
- » طرز تهیه میرزا قاسمی غذای محلی...
- » دانلود آهنگ زیبای یه دل شکوندم...
- » بانو روح انگیز میرزایی موسیقی ...
- » رضا نظری و دزدان ناشی
- » دانلود آهنگ زیبای ستاره مشرقی ...
- » طرز تهیه شربت توت فرنگی
- » روش دم کردن چای و انواع دم نوش
- » بهداشت فردی
- » لیست همه زنان رضا شاه
- » استاد احمد عاشورپور (بهمراه دا...
- » دهکده ییلاقی اولسبلنگاه شهرست...
- » آموزش و طرز تهیه انواع خورشت ق...
- » درست صحبت کردن را بیاموزید !
- » عروسک های باربی عامل امریکایی ...
- » لباسهای محلی گیلان؛ جاذبه ای ر...
- » افتتاح بیمارستان سلامت رستم آب...
- » طرز تهیه کال کباب شمالی
- » داستان رعنا ( رَعنَه )
- » چگونه سوالات و جوابهای امنیتی...
- » گیاهان شمال ایران – گیاه زولنگ...
- » لباس قاسم آبادی
- » آئین جشن چهارشنبه سوری
- » نام و نشان گیلان
- » تاریخچه روستای کرکان بندرانزلی
- » طرز تهیه کباب ترش گیلان
مطالب اتفاقی
- » پناهگاهی به نام «شفاخانه...
- » عکسهای پاییز و زمستان...
- » آشنایی با گیاه دارویی...
- » آشنایی با روستای سلش...
- » پند استاد زندگی همین...
- » داستان رعنا ( رَعنَه...
- » روستای رودکنار
- » عمارت امیرخان سردار در...
- » اگر تالاب بمیرد انزلی...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » آموزش و طرز تهیه...
- » زنگها برای چه به...
- » ناصرخسرو در دژ شمیران
- » پنهان شدن فقط برای...
- » بندرانزلی : کمیته تخصصی...
- » ازگیل – یا همان...
- » باران فقر (۲) از...
- » چاپار خانه کهدم در...
- » ترفند آنتی ویروس ناد۳۲
- » جوکهای قومیتی
ابر برچسب
بازدید از سایت