منوی اصلی
نویسندگان
- مدیر سایت (1788)
تبلیغات
کد HTML تبلیغ
WELCOME
گشت شناسایی(۱۷) با اتمام شهریور و به دستور فرماندهی کل قوا تحرکات جدی در جبهه ها آغاز شد و در اولین قدم عملیات شکست حصر آبادان موسوم به طریق القدس در منطقه آبادان اجرا و پیروزیهای قابل ملاجظه ای برای نیرو های ما به ارمغان آورد. البته در این ایام من مرخصی بودم و […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:3,107بار
دره سبز(۱۶) اواخر مرداد ماه یک گردان از تیپ سی گرکان(در حال حاضر به لشکر ارتقاء داده شده) به منطقه ماملحق شد و در سمت شمال غرب ما حد فاصل تپه شنی و پل نادری(جسر نادری) در ساحل شرقی رود کرخه مستقر گردید. از آنجاییکه یگان یاد شده فاقد تشکیلات بهداری بود . وظیفه پوشش […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:3,175بار
خرما پزان(۱۵) با آغاز مرداد هر روز به گرمای منطقه افزوده میشد و به گفته جنوبی ها فصل خرما پزان نزدیک بود و هر روز گرمتر از دیروز میشد . از طرفی جنگ که در ماههای آخر سال اول بود در حال تبدیل شدن به یک جنگ فرسایشی بلند مدت بود. قرار گرفتن در موضع […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,723بار
امروز را دریاب به فردا اعتباری نیست دست دراز می کردی می توانستی ستاره ها را بگیری ،آنقدر نزدیک بودند که از پشت شان خدا را هم می توانستی ببینی.کنار ساحل دراز کشیده بودیم و نیمه تابستان بود من و علی و فرشید روز خوشی را گذرانده بودیم. تمام روز را کنار ساحل بودیم […]
+ لینک مطلب
نظرات [۶] , بازدید:4,790بار
زن می خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می خواست او همان جا بماند. از حرف های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است.در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آنها آشنا شدم. یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که […]
+ لینک مطلب
نظرات [۳] , بازدید:5,831بار
مطلبی با عنوان” عزیزم دوستت دارم” که حاوی نکات ارزشمند مدیریت خانواده و اجتماع میباشد جهت بهره برداری لازم تقدیم میگرددو امیدوارم مورد استفاده قرار گیرد. “عزیزم دوستت دارم” پس از ۱۱سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدوداً دو ساله بود که […]
+ لینک مطلب
نظرات [۴] , بازدید:6,910بار
دوران نقاهت(۱۴) .. سر ظهر بود که لنگ لنگان و عصا به دست به مقر گروهان ارکان- دسته بهداری رسیدم . دوستان و علی الخصوص فرماندهانم با دیدن من متعجب پرسیدند با این وضع اینجا چکار میکنی؟و بعد از اینکه مشخص شد با داشتن ۱۰روز استراحت پزشکی به منزل نرفته و به خط برگشته ام […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:3,734بار
اولین تجربه(۱۳) همانطوریکه در قسمت قبلی گفته شد هفته سوم تیرماه ۶۰هفته ای تلخ و سخت برایم بود که آخرین روز آن صبح روز بیست و یکم زمانی که در حال جابجایی با نیروی جایگزین و آماده شدن برای رفتن به خط دوم بودم. مصادف شد با آمدن جیب حامل یخ و تانکر چرخدار آب، […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:3,515بار
شازده کوچولو یا شهریار کوچولو (به فرانسوی: Le Petit Prince) داستانی نوشته آنتوان دو سن اگزوپری است. این داستان از معروفترین داستانهای کودکان و سومین داستان پرفروش قرن بیستم در جهان و همچنین یکی از پرفروش ترین کتاب های تمام دوران ها است. در این داستان اگزوپری به شیوهای سورئالیستی و به بیان […]
+ لینک مطلب
نظرات [۲۷] , بازدید:206,621بار
در محاورات روزمره و زمانی که شکوه و گلایه از نامرادی روزگار به میان می آید عبارت نسل سوخته را زیاد می شنویم. بسیاری از هم سن و سالهای ما وقتی بحث قیاس امکانات، شرابط اجتماعی سیاسی و موقعیتها و فرصتهای رشد و تعالی امروز و دیروز به میان می آید. متولدین دهه ۴۰ وکمی […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,420بار
تقدیم به پروانههایی که پرکشیدند و هیچکس ردپایشان را ندید سالها بود نگاه منتظرم لب پنجره نشسته بود و چشمم بر در. دری که چند سال پیش وقتی از آن بیرون میرفت گفت: «منتظر بمانید، برمیگردم.» ولی بعد از آن هیجوقت این در، این کوچه و این جاده لبخند تو را ندید و صدای پای […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,526بار
اصلا حوصله نداشت اعصابش درب و داغان بود ،یک سالی می شد که زنش گیر داده بود به مشروب خوردنش و می گفت بزارش کنار ،فیلتر سیگار را با انگشت شصت و اشاره پرت کرد بیرون و از توی پاکت یکی دیگه بیرون کشید و روشن کرد.زنش می گفت بچه هات بزرگ شده اند اگر […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,687بار
مدتی را سوسنگرد بودیم که همان زمان در آزادسازی بستان شرکت کردیم و بعد از آن رفتیم بستان و در یکی از روستاهای اطراف بستان در خانه های به جا مانده از مردم مستقر شدیم.تا مدتی از دست چادر خلاص شدیم و وضعیت بهتری پیدا کردیم،حس اینکه در چهار دیواری زندگی می کردیم حس خوشایندی […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱] , بازدید:3,344بار
هفته ای تلخ(۱۲) بعد از مرخصی به علت تاخیر یکی از دوستانی که به مرخصی رفته بود، بیدرنگ به خط اول اعزام شدم . این بار برخلاف دفعه قبل که به دسته۳ مامور بودم، به دسته۲ گروهان پرویز مامور شدم. دسته۲ گروهان پرویز در سمت شمال غربی روستای شعیبیه مستقر بود. موقعیتی که […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱] , بازدید:3,823بار
اولین مرخصی(۱۱) بعد از تجربه ۴۰روز حضور در منطقه نوبت اعزام من به مرخصی فرا رسید. در این مدت فقط یک بار توانسته بودم به شهر(اندیمشک و دزفول) رفته و به وسیله تلگراف چند جمله در حد خبر سلامتی برای خانواده ارسال نمایم . آن زمان شبکه تلفن ثابت در خیلی از شهرها وضعیت […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,900بار
باران به شدت می بارید و صدای کوبش در،در صدای باران گم می شد.لیلا خانم بالاخره صدا را شنید و رفت در را باز کرد.آقاسید بود مست و پاتیل .روی پایش بند نبود با تکیه بر لیلاخانم خودش را به ایوان رساند و ولو شد روی حصیرهای چرک مرده.تا نیم ساعت پیش از پنجره سریال […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:3,942بار
دوستان جدید(۸) … بعد از کلی درازکش کردن وخاک و خلی شدن به محل استقرار دسته بهداری رسیدیم . همانطوریکه در قسمت قبلی عرض کردم حد فاصل رود کرخه تا محل استقرار واحدهای گروهان ارکان(خمپاره ۱۲۰میلی متری، دسته بهداری، دسته شناسایی، دسته ۱۰۶) پوشیده از درختهای گز و برخی درختان بومی منطقه بود . فاصله […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,785بار
فضای جنگی(۶) … با دیدن آتش حاصل از برخورد گلوله توپ با بوته ها که از دور شبیه گندم زار بود کنجگاو شدم به نزدیکتر رفته و صحنه را تماشا کنم . هنوز چند قدمی به پیش نرفته بودم که صدایی سنگین و عامرانه مرا از رفتن باز داشت. صدا با اینکه به زبان فارسی […]
+ لینک مطلب
نظرات [۲] , بازدید:3,234بار
باید از رقابیه می رفتیم به سمت حمیدیه که مابین اهواز و سوسنگرد بود در یک محوطه جنگلی نزدیک این شهر که به خاطر دسترسی به همه چیز مورد نیازمان محل مناسبی بود.جاهائی در بین درختان انتخاب شد برای گروهای مختلف که با لودر به صورت تپه های صاف و با ارتفاع از […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱] , بازدید:3,744بار
پشه کوره(۴) در حالی که گرما همه را کلافه کرده بود سعی میکردیم در سایه چادرها و بعضا” سایه سار درختان اکالیپتوس از شدت تاثیر گرما بکاهیم . اما واقعا” برای ما که اولین روز حضور در خوزستان را تجربه می کردیم تحمل این همه گرما طاقت فرسا بود . امیدوارم بودیم که با […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱] , بازدید:3,171بار
اعزام به جبهه(۱) بعد از طی کردن یک دوره فشرده آموزشی کمتر از دو ماه (۲۵اسفند۵۹تا۱۸اردیبهشت۶۰)درپادگان ۰۱تهران(لشکرک)روز تقسیم فرا رسید . بچه های دوره ما عمدتا”از استانهای گیلان و فارس بودند. تعدادی از بچه های همشهری و هم زبان که از ابتدای دوره با آنها جور بودم و بیشتر اوقات را کنار هم بودیم […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,873بار
من از دروغ گفتن به مردم، کیف میکنم. ابتدا مومورم میشود، احساس میکنم جریان خونم منقبض شده، یک هیجان مرموز و دوست داشتنی در قلبم شروع میکند به ذوق ذوق کردن و بعد آن دروغی که آماده کرده ام و نقشهاش را از قبل کشیدهام را به زبان میآورم. این مستلزم آن است که به […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,474بار
جلوی در حیاط منتظر آمدن ننه(مادر بزرگ پدری ام)هستم وگاها به ته کوچه سمت راستم نگاهی می اندازم که محل برگشت شالیکاران از مزارع است.ننه به صورت کمکی و با دریافت برنج در انتهای کار کشت و درو (البته به صورت جو که همان برنج پوست نکنده است)دستمزد می گیرد ،خیلی سالهای دور خانواده […]
+ لینک مطلب
نظرات [۳] , بازدید:11,181بار
مادرم می گوید :بند ناف خواهرت که خشک شد و چسبید به آن گیره کوچک؛پرتش کردم درون باغچه.برای همین او عاشق گل وگیاه است وبا یک جنگل بان عروسی کرد! آن وقتها بچه بودم نمی فهمیدم که…اما برای برادرت را انداختم توی دریا. -چرا؟ -آخر مادر خدابیامرزم می گفت بندناف آدم هرجا باشد سرنوشت […]
+ لینک مطلب
نظرات [۲] , بازدید:5,709بار
به سرعت به طرف مدرسه می رفتم ،می شد گفت می دویدم گفته بودند نتیجه ها اعلام شده ،با اینکه می دانستم قبول می شوم اما دل تو دلم نبود.معلم ها قابل پیش بینی نبودند یه وقتی جوابت به یک سوال از نظر خودت عالی بوده اما معلم آن نمره دلخواه را بهت نمی […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱] , بازدید:3,403بار
صبح که از سنگر احد بیرون آمدیم رفتیم سراغ سنگرمان پر از آب بود پتوها را بیرون کشیدیم و پس از چلاندن اویزان کردیم تا خشک شود همان جوری چند تا عکس با دوربین یکی از بچه ها گرفتیم. بعضی از چادرها هم کمی آب نفوذ کرده بود اما نه به اندازه چادر ما. […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,764بار
لحظههای تکرار یعنی همان وقتهایی که توی زندگی همهی آدمها هست. لحظههایی که پر هستند از دیگرانی که هِی میآیند و میروند و نیامدنشان گاه آنقدر طولانی میشود که نگرانشان میشوی. مثل آدمهایی که نقش چراغهای راهنمایی از کار افتاده را بازی میکنند و مدام سبز و قرمز میشوند و تو، لحظهی عبورت را گم […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,734بار
روز پدر روزی است برای بزرگداشت پدرها، پدر بودن، پیوند میان پدران و مادران و اهمیتی که پدرها در اجتماع دارند. در بسیاری کشورها روز پدر، سومین یکشنبهٔ ماه ژوئن در نظر گرفته شدهاست. این روز در ادامهٔ روز مادر و قدردانی از مادران است. در ایران پیش از این انقلاب، روز ۲۴ اسفند […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,837بار
پدرم همیشه میگوید: “این خارجیها که الکی خارجی نشدهاند، خیلی کارشان درست بوده که توی خارج راهشان دادهاند” البته من هم میخواهم درسم رابخوانم؛ پیشرفت کنم؛ سیکلم را بگیرم و بعد به خارج بروم. ایران با خارج خیلی فرغ دارد. خارج خیلی بزرگتر است. من خیلی چیزها راجب به خارج میدانم. تازه دایی دختر عمهی […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:3,234بار
امروز دوم خرداد است و از چند روز قبل و شاید تا چند روز آینده همه جا صحبت از فتح خرمشهر است ، در و دیوار شهر پوشیده از بنر و عکس و… صفحات روزنامه ها را انبوه مطالب و گزارشات این واقعه بزرگ تاریخی اشغال کرده و رادیو تلویزیون حجم بالایی از برنامه های […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,665بار
آرشیو مطالب
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » کمکهای مردمی برای مسجد...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » اولسبلانگاه کجاست
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » آنقوت (Ruddy Shelduck)
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » بمانی
- » روستای لپوندان
- » باغ محتشم رشت
- » بارهنگ «وارانگو»
گالری تصاویر
جستجو
مدیریت
www.kargan.ir
نیز در دسترس می باشد.
روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .
تبلیغات
HTML
محبوب ترین مطالب
- » آموزش و طرز تهیه کباب کوبیده آ...
- » مراحل پرورش کرم ابریشم
- » متن کامل شازده کوچولو
- » دانلود آهنگ زیبای تو نزدیکی از...
- » چند افسانه متروک ماندن شهر گسک...
- » طرز تهیه میرزا قاسمی غذای محلی...
- » دانلود آهنگ زیبای یه دل شکوندم...
- » بانو روح انگیز میرزایی موسیقی ...
- » رضا نظری و دزدان ناشی
- » دانلود آهنگ زیبای ستاره مشرقی ...
- » طرز تهیه شربت توت فرنگی
- » روش دم کردن چای و انواع دم نوش
- » بهداشت فردی
- » لیست همه زنان رضا شاه
- » استاد احمد عاشورپور (بهمراه دا...
- » دهکده ییلاقی اولسبلنگاه شهرست...
- » آموزش و طرز تهیه انواع خورشت ق...
- » درست صحبت کردن را بیاموزید !
- » عروسک های باربی عامل امریکایی ...
- » لباسهای محلی گیلان؛ جاذبه ای ر...
- » افتتاح بیمارستان سلامت رستم آب...
- » طرز تهیه کال کباب شمالی
- » داستان رعنا ( رَعنَه )
- » چگونه سوالات و جوابهای امنیتی...
- » گیاهان شمال ایران – گیاه زولنگ...
- » لباس قاسم آبادی
- » آئین جشن چهارشنبه سوری
- » نام و نشان گیلان
- » تاریخچه روستای کرکان بندرانزلی
- » طرز تهیه کباب ترش گیلان
مطالب اتفاقی
- » یادداشتهای یک سرباز ۳...
- » قابل توجه خانم هائی...
- » تاریخچه املش
- » زاغوت کجاست
- » تصاویری از آبکنارقسمت (۵)
- » حجت اسدیان
- » بجار فیض الله فرحبخش...
- » تصاویری از طبیعت روستای...
- » خوشمزه های کرکان کاری...
- » آرزوهایمان را نخشکانیم…
- » آسیاب دستی یا آسیو
- » سرشماری (قسمت اوّل) از...
- » مریم فلاحی کپورچالی برنده...
- » حمامهای قدیمی بندر انزلی
- » عکسهای روستای معاف ارسالی...
- » شعر گیلکی مِه جانه...
- » رشتی دوزی
- » آشنایی با کدهای امنیتی...
- » علی عبدلی پژوهشگر تالش
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
ابر برچسب
بازدید از سایت