منوی اصلی
نویسندگان
- مدیر سایت (1788)
تبلیغات
کد HTML تبلیغ
WELCOME
خواجه حسین طوسی ملقّب به خواجه نظام الملک می فرماید: در سال ۴۷۹ هجری قمری وقتی که نوبت پادشاهی ابوالفتح ابن محمد ( ملک شاه سلجوقی ) رسید، بنده و چند وزیر دیگر را فرموند: هریک از شما درباره حکومت و آیین مملکت داری فکر کنید و ببینید چه چیزی دز زمان ما و در […]
+ لینک مطلب
نظرات [۲] , بازدید:2,900بار
اداب سخن گفتن – نباید بسیار سخن گوید و سخن دیگری را با سخن خود قطع نکند و اگر کسی حکایتی روایت کند و او از آن آگاه باشد این مطلب را اظهار نکند تا آن کس سخن خود را باتمام رساند و اگر کسی را غیر از او پرسند جواب نگوید، و اگر از […]
+ لینک مطلب
نظرات [۲] , بازدید:3,599بار
کتاب اخلاق ناصری را خواجه نصرالدین طوسی که در زمان ایلخانان مغول میزیسته و بالغ بر۱۸۵ اثر از او بیادگار مانده است در مدّت اقامت خود در قهستان که بنا به دعوت حاکم آنجا بدان دیار سفر کرده بود و به نام ایشان که ناصرالدین عبدالرحیم ابن ابی منصوربود درسال ۶۳۳ هجری تالیف نموده است. […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:3,316بار
مولانا که از مشاهیر زمان خود بوده و چندین سال به سنّت پدر و جدّش در مدرسه به تدریس فقه و دیگر علوم اسلامی می پرداخت و تعداد طالبان علم او به چهارصد نفر می رسیدند که به محضرش برای استفاده حاضر می شدند، و صیتش را در اطراف جهان منتشر میکردند، مولانا سرگرم تدریس […]
+ لینک مطلب
نظرات [۵] , بازدید:3,891بار
بهتر است بگویم، بچّه های نسل اوّل، بچّه های نسل دوّم، چون عکس العمل بچّه های نسل سوّم و چهارم را در این مورد نمیدانم. ما که بچّه بودیم صبح ها که از محل فروش مرغابی های صید شده عبور میکردیم، می دیدیم چند نفری در حال سربریدن صدها مرغابی و چنگر و خودکای صید […]
+ لینک مطلب
نظرات [۶] , بازدید:2,617بار
حاج آقای موحدی فر زمانی که طلبه بوده و در قم تحصیل میکردند در ماه های محرّم و صفر و ماه مبارک رمضان برای رفتن به منبر و پاسخ سئوالات شرعی مردم به کپورچال میآمدند پدرم به دلیل اعتقادات مذهبی خواهر خانمش را که با ما زندگی میکرد با وجود خواستگارهای متعدد به عقد ایشان […]
+ لینک مطلب
نظرات [۹] , بازدید:2,776بار
لوازم خریداری شده در گنجه نزدیک تخت خواب همه متحدالشکل طبق دستور چیده شد ووسایل نافرم و گران قیمت یا اضافی مثل ریش تراش برقی ادکلن گران قیمت یا کتری برقی ممنوع بود وهرروز گنجه ها با وسایل داخل آن که درش باز بود با تخت خواب آنکادره و دیگر وسایل مورد بازدید افسران دسته […]
+ لینک مطلب
نظرات [۸] , بازدید:3,234بار
بعداز گرفتن دیپلم که منتظر برگزاری کنکوردانشگاه ها بودم در صورت عدم موفقیت باید به خدمت سربازی می رفتم درآنزمان هر دانشگاهی برای خود کنکورجداگانه ای برگزار میکرد روزی پدرم روزنامه ای به منزل آورد که در آن اطلاعیه ای بود مبنی براینکه نیروی هوای ارتش برای تکمیل کادر فنی خود تعدادی دیپلمه با شرایط […]
+ لینک مطلب
نظرات [۴] , بازدید:2,483بار
رضا رفت .حمید هم رفت ، ازدواج کرد و همان شمال ماندگار شدو هوشنگ هم مجبور شد خانه را تحویل بدهد و لوازمی را که داشت بیاورد چاپخانه و همانجا بماند ، هرچند پس از مدتی او هم ازدواج کرد و مدتی بود تا رفت تهران ودر یک چاپخانه بزرگ مشغول کار شد و اوضاعش […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:1,828بار
کلاس پنجم – ششم دبستان بودم یک معلّم مسن برای درس فارسی داشتیم که کتاب فارسی را میخواند و با آب و تاب برایمان تعریف میکرد خدایش بیامرزد، آلان هر وقت می خواهم قیافه شان را تجسّم کنم سیمای مرحوم مهندس بازرگان نظرم مجسّم می شود چون هم سن وسال وهم تیپ ایشان در زمان […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱۳] , بازدید:3,714بار
رحیم گاهاً بعضی شبها یا نهارها می رفتم پیش بچه ها ، بعضی شبها ی تعطیل هم به صورت قاچاقی ویدئو و تلویزیون با چند تا فیلم می گرفتیم و تا صبح می نشستیم فیلم نگاه می کردیم و اتاق هم پر از دود سیگار می شد.غذا هم که اغلب گوشت چرخ کرده بود با […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:1,831بار
رضا ناچار بودم با حمید و هوشنگ طبقه بالای چاپخانه زندگی کنیم، عصرها بعد از تعطیلی تعاونی و بستن صندوق و واریز پولش در صندوق قرض الحسنه ای که در همان خیابان بود باتفاق رحیم به چاپخانه می رفتیم و به صورت کنترات جعبه های کفش چاپ شده مربوط به یک تولیدی کفش را مونتاژ […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,264بار
حمید با اتوبوس ساعت ۱۰ شب حرکت کرده بودم و از سه راه آذری با مینی بوس خودم را به اسلام شهر رساندم و صبح کله سحر که هنوز هیچ مغازه ای باز نشده بود رسیدم دم درب چاپخانه.چاپخانه واقع در یک خیابان پت و پهن به نام بیست متری امام خمینی با انواع مغازه […]
+ لینک مطلب
نظرات [۶] , بازدید:3,120بار
رحیم بالاخره سربازی ام تمام شد وصحیح و سالم برگشتم.نمی دانم بایستی خوشحال باشم یا ناراحت . ناراحت که بودم خیلی از هموطنانم کشته شده بودند که در میان آنها دوستان و آشنایانی هم داشتم ، هرچند همه آنهایی که رفتند هموطن بودند و مانده بود هنوز ادامه این کشتن ها با نامردی ، که […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:1,729بار
زمانی که ۶- ۵ ساله بودم کپورچال هم در ماه مبارک رمضان مثل همه جای کشور حال و هوای دیگر داشت از بعد ازظهر بساط زولبیا بامیه فروشی و رشته خوشکار سازی برپا بود و مردم برای خرید این شرینی های مخصوص اقدام می کردند ولی من نمیدانم چرا ۱۲ عدد رشته خشکار را پنجاه […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱۸] , بازدید:4,206بار
تا یک ماه سرشماری بدین منوال گذشت و هر روز تجربه ای تازه می آموختیم، آخر ماه طبق قرار در مکانی جمع شدیم که به وسیله ای ما را به مرکز استان یعنی مشهد ببرند. یک جیپ ارتشی آمد و ۳ نفر از ما را با بار و بندیل و پرونده ها و وسایل خواب […]
+ لینک مطلب
نظرات [۸] , بازدید:2,756بار
نرم افزارهای پیام رسان(لاین، وایبر، واتس آپ…) نویسنده: منیر فحیانی چند روز بیشتر از خرید گوشی موبایل آندرویدی ام نمی گذشت که فرزند یکی از اقوام که در منزل ما مهمان بود، پرسید: لاین داری؟ واتس آپ و وایبر چطور؟ سرم را با اشاره ای که بدتر از جواب نه بود تکان دادم. گفت: بگذار […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱۹] , بازدید:5,914بار
یکسال بود که در روستای هوس شهرستان فریمان مشهد به عنوان سپاه دانش خدمت میکردم. سرشماری آبانماه سال ۱۳۴۵ بود که از طرف آموزش پرورش شهرستان مشهد به ما اعلام کردند اگر مایل باشیم به مدت یک ماه کلاس ها را تعطیل کرده و برای سرشماری در این منطقه همکاری نماییم. در اینصورت علاوه برمبلغ […]
+ لینک مطلب
نظرات [۶] , بازدید:2,662بار
خاطرات زیادی در زندگی انسانها وجود دارند که در پستوهای ذهن گم شده اند که گاهی با یه اتفاق ، کلمه ، عکس ویا چیزهایی کوچک ناگهان به یاد ش می آوری و این خاطره یکی از آنهاست که در ورقهای اتفاقی نوشته هایم که بیش از دو دهه پیش به صورت پیش نویس نوشتهام […]
+ لینک مطلب
نظرات [۵] , بازدید:2,564بار
بعد از اتمام دوره لیسانس وزارت خانه ای ۱۵ نفر از ما را در رشته های مختلف که خدمت سربازی را قبلاً انجام داده بودیم برای تاسیس یک مرکز آموش تخصّصی از دانشگاه علم و صنعت استخدام کرد به این صورت که پس از برگزاری یک دوره دو ساله آموزش های مختلف زیر نطر کارشناسان […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱۴] , بازدید:3,486بار
مطالبی که من می فرستم خاطرات زندگی ام از ۶-۵ سالگی تا ۶۰-۵۰ سالگی می باشد و برای تنوع یکی ممکن است مربوط به ۵سالگی، یکی ۱۰- ۲۰-۳۰سالگی و یا ۴۰ و۵۰ و۶۰سالگی باشد و زمان آن در خود مطلب ملحوظ است ولی پس از اتمام مطالب میتوان آنها را مرتّب نمود اگر تعدادی از […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱۹] , بازدید:4,302بار
(این نوشته بر اساس شنیده ای در یکی از قطارهای مترو است که من هرروز در مسیررفت و برگشتم از کرج به تهران به اندازه یک گفتگوی دو دقیقه ای گرفته شده .) استرس همه وجودش را گرفته بود ، برای بار اول بود که می خواست این کار را بکند.به صورت شیفتی […]
+ لینک مطلب
نظرات [۶] , بازدید:3,045بار
در زمان نوجوانی ما علاوه برفوتبال و شنا در دریا و بازی های محلی که توضیح در باره آنها فرصت دیگری را می طلبد، سرگرمی های فصلی و مناسبتی دیگری نیز در کپورچال وجود داشت که عبارت بودند از: لافند بازی یا همان بند بازی، سینمای آموزشی سیاَر و تعزیه خوانی. در لافند بازی […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱۴] , بازدید:3,892بار
ادامه دادم و گفتم هر وقت با هم میریم خونه پدر و مادرم ، وقتی برمیگردیم میگی مادرت رفتارش یک جوری بود ، انگاری از اینکه ما اونجائیم ناراحته .تو رو دوست داره و با تو خوبه اما رفتارش با من بده بهت میگم عزیز من ، من وظیفه امه برم بهشون سر بزنم […]
+ لینک مطلب
نظرات [۳] , بازدید:2,628بار
اردیبهشت بود و نزدیک امتحانات و من کنار مصطفی که مشغول ماهیگیری بود کنار ساحل به این طرف و آن طرف می رفتم.دختری نزدیک شد . مسافر زود رس بود شاید ، پرسید ماهی می گیرید . گفتم دوستم در حال ماهیگیریست و من هم دارم قدم می زنم . شروع کرد به حرف […]
+ لینک مطلب
نظرات [۰] , بازدید:2,106بار
شرشر عرق می ریختم بدون آنکه در حال انجام کار سختی باشم . هوا به طرز وحشتناکی گرم و شرجی بود، ذل تابستان و وسط گرمای روز و زمانی که پدر و مادر در حال استراحت و خواب بعداظهر بودند به دنبال جیر جیرک ها زیر درختان به و ازگیل ژاپنی و انجیر با […]
+ لینک مطلب
نظرات [۸] , بازدید:3,417بار
وقتی سیکل اول دبیرستان را درکپورچال تمام کردم، باید برای ادامه تحصیل به تهران یا رشت یا بندر انزلی ویا به رضوانشهر ( که آنوقت رضوانده میگفتند ) می رفتم چون در کپورجال سیکل دوم نداشتیم. هرکدام از دوستان و همکلاسی ها به تناسب وضع خانوادگی ویا وضع مالی خود برای ادامه تحصیل به […]
+ لینک مطلب
نظرات [۸] , بازدید:3,645بار
به یاد همه آنهایی که روزی در کنارمان بودند.یادشان گرامی روی ایوان خانه پدری با پاهای آویزون نشسته بودم و دو کف دستم تکیه گاهم بود و پاهایم جلو عقب می شدند و صدای شغالها به گوش می رسید که می گفتند فردا آفتاب خواهد بود .هواشناسیشان بهتر از کارشناسان هواشناسیمان بود که می […]
+ لینک مطلب
نظرات [۵] , بازدید:2,940بار
بعد از گرفتن دیپلم به سپاه دانش رفته و از آنجا پس از دوره آموزشی به روستایی در نزدیکی کارخانه قند فریمان مشهد برای خدمت اعزام شدم در آنجا علاوه برتدریس در کلاس روزانه وشبانه ودروس کشاورزی وورزش، هراتفاقی که در روستا می افتاد به سراغ من می آمدند تا حل و فصل نمایم. […]
+ لینک مطلب
نظرات [۱۰] , بازدید:4,234بار
افسوس که نامه جوانی طی شد وان تازه بهار زندگانی طی شد وان مرغ طرب که نام او بود شباب فریاد ندانم کی آمد کی شد سرنویسی زمانی که شش ساله شدم، پدرم از اول تابستان میگفت امسال باید به مدرسه بروی، مادربزرگم یک کیف چرمی قهوه ای رنگ خیلی طریف که میگفت از […]
+ لینک مطلب
نظرات [۲۰] , بازدید:5,355بار
آرشیو مطالب
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » کمکهای مردمی برای مسجد...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » اولسبلانگاه کجاست
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » آنقوت (Ruddy Shelduck)
- » عکسهای اینستاگرامی روستای کرکان...
- » بمانی
- » روستای لپوندان
- » باغ محتشم رشت
- » بارهنگ «وارانگو»
گالری تصاویر
جستجو
مدیریت
www.kargan.ir
نیز در دسترس می باشد.
روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .
تبلیغات
HTML
محبوب ترین مطالب
- » آموزش و طرز تهیه کباب کوبیده آ...
- » مراحل پرورش کرم ابریشم
- » متن کامل شازده کوچولو
- » دانلود آهنگ زیبای تو نزدیکی از...
- » چند افسانه متروک ماندن شهر گسک...
- » طرز تهیه میرزا قاسمی غذای محلی...
- » دانلود آهنگ زیبای یه دل شکوندم...
- » بانو روح انگیز میرزایی موسیقی ...
- » رضا نظری و دزدان ناشی
- » دانلود آهنگ زیبای ستاره مشرقی ...
- » طرز تهیه شربت توت فرنگی
- » روش دم کردن چای و انواع دم نوش
- » بهداشت فردی
- » لیست همه زنان رضا شاه
- » استاد احمد عاشورپور (بهمراه دا...
- » دهکده ییلاقی اولسبلنگاه شهرست...
- » آموزش و طرز تهیه انواع خورشت ق...
- » درست صحبت کردن را بیاموزید !
- » عروسک های باربی عامل امریکایی ...
- » لباسهای محلی گیلان؛ جاذبه ای ر...
- » افتتاح بیمارستان سلامت رستم آب...
- » طرز تهیه کال کباب شمالی
- » داستان رعنا ( رَعنَه )
- » چگونه سوالات و جوابهای امنیتی...
- » گیاهان شمال ایران – گیاه زولنگ...
- » لباس قاسم آبادی
- » آئین جشن چهارشنبه سوری
- » نام و نشان گیلان
- » تاریخچه روستای کرکان بندرانزلی
- » طرز تهیه کباب ترش گیلان
مطالب اتفاقی
- » جشن ها و مراسم...
- » ۲۶ خاصیت کشمش
- » کرم روده نشانه چیست؟
- » ورزشهای بومی محلی در...
- » ایده های اشتباه برای...
- » تور یکروزه گروه رکابزنان...
- » تصاویری از روستای زیار...
- » سفره خانه سنتی آب...
- » تالاب از نوشته های...
- » عکسهایی از گیلان عکاس...
- » برگ سیر و خواصِ...
- » نگاهی به پیشینه باستانی...
- » روستای قروق تالش
- » بندرانزلی نیاز به پارکینگ...
- » امسال در انزلی عزاداری...
- » شهید حاج بهرام گل...
- » خلاصه ای ازمنطق الطّیر...
- » واژه OK چگونه در...
- » روستای پلام بخش رحیم...
- » اثرات سبوس برنج بر...
ابر برچسب
بازدید از سایت