در زمانه ای نه چندان دور، چموش یا کفش و پایافزار تمام چرم ، مخصوص گیله مردان و روستاییان ‘بدون پاشنه’ و در انواع و اقسام مختلف مورد استفاده اغلب ساکنان گیلان بود . نوع متداول آن، دارای بند و تسمههای بلنداست که به ساق پا پیچیده میشود و نوع دیگر دارای تسمه و بند است، ولی همانند نوع بنددار، نوکی عقابی و برگشته دارد.در گذشته اکثر روستاییان، دامداران و کشاورزان گیلانی از چموش استفاده میکردند که با رواج کفشهای ماشینی و انواع پایافزار لاستیکی و پارچهای، امروزه استفاده از چموش بسیار کم شده، به طوری که اکنون این صنعت و هنر سنتی بیشتر جنبه تزیینی پیدا نموده است.
موش را غالبا از چرم ساده و بدون رنگ تهیه میکردند، اما اگر میخواستند که چرم را رنگ کنند، از رنگ گیاهی همچون رنگ پوست انار استفاده میشده است. چموش اصیل را از چرم دباغی شده ‘گاومیش برای مردان ‘ یا بز ‘برای زنان ‘میساختند و به همین جهت در جاهایی که دوخت چموش متداول بود، تشکیلات دباغی و دباغخانه رو به راه و دباغخانههایی در حوالی چموش دوزان وجود داشت .کارگاههای دباغی که خود نیز از مشاغل قدیمی این منطقه، به خصوص صنایع دباغی ماسوله را تشکیل میداد، کارش تبدیل پوست گاو و گوسفند به چرم بود.
در گذشته نه چندان دور و قبل رواج شیوه های نوین عمل آوری چرم ، برای تهیه چرم مورد استفاده چموش ، پوست گاو و بز را به دباغخانه آورده، اول آن را نمک میزدند، بعد در آهک میخوابانیدند، سپس موی آن را بر می داشتند و آنگاه در آب انار ترش، پخته و در حوض میانداختند تا پوست رنگ بگیرد.بعد از آن چرم را روی تخت انداخته، لوله میکردند، سپس در آب فرو میکردند تا شوری آن برود، بعد در کنار هم آویزان میکردند تا هوا خورده و خشک بشود. بعد از این مرحله پوست را صاف نموده مجددا در آب میانداختند، آن وقت آن را روی تخت خوابانیده، آن را ‘شلفا’ (یک نوع ضربه زدن به پوست) میزدند و محصول به عمل آمده را تحویل چرمفروشان و کفاشان میدادند.
منبع:ویکی پدیا\
گردآورنده : هلن عزیزی