ساخت پناهگاه حیوانات در ایران، تاریخ کوتاهی دارد، اولین آن در سال ۸۲ راهاندازی شد، اما پس از آن هم از سوی نهادهای دولتی و سازمان محیط زیست چندان جدی گرفته نشد. شهر رشت و استان گیلان نیز از این موضوع مستثنا نبوده، و در تمام این سالها، حیواندوستان گیلانی بهشخصه و با تلاشهای فردی سعی کردهاند تنها کمی از رنجهای حیوانات را کم کنند. یکی از این حیواندوستان آزاده محجوب است که به شکل جدی چهار سال از عمر خود را پای درمان و نگهداری از سگها و گربههای بیپناه و آسیبدیده گذاشته است. او حالا خود دست به کار شده و پناهگاهی به نام «شفاخانه آناهیتا» را راهاندازی کرده است، پناهگاهی که در قدمهای اول ساخت قرار دارد. با این حامی حقوق حیوانات در این باره به گفتوگو نشستهام.
پناهگاهی که ما داریم تاسیس میکنیم در حقیقت یک شفاخانهی کوچک است و فعلا با امکانات محدود،خارج از شهر رشت قرار دارد. آناهیتا ایزدبانوی اساطیری درمانگری و باروری ایران باستان بوده است.مساحت زمینی که همسرم خریداری کرده و به من بخشیده است، ۲۲۰۰ متر است و سپس دوستم، خانم نیکوکاری بهنام شبنم حسینی تنکابنی نیز یک زمین ۲۱۵۰ متری را که پلاک بعد از ماست، خریداری کرده و بخشیده به حیوانات که سرجمع مساحت این پناهگاه به ۴۲۰۰ متر میرسد. چنین پناهگاهی در نوع خودش در ایران کاملا بینظیر است. من و خانم حسینی، اصلا آدمهای پولداری نیستیم، شوهر من کارمند است بنده هم تا چند روز پیش کارمند بودم و به چند دلیل از جمله ساخت این شفاخانه از شغل دولتیام استعفا دادهام. موجودیت این پول اصلا وام است که همسرم گرفت یک مقدار هم پول نقد داشتیم، حتا برای حصار کردن زمین خودم از طلا و جواهراتم هم گذشتم.
شما خودتان هم آن جا زندگی میکنید؟
بله، یک خانه روستایی هم در آنجا قرار دارد که فعلا میشود از آن استفاده کرد، البته امکانات خاصی ندارد. اما امکانات زیربنایی مثل آب، برق، گاز و جاده را داراست. باز هم به خاطر این حیوانات بنده زندگی راحت خودم را دارم رها میکنم، هر چند زندگی در شهر هم آنچنان راحت نیست برای من. همانطور که گفتم این در ایران بینظیر است که مدیر یک پناهگاهی درست بالای سر حیوانات و در همان پناهگاه زندگی کند. ما تصمیم گرفتیم که ۲۱۵۰ متر را کاملا فنسکشی کنیم و دیوار بگذاریم برای سگها. یک اتاق جراحی یک حمام و یک آشپزخانه کوچک هم قرار است که در این مجموعه ساخته شود که تمام اینها اگر کمک مردمی نباشد اصلا محقق نمیشود. زمین را من و همسرم خریدهایم، مسلما وقتی راه افتاد این حیواندوستان هستند که حیوان بیمار و آزار دیده برای ما می آورند، کما اینکه الان جز یکی دو سگ بیمار که خودم آوردهام اینجا بقیهی حیوانات آوردهی دیگرانند. پس مشارکت همه ی شهروندان حیوان دوست نیکوکار الزامیست.
این پناهگاه فقط برای سگها در نظر گرفته شده، یا سایر حیوانات نیز در آن نگهداری خواهند شد؟
برای سگها، گربهها و حیات وحش در نظر گرفته شده است. در موارد اورژانسی به طور کوتاه مدت از حیوانات وحشی هم نگهداری خواهیم کرد و آنها را مداوا کرده و در طبیعت آزاد خواهیم کرد. امیدوار هستم سازمان محیط زیست گیلان به این حرکت خودجوش یک نیمنگاهی بکند.
با سازمان محیط زیست یا سایر نهادهای مرتبط در این باره رایزنی کردهاید؟
نه هیچ رایزنی نکردهام. نه در خانه ام نه این مکان جدید. ببینید من یک شهروند هستم، دلم برای حیوانات مریض سوخته. سالها در خانهی خودم از اینها مراقبت کردم اینها را به یک سرانجامی رساندم و در طبیعت رهایشان نکردهام چرا که در ایران طبیعتی وجود ندارد که برای حیوانات امن باشد. فقط حیات وحش جاهای حفاظت شدهای دارد که از حیوانات مراقبت میکنند که آنهم هر از گاهی مورد هجوم شکارچیان قرار میگیرد.
در مورد سگها و گربهها به هر زحمتی بوده، برای اینها جا پیدا کردهام همهشان الحمدلله خوشبخت هستند شاید یکی دوتایی از دست ما در رفته باشد. برای همهشان جا پیدا کردهایم و حالا میخواهم که این کار را توسعه دهم. اما کامنتها را در مورد کارهایم میخوانم در اینترنت یا نظرات مردم را که میشنوم میبینم که هستند بسیاری از مردم که حرکت برای انسانها را در اولویت میدانند. برای مثال، من یادم میآید پناهگاه تبریز که داشت ساخته میشد یک آقایی آمده بود کامنت گذاشته بود که «بله، دیگر کارهای مملکت درست شده فقط مانده بود سگها.» جواب من به این طرز تفکر این است که: دولت و بسیاری از آدمها درجهت حل مشکلات مردم تلاش میکنند، قرص و محکم ایستادهاند و بودجه و امکانات فراهم میکنند. ولی من نمیبینم در ایران ارگان دولتیای بهطور جدی از حیوانات حمایت کند. دوم اینکه، لازمهی هر شهر متمدنی است که برای حیوانات حیات وحش و حیوانات شهری یک ساماندهی صورت دهد و پناهگاه داشته باشد.
در مصاحبه های پیشین من چقدر داد و فریاد زدم که آقا بیا کمک کن، هیچ ارگانی صدایش در نیامد و حتی من میبینم که در جامعهی من هیچ صدایی از هیچ کسی در نمیآید هیچ کس به حیوانات نگاه نمیکند فقط کشتن بلد هستند. میگویند سگ مریض باید بمیرد! در حال حاضر در خانهی من یک سگی هست که یک آدم نما با میله فلزی دستش را شکسته، ما بالای یک میلیون تومان خرج کردیم ـ این هم از کمکهای مردمی بوده ـ وحالا این دست تکه پاره شده مثل روز اول شده و این سگ الان شبها میدود و بازی میکند، اما چون خیلی ترسیده، روزها در جای خود مینشیند و حرکت نمیکند. این سگ چه گناهی کرده که باید بمیرد؟
ازطرف دیگر، خیلی از مسایل طبیعی باعث مریضی حیوانات میشود مثل بیماریهای پوستی که ماشاء الله در حیوانات گیلان و مازندران خیلی زیاد و بیش از حد است. اینها عفونت روده میگیرند. حیوانات شهری آزاد چون انگل درمانی نمیشوند، این انگل روی رودههایشان تاثیر میگذارد؛ رودههایشان عفونی میشود.بعد اثر میگذارد روی کبد و سایر اعضای داخلی مهم حیوان و بیماریهای صعب العلاج میگیرند که بهراحتی به لاعلاج تبدیل میشود.
اینجا در این خانه، ما اصلا جا نداریم ولی من نمیتوانم دست رد به سینه هیچ حیوانی بزنم. دیگر دارم مزاحم همه میشوم یکی دو نفر از دوستانم دو وجب حیاط دارند در رشت، از ایشان گاهی کمک میخواهم و حیواناتی را که درمان سرپایی و کوتاه دارند، به آنها میسپارم. چون دیگر این خانه کوچک جایی ندارد. باید این پناهگاه ساخته میشد تا بتوانم به این حیوانات خدمت میکنم.
این شفاخانه حدود چه زمانی راهاندازی خواهد شد؟
از اوایل تابستان شروع میکنیم. در حال حاضر داریم یکسری کمکهای مالی از دوستانمان جمع میکنیم که بتوانیم ساخت و ساز این زمین را شروع کنیم و فنسکشی بکنیم و زیر سازی زمین…اصلا کافی نبوده تا حالا.اما پناهگاه وقتی تجهیز شد و راه افتاد هم هزینههای جاری دارد؛ حیوانات غذا میخواهند و غیره. باور کنید همزمان با راهاندازی پناهگاه دارم از حیوانات مریض هم نگهداری میکنم. تصمیم دارم اکثرشان را واگذار کنم که هنگام رفتن به پناهگاه با کمترین تعداد حیوان بروم که بتوان کارهای راهاندازی آنجا را انجام دهم. درمانگری حیوانات کاری است که هر کس اعصاب آن را ندارد.
در پناهگاه سرایدار هم خواهید داشت؟
نه، فعلا چون منابع مالی اصلا نداریم و من نمیتوانم رویشان حساب ویژهای باز کنم. ببینید ساپورتر خاصی نداریم یعنی یک نفر نداریم که از نظر مالی به ما کمک کند قرص و محکم، این کارها همه با هزینههای شخص خودم و کمکهای مردمی انجام میشود.
چرا خودتان شخصا به سازمان محیط زیست مراجعه نمیکنید؟
خیلی فایدهای ندارد. من راههای زیادی رفتهام ولی فایدهای نداشته. یکبار یک جغدی باید عمل میشد رفتم اطلاع دادم گفتند خب تیر به جای بدی خورده، راحتش کنید و بکشیدش! ببینید واقعا بدون کمکهای مردمی نمیتوانم این کار را ادامه دهم. این یک بنیاد خیریه و یک ملک خصوصی است. من نه میخواهم مزاحم کسی بشوم و نه میگویم که میتوانم کارهای محیرالعقول بکنم.
از شهرداری، از محیط زیست از هر جایی که شما فکرش را بکنید، کمک خواستم در سالهای گذشته، اما هیچ کاری برای سگها و گربهها نکردند. جز کشتن کاری نمیکنند، پرده زرد میزنند که قرار است در فلان شب سگها را بکشند و توصیه میکنند که مردم سگهایشان را بیرون نیاورند. الان دارند سگها را میکشند درحالی که فصل زاد و ولد سگهاست.
برای درمان حیواناتی که به دستتان میرسید چه اقداماتی انجام میدهید؟
ما یک کار اصولی میکنیم چرا که دیگر یک تیم درمانگر حرفهای شده ایم. هر روز هم به تجربه ما افزوده میشود.کارمان را بلدیم اینقدر این راه را رفتیم که کاملا دستمان آمده چهکار کنیم. به محض یافتن حیوان یکراست نزد دامپزشکمان آقای دکتر رضاخانی میبریم و هرچه ایشان گفت همان کار را میکنیم. بعد حیوان واکسن میخورد و پس از بهبودی کامل سعی میکنیم که به آدمهای مطمئن واگذار کنیم. ما چند نفریم که این کارها را میکنیم تا به حال هم نه آویزان جایی شدیم نه مزاحم کسی. بالاترین مزاحمتی که من این جا داشتم واق واق سگهایم بوده است.
این حرکت مبارک اجتماعی، نتیجهی یک نوع خاص از روشنفکری در عصر حاضر است. با رویکردی الهی که میگوید حیوانات حق درمان، آزادی، سلامتی و احترام دارند. بعضی انسانها نمیتوانند در برابر درد کشیدن یک مظلوم بیصدا، ساکت بمانند. من و دوستانم یک چنین افرادی هستیم، نه مرفهین بیدرد یا بیکار یا الکی خوش! ما معتقدیم که جامعهی ایران با یک حفره و یک چالش در این زمینه روبهرو است. این چالش دارد حیثیت ما را به باد میدهد. ما در دنیا به سگکش و خرسکش معروف شدیم. یک زمانی دولت رومانی اعلام کرد که نمیتواند سگهای شهری را نگهداری و کنترل کند، و تصمیم دارد آنها را بکشد. شما نمیدانید مردم اروپا و سازمانهای حمایت از حیوانات چه واکنشی نشان دادند، یادم است یک کلیپی درست کرده بودند که رئیس جمهوریشان را با دو شاخ و دندانهای بزرگ که از لای آنها خون میآمد، نشان میداد. با این تصمیم دولت رومانی اینقدر مخالفت شد که درنهایت دولت کوتاه آمد.
اما در کشور ما، راحت حیوانات را میزنیم و میکشیم و فقط به «آخی گفتن» بسنده میکنیم. چه کسی به ما این اجازه را داده که حیوانات را بکشیم؟ مگر جان اینها را ما به آنها دادهایم؟ به همین دلیل است که این همه پروندههای جنایی قدارهکشی، چاقوکشی و آدمکشی زیاد شده است؛ وقتی کشتن برای تو آسان شد وقتی خون تمام آن شرافتش را جلوی چشمت از دست داد دیگر خون ریختن برایت کاری ندارد. امروز خون سگ میریزی فردا خون مرا میریزی. من از همین موضوع میترسم پس وقتی میگویم باید جامعه اصلاح شود، منظورم این است که کشتن حیوانات، خشونت را در جامعه ترویج میکند.
من سر گنج ننشستهام، با هزار سختی این پولها دارد جمع میشود، هزار خفت و خواری دارم میکشم. کجاست خانه و زندگی من؟ ماشین آخرین سیستم من؟ این پولها را من چه کار کردهام؟ طلاهایم کجاست؟ به هر حال این یک ملک خصوصی است و امیدواریم به عنوان یک الگو در استان گیلان معرفی شود.
من در این جا بازهم مثل دفعه قبل اعلام میکنم که باید این سگها را عقیم سازی کنیم و از شهرداری و سایر نهادها کمک خواستم که مرا یاری کنند، اما هیچکس با من تماس نگرفت. درنهایت خودم دست به کار شدم و دو هزار متر زمین خریداری کردم، یک نفر هم به من اعتماد کرد و دو هزار متر دیگر خرید و حالا این پناهگاه دارد راه میافتد.
این در حالی است که شهرداری و خود سازمان محیط زیست کلی زمین دارد. ما که در این چهار هزار متر زمین، نمیتوانیم همه سگها و گربههای گیلان را نگهداری کنیم، پس بازهم نیازمند کمک و اقدام سازمانهای دولتی هستیم. چرا کشتن؟ سازمان محیط زیست ساختمانها و زمینهای بیاستفاده دارد لازم نیست از دولت بودجه بگیرد.
فکر میکنید که چه تعداد سگ در این پناهگاه نگهداری خواهید کرد؟
ما آن جا نهایتا بتوانیم ۷۰ تا ۸۰ قلاده سگ و توله نگه داریم، اگر منابع مالی برای تغذیه و درمان وجود داشته باشد که بعید میدانم.فعلا بیست تا. اینها بعد از بهبودی به افراد مطمئن واگذار میشوند. کلا حیوانات معلول شهری و حیات وحش را تا پایان عمرشان نگهداری خواهیم کرد.
در مورد گربه چه طور؟
گربهها وضعیتشان فرق میکند. یک انبار در این زمین قرار دارد، میخواهم دور آن انبار را فنس بکشیم بعد آن را وصل کنم به بالا و جوشکاری کنم تا در اطراف انبار یک فضای نسبتاً باز برای گربهها ایجاد شود و گربهها را در این انبار نگهداری کنیم و در اطراف آن نیز که با سیم محصور شده، گردش کنند. معلولین را تا همیشه نگه خواهم داشت. بهبود یافتهها را مثل الان به گربه دوستان واگذار میکنم. راه اندازی این پناهگاه گربه در آن انبار بزرگ رها شده، حدود سه چهار میلیون خرج دارد.امیدوارم بتوانم به کمک دوستانم راهش بیندازم. اگر کسی خیلی گربه دوست دارد و تمکن مالی نیز دارد، بیاید کمک کند تا بتوانم امکانات بیشتری برای گربهها مهیا کنم.
چه امکانات اولیه ای در حال حاضر نیاز فوری ساخت این شفاخانهی حیوانات است؟
لیستش بسیار بلند بالاست.من همش را فهرستوار میگویم: حدود ۱۰۰ کامیون خاک برای زیرسازی زمین مربوط به سگها که ۲۱۵۰ مترمربع است. سنگ بلوک، ماسه، سیمان، انواع تیرآهن، گچ، موزاییک، کاشی، لوله آب و گاز و فاضلاب وشیرآلات، چندین دروپنجره، فنس ضخیم آهنی، دروازه مناسب، ایرانیت و حلب، چوب نراد، انواع لانهی سگها و گربهها (فلزی چوبی توری)، یک دستگاه اتومبیل یا وانت بار مسقف برای حمل و نقل حیوانات بیمار، کابینت، یخچال، فریزر، ماشین لباسشویی، سینک ظرفشویی، بخاری گازی و برقی، آبگرمکن گازی، سیم برق و ادوات مربوط به برق کشی و روشنایی، دوربین مداربسته و نورافکن، تجهیزات ابتدایی دامپزشکی برای اتاق معاینه (نظیر چراغ معاینه، میز معاینه، فایل،میز و صندلی…)، انواع کمد و فایل چوبی و فلزی، وان مناسب برای آبدرمانی حیوانات معلول حرکتی، انواع اجاق گاز تک شعله و انواع ظروف…
انتظار داید که چه افراد و چه صنفهایی به شما کمک کنند؟
من از تمامی حیوان دوستان کشورم درخواست میکنم هرجا که هستند و با هر امکانات و هر توانی که دارند این کار خیر را پشتیبانی کنند که از باقیات صالحات است. من از همهی دوستانی که در امور جوشکاری، انواع تخصصهای ساختمانی نظیر گچ کشی، سیمان کشی، نصب موزاییک و کاشی، برق کشی، امور آب و فاضلاب و… تخصص دارند کمک کنند. دوستانی که فروشنده و وارد کنند هی اقلامی که در بالا گفتم هستند، کمک کنند یا حتی میتوانند جنسشان را مثلا با درصدی تخفیف حساب کنند. دوستانی که رستوران یا تالار دارند غذا اهدا کنند، اقلام بسیار زیادی از داروهای انسانی مورد مصرف ماست که داروخانهها میتوانند کمک کنند. فروشندگان محترم لوازم حیوانات. دانشجویان دامپزشکی و علوم دامپزشکی و دامپزشکان محترم. همچنین شهروندانی که اقلام بالا را در خانه دارند ( تی دست دوم) اهدا کنند، مثلا یک نفر شاید یک یخچال بیاستفاده ولی قابل مصرف و خوب داشته باشد، یا یک پنجره یا … چه اشکالی دارد اهدا کند؟ من قبول میکنم. به نیروی انسانی هم بسیار نیازمندیم، اصولا کار داوطلبانه بسیار به ما کمک میکند، برای مثال نیروی کار بفرستند ساعتی در کارها کمکمان کند ولی مزدش را خودشان حساب کنند. راه زیاد است، مهم اینست بخواهی کمک کنی یا نه.
چه خدمات دیگری میتوانید به مردم و حیوانات بدهید؟
من قصد دارم برای پانسیون (اقامت کوتاه مدت) حیوانات خانگی هموطنانم (با هر نژاد و جثهای که باشند)، در مواقع مسافرت و سایر گرفتاریهای شخصیشان اقدام کنم. همچنین از حیوانات بیمار و جراحی شدهی شهروندان نیز میتوانم نگهداری کنم تا دورهی نقاهت را بگذرانند.
خانم محجوب، شما چند سال سابقهی کار درمان حیوانات دارید؟
من حدود چهار سال است که اینکار را میکنم. اوائل آنقدر گسترده نبود. برای دل خودم اگر حیوان مریض یا سرگردان ناتوانی را میدیدم میآوردم درمانش میکردم. تا کنون حدود ۳۰۰ حیوان بیمار و سرگردان را چه بهصورت مستقیم در این خانه چه بهصورت غیرمستقیم در شهرهای دیگر به کمک دوستانم درمان و ساماندهی کردهام. البته در این مسیر از همسرم مهدی یگانه که مرا با خرید این زمین به آرزویم درمانگری حیوانات آسیب دیدهی میهنم رساند، شبنم حسینی تنکابنی که ۲۱۵۰ متر زمین به حیوانات مظلوم و همواره در معرض آزارایران اهدا کرد و دوستانم که با اهدا کمکهای مالی در حصارکشی که فاز اول ساخت شفاخانه است یاریام دادند، تشکر میکنم. همچنین از همهی بچههای تیمام که در پرستاری از حیوانات این خانه یاریام میدهند سپاسگزارم.
خانم محجوب، مردم از چه راهی میتوانند با شما ارتباط داشته باشند؟
هم از طریق ایمیل میتوانند تماس داشته باشند و هم شماره موبایل من. hamieheivanat@yahoo.com ایمیل من است. شماره تلفن من هم: ۰۹۳۶–۹۲۹–۸۳۵۹
*منتشر شده در روزنامه گیلان امروز
گردآوری: سایت کرکان بندرانزلی
ای کاش تهران هم بر تعداد پناهگاههایش می افزود. ای کاش اماکنی مثل کافه گربه ها بتواند در ایران هم مجوز فعالیت بگیرد تا گربه دوستان سراسر شهر بتوانند از چنین مراکزی دیدار و با پولی که پرداخت می کنند به اداره آنها کمک کنند. هر چیزی شدنی است.
درود بر شرفتون و انسانیتتون
ishan bayad az daneshkadeh dampezeshki, mohit zist; shahrdari, az maghamat ostani ,komak begirand. sazman ishan bayad yek regime hoghooghi moshakhkhas dashteh bashad, ba yek “heyat omana”, shomareh banki moshakhkhas o in harfa.kar kheir bayad osooli anjam shavad. kam kam bayad farhangsazi kard. mizan khoshoonat dar iran dar koll, va niz ba heyvanat, tamam heyvanat balast
baraye hemayat az mohit zist,eradeh melli lazem ast.az madreseh ta daneshgah, dar tejarat, dar siasat, dar eghtesad, dar haml o naghl. zist mohit jedditarin va pichidehtarin moazal ast keh mitavanad manbae kar o khallaghiyat bashad.bayad farhangsazi kard.
http://www.isna.ir/fa/news/94052112141/%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D8%A8-%D8%B2%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%A7-%D8%A8%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D9%85%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%AA
سلام.من امروز دوتا بچه گربه پیدا کردم.شیرخوار هستن.چطور میتونم به دست شما برسانم؟؟
سلام
من خیلی فوری شماره تماس خانم آزاده محجوب رو میخوام.. لطفا اگر شماره ای ازشون دارید برام بنویسید
ممنون
من همشهری شما ساکن تهران خودم یک سگ و یک گربه پرشین دارم و تمایل دارم ماهانه به شما کمک کنم ولی هیچ شماره کارت و یا شماره حسابی از شما ندارم.
بانو به شما افتخار میکنم.
سوسن زهری هستم
می اسم سوسن و می فامیلی زهری
خام کمک کنم به شیمی پناهگاه ولی هیچ شماره کارت یا شماره حسابی نارم
من در لاکان شهر ساکن هستم.
متاسفانه هر چند وقت یک بار شاهد ازاد سازی سگها از طرف این پناهگاه هستیم.
اخرین بار شاهد رهاسازی حدود ۲۰ قلاده سگ در برف و سرمای شدید در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ بودیم که این سگها گشنه و تشنه و سرمازده سرگردان شدند بدون هیچ شفقتی .
برنامه و هدف این پناهگاه نامشخصه و به ساکنین پاسخگو نیستند ،این در حالیه که مردم کمکهای نقدی خود را دریغ نکرده اند .
سلام به تمام مردم ایران زمین،من یه شهروند معمولی در شهر رشت هستم،البته اصلیت شرق گیلانی و از شهر رودسر برای کار به ناچار، ۳ سال هست به رشت اومدم،الانم تو یه جایگاه سی ان جی واقع در مسکن مهر رشت کار میکنم،من هر روز تقریبا به ۱۵ تا سگ رسیدگی میکنم،ولی در فضای سی ان جی چون جای مشخصی ندارم که سگها رو اونجا نگه دارم،اکثر این سگا هم ماده هستن به همین دلیل روز به روز تعدادشون زیاد میشه،چن بار رفتم چند تا اداره گفتم شاید یکی پیدا شد یه تکه زمین کوچیک اجاره بده داخل مسکن مهر و من بتونم این سگای بی پناه و دوست داشتنی رو اونجا نگه دارم ولی نشد و کسی اصلا حتی گوش نداد به حرفم،واقعیتش از لحاظ مالی هم دیگه واقعا نمیتونم به سگا برسم.حتی برلی تهیه غذا،حالا دارو بماند،مدت یک سال و نیم هست دارم به سگا غذا میدم روزانه،پای مرِغ گردن اسکلت کله مرغ میخرم و میدم بهشون ولی واقعا دیگه زورم نمیرسه هر روز براشون غذا بخرم،حالا هرکسی داخل رشت میتونه بیاد مسکن مهر و این شرایط رو ببینه!الانم دو تا از سگای ماده زایمان کردن و ۲تاشونم دیگه نزدیک زایمان هستن.من هر روز بخاطر اینا کلی حرص میخورم و تا جایی که میتونم بهشون کمک میکنم ولی دیگه مغزم کار نمیکنه که چیکار بکنم،واقعا بزور براشون غذا تهیه میکنم.امیدوارم یکی پیدا بشه و به این حیوونای بی گناه کمک بکنه!
سلام وخسته نباشید میتونم شماره شمارو داشته باشم سگم مریض شدم
www.kargan.ir
نیز در دسترس می باشد.
روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .
اين مجموعه درساماندهي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ثبت گرديده است.
آدرس :استان گيلان -بندرانزلي-جاده آبکنار-روستاي"کرکان"بندرانزلي