نویسندگان
تبلیغات
کد HTML تبلیغ
WELCOME

 

  • کی و کجا به دنیا آمدید؟

۱۵ تیر سال ۱۳۶۰در بندرانزلی به دنیا آمدم.

  • در کدام محله یا خیابان؟

میان پشته . در حال حاضر هم ساکن ناصر خسرو هستم.

  • وتحصیلاتتان…

دیپلم فنی حرفه ای

  • از پدر و مادرتان بگویید …

پدرم کارمند کشتیرانی است و در حال حاضر در امیر آباد مشغول خدمت است . مادرم هم بازنشسته بیمارستان است.

  • پدر شده اید؟

بله پسرم امیر رضا ، پنج ساله است.

  • فوتبال را چگونه آغاز کردید؟

مثل فوتبالیست های دیگر ،بچگی ام با فوتبال در زمین های خاکی گذشت. ۸ یا ۹ ساله بودم که در درتیم پایه ملوان بازی می کردم .در مقطع کوتاهی ملوان بودم بعد از آن هم در تیم های مختلفی مثل سردار جنگل ، پیام انقلاب انزلی و تربیت بدنی بازی کردم تا به بزرگسالان پیوستم.

  • اگر بخواهید تنی چند از مربیانتان را نام ببرید…

آقایان حاج محمود پیشگاه هادیان ، ناصر کهن قنبریان ،عزیز اسپندار،احمد اسپندار،نصرت ایراندوست، محمد احمد زاده، فرهاد پورغلامی، فریبرز مصباحی، اردشیر پور نعمت

  • چگونه به ملوان پیوستید؟

واقعا زحمت کشیدم .ملوان در استادیوم تختی تست گذاشته بود ؛ تست دادم و پذیرفته شدم.حدود ۴ تا ۵ سال در اختیار ملوان بودم بعد هم به تیم ملی جوانان راه پیدا کردم و زیر نظر مربیانی چون مهدی مناجاتی ، علی دوستی و غلام پیروانی کار کردم.

  • در چه پست هایی بازی کرده اید؟

بیشتر در پست دفاع وسط بازی کرده ام اما حالا درهمه پست های دفاع بازی می کنم.

  • هیچ گاه دوست داشتید بازیکن حمله باشید؟

نه دوست نداشتم. با این که مسئولیت دفاع سنگین است من این پست را دوست دارم.

  • اگر فوتبالیست نمی شدید…

من در یک مقطع زمانی بخاطر بعضی مسائل مدتی فوتبال را کنار گذاشتم ویک سال هم زیر نظر زنده یاد رسول احسنی کشتی می گرفتم اما دوباره به فوتبال برگشتم.

  • فوتبالیست بودن شغل محسوب می شود اما گشتی گیر بودن نه ! در کودکی هایتان رویای شغل آینده شما چه بود؟

فقط به فوتبال و فوتبالیست شدن فکر می کردم.

  • به جدا شدن از ملوان فکر کرده اید؟

من ملوان و شهرم را دوست دارم. به سبب بعضی مسائل ، چهار ، پنج سال در خدمت فجر سپاسی شیراز بودم .بعد از این هم ماندنم بستگی به نظر مربیان دارد. تا جایی که می توانم تلاش می کنم تا خوب بازی کنم و برای تیمم مفید باشم.

  • شما کاپیتان اول ملوان هستید ،کاپیتان ملوان ها بودن چه احساسی را می تواند به ارمغان بیاورد؟

افتخار بزرگی است برای من .چون بازوبندکاپیتانی ملوان بر بازوی بزرگانی چونآقایان پیشگاه هادیان، زنده یاد قایقران، ایراندوست و احمد زاده بسته شده است. انشاء ا… که بتوانم بعنوان کاپیتان به نحو احسن در خدمت تیم باشم.

  • در اردوی ملوان ها چه می گذرد؟

این اواخر مرتب در اردو هستیم. اردوهای ما جو دوستانه بسیار خوبی دارد. سر مربی برای هر روز اردو برنامه ریزی می کند. معمولا ۹ صبح صبحانه می خوریم و آماده می شویم برای تمرین البته در تعطیلات که بدنسازی می کنیم برنامه هایمان فشرده تر است.در نیم فصل، شش و نیم صبح بیدار می شدیم و در دونوبت صبح و بعد از ظهر تمرین می کردیم. به بازی ها که نزدیک می شویم فشار تمرین کمتر می شود.به خاطر وجود مشکلات مالی کمتر می توانیم اردوی خارج از شهر داشته باشیم . در اردوهای داخل شهر تحمل این احساس که نزدیک خانه و خانواده ات هستی اما نمی توانی در کنارشان باشی دشوار است.

  • نزدیک ترین دوستانتان چه کسانی هستند؟

پژمان نوری و ارسطو عزتیان

  • در کدام نقطه از این شهر بیشتر احساس آرامش می کنید؟

موج شکن و کنار دریا.

  • مطالعه هم می کنید؟

فقط مطبوعات ورزشی

  • و پیک باران؟

بله پیک باران را هم می خوانم. به نظرم این نشریه به تدریج بین مردم جا می افتد.

  • بهترین و بدترین خاطره ورزشی شما…؟

بهترین خاطره ام مربوط می شود به اولین سالی که لیگ برتر برگزار شد و گلی که به استقلال زدم و بدترین خاطره من هم مربوط می شود به پارگی رباط صلیبی حدود سه چهار سال پیش.

  • در مستطیل سبز گریه هم کرده اید؟

در فینال جام حذفی ملوان-پرسپولیس گریه کردم. البته جام را در تهران از ما گرفتند ما هر چه تلاش کردیم با شرایط موجود نتوانستیم نتیجه بگیریم.

  • اوقات فراغتتان را چگونه می گذرانید؟

با خانواده هستم و بیشتر با پسرم بازی می کنم.

  • پسرتان فوتبال هم بازی می کند؟

( می خندد)فعلا که بیشتر کشتی می گیرد. البته بعضی وقتها می بردمش سر تمرین و با بچه ی پژمان فوتبا ل بازی می کرد.

  • دوست داری فوتبالیست شود؟

بله مایلی بعد از خداحافظی ، بعنوان مربی در عرصه فوتبال فعالیت کنی؟معمولا اغلب بازیکن ها دوست دارند مربی شوند اما من علاقه ای به این کار ندارم. دوست دارم با آرامش زندگی کنم اما بازهم باید شرایط را دید.

  • بعد از باخت ها واکنش خانواده چگونه است؟

دلداری می دهند. معمولا بعد از شکست اصلا نای حرف زدن نداریم.

  • فکر می کنی چرا وضعیت ملوان در نیم فصل اول بحرانی شد؟

ملوان نسبت به سال قبل دچار تغییرات زیادی شد.دو،سه بازیکن اصلی از تیم جدا شدند.سر آمد کسانی که جدا شدندکاپیتان پژمان نوری بود.باشگاه های دیگر پیشنهاد های سنگینی به بازیکنان می دهنداما ملوان نمی تواند.بچه هایی هم که ماندند با وجود پیشنهادات بسیار بخاطر ملوان و شهرشان ماندند.

  • چرا از بازیکنان پایه ملوان در تیم چندان استفاده نمی شود؟

تیم های پایه ملوان در گذشته وضعیت بسیار خوبی داشتند اما شرایط اکنون فرق می کند. نمی شود ریسک کرد چرا که با اشتباه بازیکن پایه ممکن است تیم نابود شود.

اواخر دیماه در برنامه نود شاهد اظهارات آقای صالح نیا در مورد تلاش برای حفظ بازیکنان اصلی پیش از آغاز لیگ و پاسخ بعضی از بازیکنان بودیم؛نظرشما دراین باره چیست؟ من و پژمان همیشه با هم بودیم. پژمان تلاش کرد بماند اما برای ماندنش دیر اقدام کردند. چون فکر نمی کردند پژمان برود مبلغ خیلی پایینی به او پیشنهاد کردند.حالابرگشتنش خیلی سخت است. به او اجازه بازگشت نمیدهند.

  • فکر می کنی اعلام شماره حساب برای جمع آوری کمک کار درستی بوده است؟

کار درستی نیست. باشگاه برای جلب مشارکت می تواند از روش های دیگری استفاده کند. ما می دانیم که بسیاری از مردم حتی پول کافی برای

تهیه بلیط تماشای بازی راهم ندارند؛ همین مردمی که با بردمان خوشحال می شوند و با باختمان گریان باز می گردند.

  • کاهش تماشاگران بویژه در نیم فصل اول راچطور ارزیابی می کنید؟

ما درچهار ، پنج بازی ابتدای فصل خوب ظاهر شدیم اما بعد بخاطر مشکلات مالی، تیم افت کرد. انتظار مردم با مشاهده بازی های پارسال از تیم بالا بود بنابراین بعد از نتیجه نگرفتن تیم از تعداد تماشاگران کاسته شد. در حال حاضر نیم فصل دوم را خوب شروع کرده ایم ، انشاءا… همین طور ادامه پیدا کند اما مسئولان شهر و باشگاه باید به فکر تیم باشند .ما به مردم انزلی بدهکاریم .بهترین تماشاگران ایران را ما داریم ؛امیدوارم بتوانیم جبران کنیم.

  • عموی یک فوتبالیست سرمربی اش باشد ، نتیجه چه می شود؟

با من با جدیت بیشتری نسبت به بچه های دیگر برخورد می کند و فشار روی من زیادتر است. سرمربی برای نتیجه گرفتن تیمش حق دارد همانگونه که صلاح می داند عمل کند.

  • ملوانی بودن چه طعمی دارد؟

آرزوی هر باریکن دربندرانزلی و حتی خارج از آن پوشیدن پیراهن ملوان است. بعضی ها تنها آرزو می کنند با ملوان ها تمرین کنند. ما این پیراهن را با سختی به تن کردیم پس به راحتی از دستش نمی دهیم.با وجود مشکلات مالی وقتی در زمین هستیم و شاهد حضور تماشاگرانیم و صدای تشویق آن ها را می شنویم ، مشکلات را از یاد می بریم .همه محبوبیت ملوان بخاطر مردم این شهر و تماشاگران این تیم است.

  • و حرف آخر کاپیتان…

امیدوارم بتوانیم محبت های طرفداران ملوان را جبران کنیم .ما به آنها بسیار بدهکاریم. اما از مسئولان می خواهم به فکر این تیم باشند و رهایش نکنند چون رها کردنش باعث ضربه خوردن کل شهر می شود. بازیکنان تلاششان را می کنندلیکن مسئولان هم باید به داد این تیم برسند. امیدوارم برای انجام اقداماتی که در نظر می گیرند سرعت عمل به خرخ دهند و امروز و فردا نکنند.

 

مصاحبه از : مریم ساحلی ا/اا/۹۰

منبع: ماهنامه فرهنگی ورزشی پیک باران

گردآورنده: سایت کرکان بندرانزلی

بازدید:3,514بار , ارسال شده در : 21ام اسفند, 1390; ساعت : 6:06 ق.ظ
تعداد نظرات : ۰
آرشیو مطالب
ارسال نظر جديد
در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی یا گیلکی تایپ کنید.
  • نظرات در ارتباط با همین مطلب باشد در غیر اینصورت از « فرم تماس با مدیریت » استفاده کنید.
  • «مدیر سایت» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور یم.
  • نظرات پس از تأیید مدیریت سایت منتشر می‌شود.



جستجو
مدیریت
سایت کرکان بندرانزلی با دامنه
www.kargan.ir
نیز در دسترس می باشد.
مرحوم تقی کرکانی خان قدیم کرکان

روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .

تبلیغات
HTML
محبوب ترین مطالب
بازدید از سایت