جمله “فکر می کنم ، پس هستم ” را شاید خیلی از شما هم مثل من شنیده باشید . نمی دانم سخن کدام فیلسوفی است . البته درست هم هست . آدمی که فکر نکند با گیاه و جانور فرقی ندارد . حتی شاید آنها هم فکر کنند ما از کجا بدانیم .
اما من معتقدم ” رنج می کشم پس هستم .” یعنی رنج هم خودش می تواند دلیلی برای بودن ما آدمها باشد .
فکر می کنم یکی از نشانه های بودن انسان و زنده بودنش همین رنج است . حالا این رنج اشکال مختلف دارد .
یکی از این که سقف خانه دارد روی سرش خراب می شود یکی از این که ویلای لب آب ندارد . یکی از درد و بیماری ، یکی از این که تتوی ابروهایش یا چه می دانم رنگ مش موهایش آن طور که می خواسته در نیامده .
یکی هم مثل ما از مرگ یک قناری در قفس ، گرفتن دل تالاب ، خشک شدن جنگلها، اشک کودکی از سیلی زمانه ، اعتیاد جوانان ، بیکاری پدران و ……………………………….
پس تا وقتی رنج می کشم ، هستم .
منبع: وبلاگ اخبار انزلی