شهید حضرت آیت الله صادق احسانبخش ، سال ۱۳۰۹ هجری شمسی در دهستان « لیفشاگرد» از توابع «تولمات » ، در ۱۷ کیلومتری غرب شهرستان رشت، در میان خانواده ای متدین و کشاورز دیده به جهان گشود .
پدرش مردی متدین، شب زنده دار و علاقه مند به روحانیت بود که در امر کشاورزی و دامداری، پرورش کرم ابریشم و تا حدودی سماکی فعالیت می کرد . صادق ، قرآن و خواندن و نوشتن را در مکتب خانه شیخ عزت الله به خوبی فرا گرفت، و توانست دوره ابتدایی را در تولم شهر به اتمام برساند . و آن گاه برای ادامه تحصیل رهسپار شهرستان رشت گردید .
ورود به حوزه علمیه
ایشان درباره چگونگی ورود به حوزه علمیه این گونه می نویسد: پدرم مبتلا به یک بیماری سختی شد که امید نجات و شفای آن نمی رفت، ولی وی با توسل از این بیماری هولناک نجات یافت . در شهریور سال ۱۳۲۳ شمسی به مدت ۴ ماه به زیارت عتبات عالیات مشرف [شد] و پس از ورود به نجف اشرف، به زیارت حضرت آیه الله حاج سید ابوالحسن اصفهانی بزرگ، مرجع تقلید شیعیان رفت و ضمن پرداخت وجوهات شرعی با آن بزرگوار ملاقات نمود و این برخورد روحانی و معنوی که دارای کشش و جاذبه ای بس عمیق بود، یک انقلاب و دگرگونی عجیبی را در او باعث شد، به طوری که پس از ورود به ایران، مرا به خواندن درس طلبگی تشویق نمود و من هم با علاقه مندی آن را پذیرفتم . آن گاه پدرم مرا به مدرسه مهدویه رشت خدمت حضرت آیه الله حاج سید مهدی رودباری رحمه الله معرفی نمود و من در همان روز که روز چهارشنبه ۱۴ جمادی الثانی ۱۳۲۴ شمسی بود، مشغول تحصیل مقدمات علوم دینی شدم .
استخدام در نظام ستمشاهی ، هرگز
آیه الله احسان بخش از جمله دانش آموختگان برجسته حوزوی است که علاوه بر تکمیل معلومات حوزوی برای فراگیری دانش جدید وارد دانشگاه گردید و موفق به اخذ سه لیسانس از دانشگاه تهران شد .
ایشان ، می نویسد: «پس از فراغت از دانشکده باز چون گذشته در حوزه علمیه قم مشغول به تحصیل شدم . من و آیه الله دکتر سید عبدالله ضیائی لنگرودی ( رحمه الله ) روزی به محضر حضرت آیه الله سید احمد خوانساری [مشرف] شدیم و نظر ایشان را درباره استخدام و جذب یک روحانی تحصیل کرده در ادارات و دستگاههای دولتی در زمانی که تبلیغات بهائیت و دیگر گروههای الحادی در کشور بیداد می کرد، استفسار نمودیم . ایشان این آیه شریفه قرآن را خواندند و ساکت شدند: « ولاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار»
ایشان استخدام در دستگاههای دولتی [آن زمان] را تکیه به ظالم می دانستند و لذا من و دکتر ضیائی از جذب و استخدام در ادارات و دستگاههای دولتی منصرف شدیم .
آشنایی با حضرت امام ( ره )
وی درباره آشنایی با امام (ره) می نویسد: «من شاید جزو نخستین شاگردان امام بودم که از ایشان اجازه دریافت نمودم و این دستخط از حیث تاریخ جلوتر از دستخطهایی باشد که به دیگر فضلاء داده اند . از حضرت امام کمتر دیده شده است که دستخط نمایندگی با آن سعه صدر و در آن روزهای حساس به شاگردانش بدهد، ولی چون مرا کاملا می شناخت، این شاگرد خویش را به دستخط مبارک مفتخر ساخت . ..
من در حوزه از درسهای جنجالی و پر نشاط مثل درس امام همواره استقبال می کردم . بعد از رحلت آقای بروجردی، مبلغ مرجعیت امام در گیلان بودم و همواره مورد عنایت آن حضرت بودم; به طوری که هیچ گاه در طول عمر مبارک ایشان با تعیین وقت قبلی به محضرشان شرفیاب نمی شدم . از سال ۱۳۴۰ شمسی عکس حضرت امام در دفتر مدرسه ام تا پیروزی انقلاب نصب بود . امام از حیث اخلاق و سیاست، معلمی سازنده برایم بود .
مدرسه دین ودانش در رشت
آیه الله احسانبخش در قم با مدرسه دین و دانش به مدیریت آیت الله شهید دکتر بهشتی آشنایی کامل داشت . ایشان به تبعیت از این سبک نوین، در سال ۱۳۴۰ شمسی مدرسه ابتدایی و دبیرستان دین و دانش و بعد از مدت کوتاهی مدرسه راهنمایی دین و دانش را با حمایت آیه الله ضیابری در رشت تاسیس کردند . برنامه های این مدارس کاملا ابتکاری بود و مورد استقبال شدید مردم متدین رشت واقع شد .
نقش آفرینی در نظام اسلامی
آیت الله احسانبخش در سال ۱۳۵۸ از سوی حضرت امام خمینی (ره ) کنترل سفارت خانه ها و کنسولگریهای ایران در پاکستان , هند و بنگلادش رابرعهده گرفت و در پائیز ۱۳۵۹ به عنوان نماینده حضرت امام در گیلان و امام جمعه رشت منصوب شد .
منافقین که از سوی ایشان لطمات جبران ناپذیری را دریافت کرده بودند و به خوبی واقف بودند که نبض حرکت انقلاب در خطه گیلان در وجود ایشان است، در صدد انتقام جویی برآمدند و ناجوانمردانه وی را در روز پنج شنبه ۲۶ فروردین سال ۱۳۶۱ شمسی بعد از اقامه نماز ظهر و عصر در مسجد کاسه فروشان ترور کردند که ایشان به سختی مجروح گردید و جمعی از نمازگزاران مسجد نیز مجروح شدند .
خادم مردم گیلان
او علی رغم معلولیت، دست از فعالیت شبانه روزی خویش برنداشته و اکتفاء به آمار و ارقام مسئولان نمی کرد . او بارها با لباس مبدل در اقصی نقاط گیلان حضور می یافت و مشکلات مردم را از نزدیک مشاهده و برای حل آن، مسئولان استان را بسیج می کرد .
شهید آیه الله احسانبخش علاوه بر تدریس طلاب در مدرسه رشت، اقدام به ساختن دومدرسه علمیه پسرانه و دخترانه با امکانات رفاهی به صورت مجزا نمود و علاوه بر آن همواره در روز، بیش از ۵ ساعت تعهد داشت که مطالعه نماید . مجموع این مطالعات منجر به چاپ بیش از ۵۷ اثر علمی، دینی و سیاسی گردید که مهم ترین اثر چاپ شده ایشان « مجموعه ۳۵ جلدی آثار الصادقین » است که احادیث بیش از ۳۶۰ اثر نفیس شیعه و سنی با ۵۰ هزار حدیث به همراه ترجمه را به صورت الفبایی در بر دارد . آیه الله العظمی صافی گلپایگانی ارزش این اثرنفیس را در ردیف آثارشیخ طوسی قلمداد فرمودند .
حضور در جبهه ها
آن مرحوم می نویسد: «در طول دفاع مقدس تقریبا هیچ عملیاتی نبود که من در آن حضور نداشته باشم .» و حتی در برخی از موارد در خطوط مقدم جبهه به دیدن رزمندگان اسلام می رفت و به آنان روحیه می داد و نیز نقش ایشان در جمع آوری کمکهای مردمی در پشت جبهه بسیار حائز اهمیت بود . مردم قهرمان ایران هیچ گاه کاروانهای بزرگ (۱۰۰۰، ۱۲۵۰، ۱۵۰۰ کامیون) کمکهای مردمی استان گیلان به جبهه های جنگ را از یاد نخواهد برد که طرح و راه اندازی و جمع آوری این کاروانها، از ابتکارات آیه الله احسانبخش بود .
مطیع ولایت
شهید آیه الله احسانبخش هیچ گاه از خط ولایت وامام و رهبری خارج نشد و با تمام وجود به سردار قافله ایمان و انقلاب عشق می ورزید . دوستان و نزدیکان وی نقل می کنند: که ایشان بر اثر عوارض ناشی از ترور، کلیه هایش از کار افتاده بود و هفته ای پنج بار دیالیز می شد . بارها در جمع دوستانش فرموده بود : من رفتنی ام و آرزویی ندارم، الا اینکه دلم می خواهد مقام معظم رهبری را در استان گیلان زیارت کنم . این تنها آرزوی من است .» خداوند آرزوی دیرینه این مرید وفادار را برآورده ساخت و مقام معظم رهبری در اردیبهشت سال ۱۳۸۰ شمسی به دیدار مردم گیلان رفت و یک سال و اندی بعد از تشریف فرمائی، آن مرحوم با قلبی آرام و مطمئن به لقاء الله پیوست .
سرانجام این مبلغ سخت کوش اسلام، در شب ۱۴ خرداد ۱۳۸۰ شمسی، در سالگرد رحلت استاد و مرادش امام خمینی رحمه الله به ملکوت اعلی پیوست، در پی رحلت این عالم ربانی، ۳ روز در استان گیلان عزای عمومی اعلام شد . مقام معظم رهبری و سران سه قوه و شخصیتهای کشوری و لشکری پیامهای تسلیت صادر کردند و پیکر پاک این روحانی خدوم و خستگی ناپذیر با تشیع جنازه کم نظیر مردم استان و با نماز آیه الله محمدی گیلانی، در جوار مصلای بزرگ امام خمینی رحمه الله رشت به خاک سپرده شد . /
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
… ای خدای کریم حالا که به سوی تو در سرای دیگر می آیم مرا پیش خلایق آخرت رسوا مساز و چون دنیا برایم ستاری کن . خداوندا راه دشواراست و مدت طولانی و حساب تو را پس دادن بسیار مشکل . اگر تو نبخشی به که پناه برم .
… خداوندا دوستان من شربت شهادت یکی پس از دیگری نوشیدند. خداوندا چه میشود این توفیق را هم نصیب من سازی . خداوندا اگر زحمات من و فعالیت های من در اسلام مورد رضایت تو قرار گرفته چه میشود مرا هم مفتخر به شهادت کنی .
…سخنی با مردم : از روحانیت فاصله نگیرید و پیروی از روحانیت ورهبریت را وظیفه شرعی خود بدانید و از تفرقه و جدایی برحذر باشید. ازظلم و احتکار و گرانفروشی اجتناب کنید. نسل جوان را به عنوان آینده انقلاب تحویل بگیرید… صادق احسان بخش
منبع:سایت حوزه علمیه
دو ماهنامه تخصصی روایت هشتم
گیلان نیوز